telethon

/ˈteləθɒn//ˈteləθɒn/

(امریکا) برنامه ی طولانی تلویزیونی (معمولا برای امور خیریه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a television program of several hours or more, usu. broadcast to raise funds for a charity or other cause.

جمله های نمونه

1. It added a special touch to our telethon.
[ترجمه گوگل]جلوه خاصی به تله تله ما اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]این یک تماس ویژه با telethon ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the same time a reforestation telethon will be broadcast live via satellite and by radio around the world.
[ترجمه گوگل]همزمان، تله‌ترون احیای جنگل‌ها به‌طور زنده از طریق ماهواره و رادیو در سراسر جهان پخش خواهد شد
[ترجمه ترگمان]همزمان جنگلی برای احیای جنگل از طریق ماهواره و توسط رادیو در سراسر جهان پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was the last night of the telethon.
[ترجمه گوگل]آخرین شب تله تله بود
[ترجمه ترگمان]این آخرین شب برنامه telethon بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Last night the Hope For Haiti Now telethon, featuring a host of US and UK celebrities, was held to raise more funds.
[ترجمه گوگل]شب گذشته تله تله Hope For Haiti Now با حضور تعدادی از مشاهیر ایالات متحده و بریتانیا برای جمع آوری بودجه بیشتر برگزار شد
[ترجمه ترگمان]شب گذشته، \"امید\" به هائیتی، که گروهی از افراد مشهور ایالات متحده و بریتانیا را به نمایش گذاشت، برای جمع آوری کمک های مالی بیشتر برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hollywood actor George Clooney is to present a telethon to raise money for the sufferers of the Haiti earthquake.
[ترجمه گوگل]جرج کلونی، بازیگر هالیوودی، قرار است تله‌تونی را برای جمع‌آوری پول برای زلزله‌زدگان هائیتی برگزار کند
[ترجمه ترگمان]هنرپیشه هالیوودی، جورج کلونی، حاضر است در حال ارائه طرحی برای جمع آوری پول برای مبتلایان به زلزله هائیتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dr. Wendy Hazel Oddy of the Telethon Institute for Child Health Research in Perth and colleagues looked at 803 children and their mothers participating in a large pregnancy study.
[ترجمه گوگل]دکتر Wendy Hazel Oddy از موسسه Telethon برای تحقیقات سلامت کودک در پرث و همکارانش 803 کودک و مادرانشان را که در یک مطالعه بزرگ بارداری شرکت کرده بودند، بررسی کردند
[ترجمه ترگمان]دکتر Wendy Hazel oddy از موسسه تحقیقات سلامت کودکان در پرت و همکارانش به ۸۰۳ کودک و مادرانشان که در یک مطالعه بزرگ در دوران بارداری شرکت داشتند، نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The telethon has already raised $5million for Haitian relief.
[ترجمه گوگل]این تله‌تون قبلاً 5 میلیون دلار برای کمک‌های هائیتی جمع‌آوری کرده است
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا در حال حاضر ۵ میلیون دلار برای کمک به هائیتی جمع آوری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the telethon, we were telling everyone what it is like now in Yushu, what people are doing, we recounted moments of the disaster and the rescue efforts.
[ترجمه گوگل]در تله‌تون به همه می‌گفتیم که الان در یوشو چطور است، مردم چه می‌کنند، لحظاتی از فاجعه و تلاش‌های نجات را بازگو می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]در the، ما به همه می گفتیم که در حال حاضر چه چیزی در حال انجام است، ما لحظات فاجعه و تلاش های نجات را بازگو کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The actor helped to organise a telethon to raise money for the victims of the earthquake in Haiti.
[ترجمه گوگل]این بازیگر به سازماندهی تله‌تون برای جمع‌آوری پول برای قربانیان زلزله در هائیتی کمک کرد
[ترجمه ترگمان]این بازیگر به سازماندهی یک telethon برای جمع آوری پول برای قربانیان زلزله در هائیتی کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hollywood actor George Clooney is to present a telethon to raise money for the victims of the Haiti earthquake.
[ترجمه گوگل]جرج کلونی، بازیگر هالیوودی، قرار است تله‌تونی را برای جمع‌آوری پول برای قربانیان زلزله هائیتی برگزار کند
[ترجمه ترگمان]هنرپیشه هالیوودی، جورج کلونی، قصد دارد یک telethon برای جمع آوری پول برای قربانیان زلزله هائیتی ارائه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She has been an investigator of the Italian Telethon Foundation since 199
[ترجمه گوگل]او از سال 199 بازرس بنیاد تله تتون ایتالیا بوده است
[ترجمه ترگمان]او از سال ۱۹۹ کارآگاه بنیاد telethon ایتالیا بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. TELETHON, a French television show, is an icon of popular entertainment, an outpouring of visual jollity and charitable fund-raising.
[ترجمه گوگل]TELETHON، یک برنامه تلویزیونی فرانسوی، نمادی از سرگرمی های محبوب، هجوم شادی بصری و جمع آوری کمک های خیریه است
[ترجمه ترگمان]telethon، یک نمایش تلویزیونی فرانسوی، نماد سرگرمی مردمی، سخنرانی شادی و خوشحالی بصری و جمع آوری کمک های مالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Samit is the leading force behind the Net-A-Thon, an on-line cross between a telethon and a charity silent auction.
[ترجمه گوگل]سامیت نیروی پیشرو در پشت Net-A-Thon است، یک تلاقی آنلاین بین تله‌تون و یک حراج بی‌صدا خیریه
[ترجمه ترگمان]Samit یک نیروی پیشتاز در پشت شبکه \"A - Thon\" (line -)است که بین یک telethon و یک مزایده در سکوت خیریه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A large number of disabled people take part in the Telethon and are grateful for the help they get from the telethon.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از معلولان در تله‌تون شرکت می‌کنند و از کمکی که از تله‌تون دریافت می‌کنند سپاسگزار هستند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از افراد معلول در the شرکت می کنند و از کمک هایی که از the دریافت می کنند، سپاسگزار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• long television broadcast intended to solicit funds for a charitable organization

پیشنهاد کاربران

telethon ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: برنامۀ نیکوکاری
تعریف: برنامۀ چندساعتۀ تلویزیونی که هدف اصلی آن جمع آوری اعانه و کمک های فردی یا گروهی خاص برای مصارف خیریه است

بپرس