telephone exchange

/ˈteləˌfoʊn ɪksˈtʃeɪndʒ//ˈtelɪfəʊn ɪkˈstʃeɪndʒ/

(noun) تلفن خانه

جمله های نمونه

1. An operator wearing earphone was sitting in the telephone exchange.
[ترجمه گوگل]یک اپراتور با گوشی در مرکز تلفن نشسته بود
[ترجمه ترگمان]تلفنچی روی earphone در مقابل تلفن نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The telephone exchange was all plugs and manual dialling-not a computer in sight.
[ترجمه گوگل]سانترال تلفن تماماً دوشاخه بود و شماره گیری دستی داشت - نه یک کامپیوتر در چشم
[ترجمه ترگمان]مبادله تلفنی با تلفن همراه بود و شماره گیری دستی - نه یک کامپیوتر در دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The train has its own telephone exchange and electricity generating car, plus office accommodations and restaurant cars for the royal entourage.
[ترجمه گوگل]این قطار دارای مرکز تلفن و ماشین تولید کننده برق، به‌علاوه اتاق‌های اداری و ماشین‌های رستوران برای همراهان سلطنتی است
[ترجمه ترگمان]قطار، مبادله تلفن و ماشین های تولید برق، به اضافه محل کار و ماشین های رستوران برای همراهان سلطنتی را دارا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Advanced PC telephone exchange facilities, wireless telecommunication, facsimile, telegram and express mail services are provided.
[ترجمه گوگل]امکانات پیشرفته مبادله تلفن رایانه شخصی، خدمات مخابراتی بی سیم، فکس، تلگرام و پست اکسپرس ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]امکانات تلفن هوشمند پیشرفته، مخابرات بی سیم، نمابر، تلگرام و خدمات پستی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The telephone exchange has been jammed all day with people wanting to buy season tickets.
[ترجمه گوگل]مرکز تلفن تمام روز با گیر افتادن مردمی که قصد خرید بلیت فصلی را داشتند
[ترجمه ترگمان]معامله تلفنی تمام روز را با مردم مورد بحث قرار داده بودند که می خواستند بلیت فصلی بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Formation of Strowger Automatic Telephone Exchange.
[ترجمه گوگل]تشکیل صرافی خودکار استراوگر
[ترجمه ترگمان]تشکیل مبادله خودکار تلفن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our nervous system can be likened to a telephone exchange.
[ترجمه گوگل]سیستم عصبی ما را می توان به یک مرکز تلفن تشبیه کرد
[ترجمه ترگمان]سیستم عصبی ما را می توان به مبادله تلفنی تشبیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He talked, in particular, of a telephone exchange in Canberra called' Deacon Center '.
[ترجمه گوگل]او به ویژه در مورد یک مرکز تلفن در کانبرا به نام «مرکز دیکن» صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، از یک مبادله تلفنی در کانبرا به نام مرکز Deacon سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kodachrome was developed by two musicians and the original automatic telephone exchange by an undertaker.
[ترجمه گوگل]کداکروم توسط دو نوازنده و سانترال تلفن خودکار اصلی توسط یک کارفرما ساخته شد
[ترجمه ترگمان]kodachrome توسط دو موسیقی دان و یک تلفن معمولی خودکار توسط یک تابوت ساز توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is as vital as the plastic insulation in a telephone exchange.
[ترجمه گوگل]به اندازه عایق پلاستیکی در یک مرکز تلفن حیاتی است
[ترجمه ترگمان]آن به اندازه عایق بندی پلاستیکی در یک مبادله تلفنی حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thus a base station of PHS is compatible with ISDN and is often connected directly to ISDN telephone exchange equipment e. g. a digital switch.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک ایستگاه پایه PHS با ISDN سازگار است و اغلب مستقیماً به تجهیزات مبادله تلفن ISDN متصل می شود g یک سوئیچ دیجیتال
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک ایستگاه مبنا PHS با ISDN سازگار است و مستقیما به تجهیزات تبادل تلفن ISDN متصل می شود گرم یک کلید دیجیتالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rather than himself, he and I to use the telephone exchange.
[ترجمه گوگل]به جای خودش، من و او از مرکز تلفن استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]به جای خود او و من باید از مبادله تلفنی استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Provide effective and efficient support to daily office operation. Telephone exchange in reception desk.
[ترجمه گوگل]ارائه پشتیبانی موثر و کارآمد از عملیات روزانه دفتر سانترال تلفن در میز پذیرش
[ترجمه ترگمان]ارائه پشتیبانی موثر و موثر به عملیات روزانه تبادل تلفن در میز پذیرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The number of telephone lines connecting the subscriber's terminal equipment to the public switched network and which have a dedicated port in the telephone exchange equipment.
[ترجمه گوگل]تعداد خطوط تلفنی که تجهیزات پایانه مشترک را به شبکه سوئیچ عمومی متصل می کند و دارای پورت اختصاصی در تجهیزات مبادله تلفن می باشد
[ترجمه ترگمان]تعداد خطوط تلفن که تجهیزات پایانه مشترک را به شبکه تغییر یافته متصل می کند و یک بندر اختصاصی در تجهیزات تبادل تلفن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] مرکز تلفن مرکز راهگزینی برای برقراری ارتباط بین خطوط تلفنی در ناحیه خدماتی معین.

انگلیسی به انگلیسی

• operator, switchboard operator, system for handling many telephone calls, central telephone network system
a telephone exchange is a building where the telephone lines are connected when someone in the area makes or receives a telephone call.

پیشنهاد کاربران

بپرس