1. carrier telegraphy
تلگراف رسانگر (ناقل) کاریر
2. Language is the same in this respect as telegraphy, genetic codes, and mathematics.
[ترجمه گوگل]زبان از این نظر همانند تلگراف، کدهای ژنتیکی و ریاضیات است
[ترجمه ترگمان]زبان در این زمینه مثل تلگراف، کده ای ژنتیکی، و ریاضیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The earliest form of submarine cable telegraphy: manual simplex working using a cable code key.
[ترجمه گوگل]اولین شکل تلگراف کابلی زیردریایی: کار سیمپلکس دستی با استفاده از کلید کد کابلی
[ترجمه ترگمان]اولین فرم از تلگراف کابل زیر دریایی: simplex دستی با استفاده از کلید کد تلگرافی کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Telegraphy in which messages are transmitted by radio instead of wire.
[ترجمه گوگل]تلگرافی که در آن پیام ها به جای سیم از طریق رادیو مخابره می شوند
[ترجمه ترگمان]Telegraphy که در آن پیام ها به جای سیم از طریق رادیو منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A message transmitted by wireless telegraphy.
[ترجمه گوگل]پیامی که با تلگراف بی سیم منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]پیغامی که از تلگراف بی سیم منتقل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Morse code was an early code in telegraphy.
[ترجمه گوگل]مورس رمز اولیه در تلگراف بود
[ترجمه ترگمان]کد مورس در تلگراف یک رمز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Voice radio, as opposed to wireless telegraphy, was first successfully tried in 190 but the first broadcasting stations were opened in 1920, after the war.
[ترجمه گوگل]رادیو صوتی، برخلاف تلگراف بی سیم، برای اولین بار در سال 190 با موفقیت آزمایش شد، اما اولین ایستگاه های پخش در سال 1920 پس از جنگ افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]رادیو صدای، که با تلگراف بی سیم مخالف بود، ابتدا در سال ۱۹۰ میلادی به طور موفقیت آمیز امتحان شد، اما اولین ایستگاه رادیویی در سال ۱۹۲۰ پس از جنگ افتتاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Wireless telegraphy, the phonograph and the radio are based on this law.
[ترجمه گوگل]تلگراف بی سیم، گرامافون و رادیو بر اساس این قانون است
[ترجمه ترگمان]تلگراف بی سیم، گرامافون و رادیو بر این قانون استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In a telegraphy system, a pulse ( often + 80 V ) that represents a 1 - bit.
[ترجمه گوگل]در یک سیستم تلگراف، یک پالس (اغلب + 80 ولت) که نشان دهنده یک بیت است
[ترجمه ترگمان]در سیستم تلگرافی، یک پالس (اغلب + ۸۰ V)که نشان دهنده یک مقدار ۱ بیتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The core of intelligent telegraphy system is speech recognition technology.
[ترجمه گوگل]هسته اصلی سیستم تلگراف هوشمند، فناوری تشخیص گفتار است
[ترجمه ترگمان]هسته سیستم تلگراف هوشمند تکنولوژی بازشناسی گفتار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Among others, he experimented with the idea of telegraphy ? sending messages over a wire by electricity.
[ترجمه گوگل]در میان دیگران، او ایده تلگراف را آزمایش کرد ارسال پیام از طریق سیم توسط برق
[ترجمه ترگمان]در میان دیگران، با ایده تلگراف کردن آشنا بود؟ فرستادن پیغام بر روی یک سیم به وسیله برق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Safety radio telegraphy certificate One copy.
[ترجمه گوگل]گواهی رادیو تلگراف ایمنی یک کپی
[ترجمه ترگمان]یک کپی از تلگراف بی سیم رادیو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Telegraphy by Samuel F. B. Morse. Morse invents American Morse Code.
[ترجمه گوگل]تلگراف ساموئل اف بی مورس مورس کد مورس آمریکایی را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]Telegraphy توسط سامویل اف ب مورس مورس یک کد مورس آمریکایی را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He taught Edison railway telegraphy.
[ترجمه گوگل]او تلگراف راه آهن ادیسون را آموزش داد
[ترجمه ترگمان]او تلگراف راه آهن ادیسون را تدریس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Thomas Edison invents multiplex telegraphy.
[ترجمه گوگل]توماس ادیسون تلگراف چندگانه را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]توماس ادیسون یک تلگراف را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید