teleconferencing

جمله های نمونه

1. In the late seventies we conducted a pilot evaluation of video tele-conferencing for a group of engineers building a new manufacturing plant.
[ترجمه گوگل]در اواخر دهه هفتاد، ما یک ارزیابی آزمایشی از ویدئو کنفرانس برای گروهی از مهندسان که یک کارخانه تولیدی جدید می‌سازند، انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]در اواخر دهه ۷۰، ما یک ارزیابی آزمایشی از ویدیو کنفرانس ویدیویی را برای گروهی از مهندسین که یک کارخانه تولیدی جدید را می سازند، انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Video teleconferencing seemed the obvious answer to span the communications gap.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که کنفرانس از راه دور ویدئویی پاسخی آشکار برای گسترش شکاف ارتباطی باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که teleconferencing ویدئو پاسخ واضحی است که فاصله ارتباطی را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There, Celestica, a former IBM division, makes teleconferencing equipment and Xbox computer game consoles for Microsoft.
[ترجمه گوگل]در آنجا، Celestica، یک بخش سابق IBM، تجهیزات کنفرانس تلفنی و کنسول های بازی رایانه ای ایکس باکس را برای مایکروسافت می سازد
[ترجمه ترگمان]در آنجا،، بخش سابق IBM، تجهیزات teleconferencing و کنسول های بازی رایانه ای اکس باکس را برای مایکروسافت فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Establish teleconferencing broadcasting sessions with field sales to maintain a competitive advantage.
[ترجمه گوگل]برای حفظ مزیت رقابتی، جلسات پخش کنفرانس از راه دور با فروش میدانی تشکیل دهید
[ترجمه ترگمان]برای حفظ مزیت رقابتی جلسات پخش teleconferencing را با فروش می دانی ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Video and teleconferencing can replace many expensive trips to meetings.
[ترجمه گوگل]ویدئو و کنفرانس از راه دور می تواند جایگزین بسیاری از سفرهای پرهزینه به جلسات شود
[ترجمه ترگمان]ویدئو و ویدئو می توانند جایگزین بسیاری از سفره ای گران قیمت به جلسات شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The firm will also provide audio-visual, teleconferencing, virtualization, staging, configuration, software imaging, integration, warehousing and logistics services.
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین خدمات صوتی و تصویری، کنفرانس از راه دور، مجازی سازی، صحنه سازی، پیکربندی، تصویربرداری نرم افزاری، یکپارچه سازی، انبارداری و تدارکات را ارائه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین امکانات صوتی - تصویری، مجازی سازی، مجازی سازی، پیکربندی، تصویربرداری، یکپارچه سازی نرم افزار، یکپارچه سازی، انبارداری و تدارکات فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. New technology includes electronic writing boards, teleconferencing and close circuit television.
[ترجمه گوگل]فناوری جدید شامل تابلوهای نوشتاری الکترونیکی، کنفرانس از راه دور و تلویزیون مدار بسته است
[ترجمه ترگمان]فن آوری جدید شامل بوردهای الکترونیکی، teleconferencing و تلویزیون مدار بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mary told me this morning that she likes teleconferencing except for the slow speed.
[ترجمه گوگل]مری امروز صبح به من گفت که از راه دور به جز سرعت کم دوست دارد
[ترجمه ترگمان]مری امروز صبح به من گفت که به غیر از سرعت کند از teleconferencing خوشش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The continuing development of multimedia computers suggests that video lessons and video teleconferencing of chess games may not be far off.
[ترجمه گوگل]توسعه مداوم رایانه های چند رسانه ای نشان می دهد که درس های ویدئویی و کنفرانس های ویدئویی از راه دور بازی های شطرنج ممکن است دور از دسترس نباشد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت مداوم کامپیوترهای چندرسانه ای نشان می دهد که بازی های ویدیویی و بازی های ویدیویی بازی های شطرنج ممکن است زیاد دور نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Businesses are axing work days, travel and opting for teleconferencing to beat high oil costs.
[ترجمه گوگل]کسب‌وکارها روزهای کاری، مسافرت‌ها و کنفرانس‌های تلفنی را برای غلبه بر هزینه‌های بالای نفت انتخاب می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کسب و کارها روزه ای کاری، سفر و انتخاب for برای شکست هزینه های بالای نفت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Set up your alliances so that you can conduct much of your face-to-face business over the phone or by teleconferencing or videoconferencing.
[ترجمه گوگل]اتحادهای خود را طوری تنظیم کنید که بتوانید بسیاری از کارهای حضوری خود را از طریق تلفن یا از راه دور کنفرانس یا ویدئو کنفرانس انجام دهید
[ترجمه ترگمان]alliances را تنظیم کنید تا بتوانید بخش زیادی از کار صورت خود را بر روی گوشی یا با استفاده از ویدئو کنفرانس و یا کنفرانس ویدیویی انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Skeptics say these machines do not represent a great improvement over video teleconferencing.
[ترجمه گوگل]شکاکان می گویند که این ماشین ها پیشرفت بزرگی را نسبت به کنفرانس از راه دور ویدیویی نشان نمی دهند
[ترجمه ترگمان]شکاکان می گویند که این ماشین ها پیشرفت بزرگی را نسبت به teleconferencing های ویدیویی نشان نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tutorial assistance may be available via regular airmail, telephone, facsimile machine, teleconferencing and over the Internet.
[ترجمه گوگل]کمک آموزشی ممکن است از طریق پست هوایی معمولی، تلفن، دستگاه فکس، کنفرانس از راه دور و از طریق اینترنت در دسترس باشد
[ترجمه ترگمان]کمک های آموزشی ممکن است از طریق پست هوایی معمولی، تلفن، نمابر، teleconferencing و بالای اینترنت موجود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of holding of teleconferences

پیشنهاد کاربران

بپرس