telecommute
تخصصی
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
معنی تعریف : کار کردن در خانه به جای یه محیط کاری، اما استفاده می کنی از تلفن و کامپیوتر تا با کسانی که باهاشون کار می کنی ارتباط برقرار کنی
... [مشاهده متن کامل]
معنی کلی فعل : دور کاری، دور کاری کردن
کار کردن از راه دور، کار کردن در خانه برای اداره یا هر سازمانی، دورکاری
دورکاری ( پرکاربرد در ایام شیوع کرونا )
کار کردن در خانه به کمک تلفن و کامپیوتر,
work at home instead of in an office but use computer and telephone to communicate with the people who you with
کار در خانه
معاشرت
دور کاری