teleology

/ˌtelɪˈɒlədʒi//ˌtelɪˈɒlədʒi/

معنی: حکمت علل غایی، پایان شناسی، مطالعه حکمت غایی
معانی دیگر: غایت شناسی، فرجام گرایی، فرجام شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: teleologies
مشتقات: teleological (adj.), teleologically (adv.), teleologist (n.)
(1) تعریف: the philosophical doctrine that final causes exist.

(2) تعریف: the philosophical study of design or purpose in natural phenomena.

جمله های نمونه

1. It is the regularity and teleology that is the standard for testifying the rationality of practice.
[ترجمه گوگل]این قاعده مندی و غایت شناسی است که معیار شهادت عقلانیت عمل است
[ترجمه ترگمان]این نظم و علیت غایی است که استاندارد برای شهادت دادن به عقلانیت عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In our country, deontology and teleology are opposite and have no deep wish to understand each other.
[ترجمه گوگل]در کشور ما دین شناسی و غایت شناسی متضاد هم هستند و هیچ تمایل عمیقی برای درک یکدیگر ندارند
[ترجمه ترگمان]در کشور ما، \"deontology\" و \"علیت غایی\" مخالف هستند و تمایلی به درک یکدیگر ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Even psychologists who applaud his teleology and antireductionist position may not be comfortable with him.
[ترجمه گوگل]حتی روانشناسانی که موضع غایت شناسی و ضد تقلیل گرای او را تحسین می کنند، ممکن است با او راحت نباشند
[ترجمه ترگمان]حتی روانشناسان که علیت غایی او را تحسین می کنند و موضع antireductionist ممکن است با او راحت نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nowadays, there are three kinds of ethics: deontology, teleology and theory of enlightenment.
[ترجمه گوگل]امروزه سه نوع اخلاق وجود دارد: دین شناسی، غایت شناسی و نظریه اشراق
[ترجمه ترگمان]امروزه، سه نوع اخلاق وجود دارد: deontology، علیت غایی و نظریه روشن گری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She invokes Mayan teleology, saying we are in a dark period before sunrise.
[ترجمه گوگل]او غایت‌شناسی مایاها را فرا می‌خواند و می‌گوید ما در دوره‌ای تاریک قبل از طلوع خورشید هستیم
[ترجمه ترگمان]او به دلیل پایان شناسی مایایی invokes می کند و می گوید ما قبل از طلوع آفتاب در یک دوره تاریک هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Developing teleology is the organic union of corporeal civilization, politics civilization and spiritual civilization.
[ترجمه گوگل]غایت شناسی در حال توسعه اتحاد ارگانیک تمدن جسمانی، تمدن سیاسی و تمدن معنوی است
[ترجمه ترگمان]توسعه علیت، پیوند آلی تمدن جسمانی، تمدن سیاسی و تمدن معنوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Globalization differs from modernization by relinquishing a Eurocentric teleology to accommodate the possibility of different historical trajectories in the unfolding of modernity.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن با مدرنیزاسیون با کنار گذاشتن غایت شناسی اروپامحور برای تطبیق امکان مسیرهای تاریخی متفاوت در آشکار شدن مدرنیته متفاوت است
[ترجمه ترگمان]جهانی سازی با صرف نظر کردن از یک teleology Eurocentric به منظور تطبیق دادن امکان مسیرهای تاریخی مختلف در حال باز شدن مدرنیته، از مدرنیزه شدن متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By teleology it intended the purposefulness of nature.
[ترجمه گوگل]غایت شناسی هدفمندی طبیعت را در نظر داشت
[ترجمه ترگمان]چون علیت غایی به پایان رسید، طبیعت طبیعت را در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Statement C starts from the same premise, but is an even more explicit version of a teleology of the oppressed.
[ترجمه گوگل]گزاره ج از همان فرض شروع می شود، اما نسخه ای حتی صریح تر از غایت شناسی ستمدیدگان است
[ترجمه ترگمان]بیانیه C از یک فرض شروع می شود، اما یک نسخه دقیق تر از علیت نهایی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is because they are embedded in what I have called a teleology of the oppressed.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که آنها در چیزی که من غایت شناسی ستمدیدگان نامیده ام، تعبیه شده اند
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که آن ها در چیزی که من به نام علیت of خوانده بودم، جای گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Instrumentalism can exist in any kinds of society, whereas teleology is an unique phenomenon under particular social condition.
[ترجمه گوگل]ابزارگرایی می تواند در هر نوع جامعه وجود داشته باشد، در حالی که غایت شناسی در شرایط اجتماعی خاص پدیده ای منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]instrumentalism می تواند در هر نوع جامعه وجود داشته باشد، در حالی که علیت غایی یک پدیده منحصر به فرد تحت شرایط خاص اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The theory of informed consent can be justified from two aspects of deontology and teleology.
[ترجمه گوگل]تئوری رضایت آگاهانه را می توان از دو جنبه deontology و غایت شناسی توجیه کرد
[ترجمه ترگمان]نظریه رضایت آگاهانه را می توان از دو منظر of و علیت غایی توجیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objectivity contains the three forms of Mechanism, Chemism, and Teleology.
[ترجمه گوگل]عینیت شامل سه شکل مکانیزم، شیمی و غایت شناسی است
[ترجمه ترگمان]عینیت گرایی شامل سه شکل از مکانیزم، chemism و teleology است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The euthanasia of the badly handicapped newborn is moral on half of the newborn themselves in theory from the angle of teleology, at the same time, the deontology often objects to the euthanasia.
[ترجمه گوگل]اتانازی نوزاد ناتوان بدجور در تئوری از زاویه غایت شناسی برای نیمی از خود نوزادان اخلاقی است، در عین حال، deontology اغلب به اتانازی اعتراض می کند
[ترجمه ترگمان]خودکشی یک نوزاد معلول به شدت معلول، در نیمی از خود تازه متولد شده در تئوری از زاویه علیت غایی، اخلاقی است و در عین حال، deontology اغلب با the مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حکمت علل غایی (اسم)
teleology

پایان شناسی (اسم)
teleology

مطالعه حکمت غایی (اسم)
teleology

انگلیسی به انگلیسی

• study of final causes

پیشنهاد کاربران

Teleologischer Beweis Gottes با تلفظ تلئولوگیشه ( ر ) بِوایز گاتِّس به زبان آلمانی به معنای اثبات غایت شناختی خدا.
این دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، هم یک حالت کلی و جزئیاتی مبدئی، ازلی و یا اولیه داشته و هم یک حالت کلی و جزئیاتی معادی، ابدی، آخریه و یا اُخروی خواهد داشت. حال سوال اینست که حالت اولیه ی این دنیا چه بوده و حالت آخریه ی آن چه میتواند باشد؟!.
...
[مشاهده متن کامل]

پاسخ فرد من به این سوال بطور مختصر، کوتاه و فشرده به شرح زیر میباشد: اگر مسیر حرکت کلی این دنیا را بصور یک خط افقی و یا عمودی در نظر گیریم و آنگاه در فکر و خیال در طول آن بسوی گذشته ها و آینده ها راه بیفتیم و با سرعت نور و یا بیشتر از آن حرکت کنیم، هرگز نخواهیم توانست به اولین و آخرین حالت های آن برسیم. اما اگر مسیر این حرکت کلی را به شکل یک دایره تصور نمائیم، آنگاه شاید متوجه شویم که حالت فعلی و میانی و دو حالت اولی و آخری بر هم منطبق و یکی میباشند، واحد و یگانه با این تفاوت که دو حالت مبدئی و معادی یا اولیه و اُخروی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بصورت تصویر زنده یا فیلم مستند در خاطره مطلق و بیکران پروردگار، خالق مخلوقات، آفریدگار کائنات و یا خدای حقیقی و واقعی در همین لحظه ی جاودانه حال در پشت پرده ی ضخیم و نفوذ ناپذیرند همین دنیای فیزیکی یعنی در بخش وسیع متافیزیکی موجود است و خارج از تیر رس شعاع برد حواس پنجگانه ( مسلح و غیر مسلح ) قرار دارد و به کمک تجربه غیر قابل شناخت میباشد. حالت فعلی این دنیا فقط یکی از درجات تکاملی میانی آن حالت اولیه است در بین راه و در طی این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی.
نکته بسیار مهمی که شاید بتوانیم با یقین و اطمینان ( بدون تعصبات دینی و مذهبی ) به آن باور داشته باشیم اینست که هدف غائی یا نهائی حرکت دایره وار این دنیا بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی، مبدئی، ازلی و یا اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین در معاد یا در پایان این سفر مقطعی میباشد و نه با هدف حضور انسان در دادگاه عدل الهی یا الاهی بر اساس حکمت های موسائی - تَورایی ( توراتی ) ؛ ایسائی - ایوانگیئی ( عیسوی - انجیلی ) ؛ محمّدی - قرآنی؛ هندوئی و بودائی - وِدائی و اوپانیشادی ؛ زرتشتی - مزدیسنائی؛ غیره و غیره و اعم و ذالک.
در همین زمینه و در همین ارتباط از دیدگاه و یا بر اساس بینش و باور فردی من، دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد، ملقب به ابوالبشر و اُمالبشر دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا و زمزمه نشده.
واژه ی یونانی با حروف لاتین به شکل های Teleology و Teleologie احتمالا قبل از اینکه معنای غایت شناختی بخود بگیرد، از سه کلمه به شکل زیر ساخته شده بوده باشد: یکی تِله ( tele ) به معنای ارتباط از راه دور و o با تلفظ او ضمیر سوم شخص مفرد در زبان فارسی و logy یا logie با تلفظ های لاژی و لوگی به معنای شناخت.
لذا این واژه در اصل و ریشه به معنای شناخت ارتباط مکالماتی او های ( انسانی و خدایی ) از راه دور با هم بوده.

ism به معنای گرایی است نه logy
logy به معنای شناختی است.
teleology = غایت شناسی
غایت گرایی