1. ( فعل متعدی، اکنون نادر ) هدایت کردن یا کنترل کردن از راه دور ( ماشین، دستگاه و به ویژه موشک )
2. ( فعل متعدی، مجازاً، اکنون بیشتر در غرب آفریقا ) کنترل کردن ( کسی یا چیزی که علی الظاهر مستقل است ) به طور غیرمستقیم یا غیر رسمی
... [مشاهده متن کامل]
مشتق ( صفت ) : teleguided
مشتق ( اسم ) : teleguidance, teleguiding
منبع: Oxford English Dictionary
2. ( فعل متعدی، مجازاً، اکنون بیشتر در غرب آفریقا ) کنترل کردن ( کسی یا چیزی که علی الظاهر مستقل است ) به طور غیرمستقیم یا غیر رسمی
... [مشاهده متن کامل]
مشتق ( صفت ) : teleguided
مشتق ( اسم ) : teleguidance, teleguiding
منبع: Oxford English Dictionary