telekinesis

/ˌtelɪkɪˈniːsɪs//ˌtelɪkɪˈniːsɪs/

معنی: حرکت اجسام بوسیله ارواح
معانی دیگر: (پیرا روان شناسی) دور جنبانی، حرکت دادن از راه دور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: telekinetic (adj.), telekinetically (adv.)
• : تعریف: a scientifically inexplicable power to move objects without physical contact, as by means of psychic forces.

جمله های نمونه

1. Excitable media rumors of long-range telepathy, telekinesis, and even mind control or other exotic powers have all added to the grisly reputation of ghosts cultivated by their masters.
[ترجمه گوگل]شایعات رسانه‌ای هیجان‌انگیز در مورد تله‌پاتی دوربرد، تله‌کینزی، و حتی کنترل ذهن یا دیگر قدرت‌های عجیب و غریب، همگی به شهرت وحشتناک ارواح پرورش یافته توسط اربابانشان افزوده‌اند
[ترجمه ترگمان]شایعات رسانه ها در مورد telepathy long، telekinesis، و حتی کنترل ذهن و یا قدرت های بیگانه دیگر همگی به شهرت وحشتناک ارواح پرورش داده شده توسط استادان آن ها اضافه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Telekinesis is another ability for which there is little 1 hard evidence.
[ترجمه گوگل]تله‌کینزی توانایی دیگری است که شواهد کمی برای آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Telekinesis یک توانایی دیگر است که در آن یک مدرک کوچک و سخت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Prerequisite: Ability to use telekinesis as a supernatural ability.
[ترجمه گوگل]پیش نیاز: توانایی استفاده از تله کینزی به عنوان یک توانایی ماوراء طبیعی
[ترجمه ترگمان]prerequisite: توانایی استفاده از telekinesis به عنوان توانایی مافوق طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The project is called telekinesis, and it's hosted on the Google Code site.
[ترجمه گوگل]این پروژه telekinesis نام دارد و در سایت Google Code میزبانی شده است
[ترجمه ترگمان]این پروژه telekinesis نامیده می شود و این پروژه در سایت گوگل کد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Telekinesis and its variants are the heart of the Psychokinesis discipline.
[ترجمه گوگل]تله‌کینزیس و انواع آن، قلب رشته روان‌سازی است
[ترجمه ترگمان]Telekinesis و انواع آن قلب نظم psychokinesis هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I decided to try doing telekinesis in the dream world.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم در دنیای رویا تله کینزی را انجام دهم
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفتم در دنیای خواب telekinesis را امتحان کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Changed Telekinesis to only work on scrolls, potions, keys, gold, arrows.
[ترجمه گوگل]Telekinesis را تغییر داد تا فقط روی طومارها، معجون ها، کلیدها، طلا، فلش ها کار کند
[ترجمه ترگمان]معجون عوض شد، معجون، معجون، کلیدها، طلا و تیر هاش رو عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Telekinesis is the most obvious use of the power, but even powers such as matter agitation and concussion involve the movement and rearrangement of very tiny motes of reality.
[ترجمه گوگل]تله‌کینزی واضح‌ترین کاربرد قدرت است، اما حتی قدرت‌هایی مانند برهم زدن ماده و ضربه مغزی شامل حرکت و تنظیم مجدد ذرات بسیار کوچک واقعیت است
[ترجمه ترگمان]Telekinesis بارزترین استفاده از قدرت است، اما حتی نیروهایی از قبیل اختلال در ماده و ضربه مغزی مستلزم حرکت و بازآرایی بسیار بسیار ریز واقعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ramos invented the Sympathetic Wands and created a fascinating variety of effects with it: effects that involve levitation, animation and Telekinesis .
[ترجمه گوگل]راموس Sympathetic Wands را اختراع کرد و با آن افکت‌های متنوع و جذابی خلق کرد: افکت‌هایی که شامل شناور، انیمیشن و Telekinesis می‌شوند
[ترجمه ترگمان]راموس the دلسوز را اختراع کرد و انواع زیادی از اثرات را با آن ایجاد کرد: تاثیراتی که شامل شناوری، انیمیشن و Telekinesis هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A creature with this feat becomes so skilled with its telekinesis ability that it can manipulate and use magic items via telekinesis.
[ترجمه گوگل]موجودی با این شاهکار در توانایی تله‌کینزی خود چنان ماهر می‌شود که می‌تواند از طریق تله‌کینزی آیتم‌های جادویی را دستکاری و استفاده کند
[ترجمه ترگمان]موجودی با این شاهکار به قدری مهارت دارد که قابلیت دستکاری کردن و استفاده از اشیا جادویی از طریق telekinesis را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Including the OBE, abnormal hearing, abnormal vision, faith healing, death experience, telekinesis, which in the ordinary course looks impossible, but explained their parapsychology.
[ترجمه گوگل]از جمله OBE، شنوایی غیرطبیعی، بینایی غیرطبیعی، شفای ایمان، تجربه مرگ، تله‌کینزیس، که در دوره معمولی غیرممکن به نظر می‌رسد، اما فراروان‌شناسی آنها را توضیح می‌دهد
[ترجمه ترگمان]شامل the (OBE)، شنوایی غیر عادی، بینایی غیرطبیعی، تجربه مرگ، تجربه مرگ، telekinesis ها، که در مسیر عادی غیر ممکن به نظر می رسد، اما فراروانشناسی را توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Telekinesis : A beholder can move objects or creatures that weigh up to 325 pounds, as though with a telekinesis spell.
[ترجمه گوگل]تله‌کینزی: یک بیننده می‌تواند اشیاء یا موجوداتی را که تا 325 پوند وزن دارند، حرکت دهد، مانند طلسم تله‌کینزی
[ترجمه ترگمان]Telekinesis: بیننده می تواند اشیا یا موجوداتی را که تا ۳۲۵ پوند وزن دارند حرکت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Living Receiver is often (blessed) with a Fourth Dimensional Power(s). These include increased strength, telekinesis, mind control, and the ability to conjure fire and water.
[ترجمه گوگل]گیرنده زنده اغلب دارای قدرت (های) بعدی چهارم است اینها شامل افزایش قدرت، تله کینزی، کنترل ذهن، و توانایی تجسم آتش و آب است
[ترجمه ترگمان]گیرنده زندگی اغلب با یک قدرت ابعادی چهارم (s)شناخته می شود اینها شامل افزایش قدرت، کنترل ذهن، کنترل ذهن و توانایی حفظ آتش و آب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Neurosky's ThinkGear technology has been used in Mattel's (MAT) Mindflex game, which allows users wearing a headset to move a ball through an obstacle course by thinking, in simulation of telekinesis.
[ترجمه گوگل]فناوری ThinkGear Neurosky در بازی Mattel (MAT) Mindflex استفاده شده است، که به کاربرانی که هدست دارند اجازه می‌دهد تا با تفکر، توپ را در مسیری با مانع حرکت دهند و شبیه‌سازی تله‌کینزی باشد
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی ThinkGear Neurosky در بازی MAT Mattel استفاده شده است که به کاربران اجازه می دهد تا یک هدست را از طریق یک مسیر مانع از طریق تفکر، در شبیه سازی of به حرکت درآورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرکت اجسام بوسیله ارواح (اسم)
telekinesis

انگلیسی به انگلیسی

• ability to produce motion through mental processes

پیشنهاد کاربران

the ability to move objects without touching them, using mental powers
یا حق
حرکت اجسام توسط فکر که میتواند از منشا روحانی ( خیر یا شر ) باشد.
the production of motion in objects ( as by a spiritualistic medium ) without contact or other physical means
تله کینزی
حرکت اجسام به وسیله ارواح یا انرژی

بپرس