teleprompter

/ˈteləˌprɑːmptər//ˈtelɪprɒmptə/

دستگاه متن نما (نام بازرگانی دستگاهی که متن را به گوینده ی تلویزیون ولی نه به حضار نشان می دهد) (teleprompter هم می نویسند)، اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for a device that provides a written script that is visible to a performer or speaker on television, but not to the audience.

جمله های نمونه

1. President Obama's teleprompter fell to the ground and shattered yesterday during a speech on the economy.
[ترجمه گوگل]تله پرومتر پرزیدنت اوباما دیروز در حین سخنرانی درباره اقتصاد روی زمین افتاد و شکست
[ترجمه ترگمان]سخنرانی رئیس جمهور اوباما دیروز در طی سخنرانی بر روی اقتصاد به زمین خورد و شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Obama could put that on his teleprompter today.
[ترجمه گوگل]اوباما می‌تواند آن را امروز در تله پرومتر خود قرار دهد
[ترجمه ترگمان]اوباما می تواند این موضوع را امروز در ذهن خود مطرح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He stumbled over the words on the teleprompter.
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی با کلمات روی تله پرومتر برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]از روی کلمات روی ان ان ان ان teleprompter \"برخورد کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Afterward he called the TelePrompTer operator to thank him for keeping up with the mangled text.
[ترجمه گوگل]پس از آن او با اپراتور TelePrompTer تماس گرفت تا از او برای پیگیری متن مخدوش شده تشکر کند
[ترجمه ترگمان]پس از آن او به اپراتور TelePrompTer تماس گرفت تا از او بخاطر حفظ متن mangled تشکر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Would you like to review the teleprompter copy before you rehearse?
[ترجمه گوگل]آیا مایلید قبل از تمرین نسخه تله پرومتر را مرور کنید؟
[ترجمه ترگمان]دوست دارید قبل از تمرین نمایش teleprompter را بررسی کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This software also includes a newscaster-style teleprompter for narration and a TV-quality library of graphics and titles.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار همچنین شامل یک تله پرومتر به سبک گوینده اخبار برای روایت و یک کتابخانه گرافیکی و عناوین با کیفیت تلویزیون است
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار همچنین شامل a - برای داستان سرایی و کتابخانه با کیفیت تلویزیونی از گرافیک و عنوان ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My confidence slipped when I glanced at the TelePrompTer to begin my speech.
[ترجمه گوگل]وقتی برای شروع صحبتم به TelePrompTer نگاه کردم اعتماد به نفسم از بین رفت
[ترجمه ترگمان]وقتی به دستگاه تله TelePrompTer نگاه کردم که سخنرانی مرا شروع کند، اعتماد به نفسم بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He stumbled over his words as he read his speech from a Teleprompter.
[ترجمه گوگل]او هنگام خواندن صحبت هایش از یک Teleprompter به طور تصادفی با کلمات خود برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]همچنان که سخنرانی خود را از یک Teleprompter می خواند سکندری خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One well-known television personality is said to be rather hard on the teleprompter operators.
[ترجمه گوگل]گفته می‌شود که یکی از شخصیت‌های معروف تلویزیونی نسبت به اپراتورهای تله پرومپتر سخت‌گیر است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که یکی از ویژگی های شناخته شده تلویزیون برای اپراتورهای تلفن همراه بسیار سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Why we thought we could put up a website and sell teleprompter softwares for our dorm room?
[ترجمه گوگل]چرا فکر کردیم می‌توانیم یک وب‌سایت ایجاد کنیم و نرم‌افزارهای تله‌پرومپتر را برای اتاق خوابگاه خود بفروشیم؟
[ترجمه ترگمان]چرا فکر می کردیم که می توانیم یک وب سایت بسازیم و نرم افزارهای teleprompter را برای خوابگاه خودمان بفروشیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have 3 infomercial script templates that need putting into a website page with a online teleprompter in as well this will be behind a password protected site.
[ترجمه گوگل]ما 3 قالب اسکریپت اطلاعات تجاری داریم که باید در یک صفحه وب سایت با یک تله پرومتر آنلاین قرار داده شود و همچنین این قالب پشت یک سایت محافظت شده با رمز عبور است
[ترجمه ترگمان]ما سه الگوی script داریم که نیاز به قرار دادن یک صفحه وب سایت با یک فایل آنلاین دارند، و این کار در پشت یک سایت محافظت از رمز عبور خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the night of the twenty-second, I was just glad that the TelePrompTer was working.
[ترجمه گوگل]در شب بیست و دوم، من فقط خوشحال بودم که TelePrompTer کار می کند
[ترجمه ترگمان]در شب بیست و دوم، فقط خوشحال بودم که دستگاه تله TelePrompTer کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Obama fails to inspire. America is no longer inspired by his flat, monotonous and often dull presidential speeches and statements delivered via teleprompter.
[ترجمه گوگل]اوباما نمی تواند الهام بخش باشد آمریکا دیگر از سخنرانی‌ها و بیانیه‌های یکنواخت، یکنواخت و اغلب کسل‌کننده رئیس‌جمهوری او که از طریق تله پرومتر ایراد می‌شود، الهام نمی‌گیرد
[ترجمه ترگمان]اوباما نمی تواند اله ام بخش باشد آمریکا دیگر تحت تاثیر سخنرانی یکنواخت و یکنواخت و مکرر ریاست جمهوری و اظهارات بیان شده توسط teleprompter نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I had a written copy with me and I knew what I wanted to say anyway, so I wasn't too worried, though it was a bit distracting to see all those irrelevant words scrolling by on the TelePrompTer.
[ترجمه گوگل]من یک نسخه مکتوب با خود داشتم و به هر حال می‌دانستم چه می‌خواهم بگویم، بنابراین خیلی نگران نبودم، اگرچه دیدن همه آن کلمات نامربوط که در TelePrompTer در حال حرکت هستند کمی حواس‌پرت کننده بود
[ترجمه ترگمان]من یک نسخه از آن را با خودم داشتم و می دانستم که چه می خواهم بگویم، بنابراین من خیلی نگران نبودم، هر چند که کمی حواسم پرت بود که همه آن کلمات نامربوط را روی دستگاه تله TelePrompTer ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• trademark for autocue, device that displays words or text for persons (such as broadcasters, television performers, etc.) to read on television
autocue, device that shows words or text for persons (such as broadcasters, television performers, etc.) to read on television

پیشنهاد کاربران

تابلوی خبر خوان!
در برخی شبکه های تلویزیون و استگاه های رادیویی، به اشخاصی که دعوت میکنند سخنانی را میگویند که آن ها آن سخنان را روی پخش زنده بگویند. که بیشتر برای اهداف سیاسی استفاده میشود، مثل طرفداری یک سلبریتی از یک نامزد انتخاباتی.
Gives them lines to say while they're on TV.
به نقل از هزاره:
( تلویزیون ) متن رسان

بپرس