telepathic

/ˌteləˈpæθək//ˌtelɪˈpæθɪk/

معنی: وابسته به دورهم اندیشی، وابسته به توارد یا انتقال فکر
معانی دیگر: وابسته به دورهم اندیشی، وابسته به توارد یا انتقال فکر

جمله های نمونه

1. I could not know that. I'm not telepathic.
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم آن را بدانم من تله پاتیک نیستم
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم این را بدانم من با تله پاتی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As though he were telepathic, he raised his eyes to look at her.
[ترجمه گوگل]انگار که تله پاتی داشت، چشمانش را بالا برد تا به او نگاه کند
[ترجمه ترگمان]انگار با تله پاتی بود و چشمانش را بالا برد تا به او نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How did he know that? He must be telepathic.
[ترجمه گوگل]او از کجا می دانست؟ او باید تله پاتیک باشد
[ترجمه ترگمان]از کجا می دونست؟ اون باید از طریق تله پاتی بوده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Well, except for the hidden, brain-eating, telepathic part.
[ترجمه گوگل]خوب، به جز بخش پنهان، مغزخوار و تله پاتیک
[ترجمه ترگمان]خب، به غیر از اون قسمت مخفی، خوردن مغز، بخش telepathic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She sometimes wondered how assassins who weren't telepathic managed it.
[ترجمه گوگل]او گاهی اوقات تعجب می کرد که چگونه قاتلانی که تله پاتیک نبودند این کار را مدیریت کردند
[ترجمه ترگمان]او گاهی از خودش می پرسید که چطور assassins که با ذهن telepathic موفق نبودند این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A marvel of subtlety, sophistication and seemingly telepathic interplay, the album eschews the standard variations-on- a-theme jazz approach.
[ترجمه گوگل]این آلبوم شگفت‌انگیز از ظرافت، پیچیدگی و تعامل ظاهراً تله‌پاتیک است
[ترجمه ترگمان]یک شگفتی از ظرافت، پیچیدگی و فعل و انفعال متقابل بین تله پاتی، این آلبوم با استفاده از یک رویکرد جاز در سطح استاندارد، به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Performing with seemingly telepathic empathy, Watson and Ashley set an enduring standard for vocal and instrumental interplay.
[ترجمه گوگل]واتسون و اشلی که با همدلی ظاهراً تله‌پاتی اجرا می‌کردند، استانداردی پایدار برای تعامل آوازی و ساز تعیین کردند
[ترجمه ترگمان]واتسون و اشلی، با اجرا از همدلی telepathic، استانداردی را برای فعل و انفعال متقابل و vocal برقرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was almost as though there were some telepathic understanding between them.
[ترجمه گوگل]تقریباً انگار تفاهم تله پاتی بین آنها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]تقریبا مثل این بود که بین آن ها یک understanding نهفته وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. About half the subjects considered themselves to be telepathic.
[ترجمه گوگل]حدود نیمی از آزمودنی ها خود را تله پاتیک می دانستند
[ترجمه ترگمان]تقریبا نیمی از افراد خود را در یک تله پاتی قرار می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You are an Illusionist and somewhat telepathic.
[ترجمه گوگل]شما یک توهم گرا و تا حدودی تله پاتیک هستید
[ترجمه ترگمان] تو یه \"illusionist\" و یه \"تله پاتی\" هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, as one's telepathic abilities open, one may communicate with us non-verbally.
[ترجمه گوگل]با این حال، با باز شدن توانایی‌های تله‌پاتی فرد، ممکن است به صورت غیرکلامی با ما ارتباط برقرار کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، به عنوان یک توانایی ذهنی، فرد ممکن است با ما غیر کلامی ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can telepathic animal communication hurt the animals?
[ترجمه گوگل]آیا ارتباط تله پاتیک حیوانات می تواند به حیوانات آسیب برساند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ارتباط بین حیوانات و حیوانات می تواند به حیوانات صدمه بزند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Missive . You send a one - way telepathic message to subject.
[ترجمه گوگل]مسیو شما یک پیام تله پاتیک یک طرفه به موضوع ارسال می کنید
[ترجمه ترگمان]missive تو یه پیغام \"تله پاتی\" می فرستی تا موضوع رو عوض کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They discover that they have a telepathic worm connected to a life support system.
[ترجمه گوگل]آنها متوجه می شوند که یک کرم تله پاتیک متصل به یک سیستم پشتیبانی حیات دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها کشف می کنند که یک کرم telepathic در ارتباط با یک سیستم پشتیبانی زندگی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Telepathic Dreams Dreams often contain telepathic messages.
[ترجمه گوگل]رویاهای تله پاتیک رویاها اغلب حاوی پیام های تله پاتیک هستند
[ترجمه ترگمان]telepathic رویاهای خواب ها اغلب حاوی پیام های تله پاتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به دورهم اندیشی (صفت)
telepathic

وابسته به توارد یا انتقال فکر (صفت)
telepathic

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to telepathy, of or pertaining to communication through extrasensory means; transferred via telepathy
if someone claims to be telepathic they say they can communicate directly with other people using only their minds.

پیشنهاد کاربران

غیبگو
دارای قدرت تله پاتی
تو فارسی : دل به دل راه داشتن

بپرس