teeter

/ˈtiːtər//ˈtiːtə/

معنی: تلو تلو خوردن، بالا و پایین رفتن، الله کلنگ بازی کردن، پس و پیش رفتن
معانی دیگر: نوسان کردن، (مخفف) teeter - totter

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: teeters, teetering, teetered
• : تعریف: to walk, stand, or behave in an unsteady manner.
مترادف: reel, stagger, totter, wobble
مشابه: bob, falter, lurch, pitch, shake, sway, tilt, tip, topple, zigzag

- She teetered on the fence before falling sideways to the ground.
[ترجمه گوگل] قبل از اینکه به پهلو روی زمین بیفتد روی حصار پرید
[ترجمه ترگمان] پیش از آنکه از پهلو به زمین بیفتد خود را روی پرچین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He was teetering between laughter and tears.
[ترجمه گوگل] بین خنده و گریه غوطه ور بود
[ترجمه ترگمان] چیزی میان خنده و اشک می ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to cause to wobble or be unsteady.
مترادف: unbalance, unsteady
مشابه: topple, unseat, unsettle, upset
اسم ( noun )
(1) تعریف: a seesaw; teeter-totter.
مترادف: seesaw, teeter-totter

(2) تعریف: an unsteadiness in walking or standing.
مترادف: hitch, hobble, stagger, unsteadiness
مشابه: limp, shamble, shuffle, totter, wobble

جمله های نمونه

1. The children often teeter in the park.
[ترجمه zahra] بچه ها اغلب در پارک الاکلنگ بازی می کنند.
|
[ترجمه گوگل]بچه ها اغلب در پارک پرت می شوند
[ترجمه ترگمان]بچه ها اغلب در پارک گردش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hyde shifted his weight and felt himself teeter forward, beginning to overbalance.
[ترجمه گوگل]هاید وزن خود را تغییر داد و احساس کرد که به سمت جلو می رود و شروع به تعادل بیش از حد می کند
[ترجمه ترگمان]هاید وزن خود را تغییر داد و خود را به جلو کشید و شروع به تعادل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gilling's ability to teeter between fantasy and plausibility recalls Dickens. What he imagines is equal to anything Prospero might have conjured.
[ترجمه گوگل]توانایی گیلینگ در انحراف بین فانتزی و معقول بودن دیکنز را به یاد می آورد آنچه او تصور می کند با هر چیزی که پروسپرو ممکن است تجسم کرده باشد برابری می کند
[ترجمه ترگمان]دیکنز می گوید توانایی Gilling در ارتباط بین فانتزی و تخیل، دیکنز را به یاد می آورد آنچه او تصور می کند برابر با هر چیزی است که ممکن است درست کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What I did was to teeter from side to side like a tall mast on a small ship in a heavy sea.
[ترجمه گوگل]کاری که من انجام دادم این بود که مانند دکلی بلند روی یک کشتی کوچک در دریای سنگین از این سو به آن سو پرت شدم
[ترجمه ترگمان]کاری که من کردم این بود که مثل یک دکل بزرگ روی یک کشتی کوچک در دریای سنگینی حرکت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The banking structure seemed to teeter on the brink of ruin.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که ساختار بانکی در آستانه نابودی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ساختمان بانک به نظر می رسید که روی لبه خرابی بالا و پایین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Normal leaf spring suspensions would teeter back and forth, causing an insecure feeling for the driver.
[ترجمه گوگل]سیستم تعلیق معمولی فنر برگ به جلو و عقب فرو می رود و باعث ایجاد احساس ناامنی برای راننده می شود
[ترجمه ترگمان]محلول های فصل عادی به عقب و جلو رانده می شوند و باعث احساس ناامن برای راننده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. France, Ireland, and Denmark are in recession. Others teeter on the edge.
[ترجمه گوگل]فرانسه، ایرلند و دانمارک در رکود هستند دیگران در لبه پرت می شوند
[ترجمه ترگمان]فرانسه، ایرلند و دانمارک در رکود هستند دیگران روی لبه پهن می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The performance of teeter board was very wonderful, and drew rounds of applause.
[ترجمه گوگل]عملکرد تخته تتر بسیار فوق العاده بود و تشویق های زیادی را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]عملکرد هیات مدیره بسیار عالی بود و تشویق حضار را برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Seagulls teeter on the parapet in front of her, boats go by.
[ترجمه گوگل]مرغ‌های دریایی روی جان پناه جلوی او می‌چرخند، قایق‌ها می‌گذرند
[ترجمه ترگمان]مرغ های دریایی روی دیوار جلوی او وول می خورند و قایق ها به کناری می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dan: I just cannot get over Teeter making a policy change like that without informing me.
[ترجمه گوگل]دن: من نمی‌توانم بدون اطلاع من از تغییر خط مشی تیتر عبور کنم
[ترجمه ترگمان]دن: من فقط نمی توانم بدون اطلاع دادن به یک تغییر سیاست بیش از حد از آن استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Teeter - totter caught up bein a father and a prima donna.
[ترجمه گوگل]Teeter - پرش به یک پدر و یک پریمادونا تبدیل شد
[ترجمه ترگمان] - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He watched the cup teeter on the edge before it fell.
[ترجمه Edris nozari] او نگاه میکرد به پس و پیش رفتن ( نوسان ) فنجان روی لبه قبل از اینکه بیفته
|
[ترجمه گوگل]او قبل از افتادن به فنجان روی لبه نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]قبل از سقوط جام را تماشا می کرد که روی لبه قایق نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. According to Honolulu police report, Teeter Cosme and three others at about 10 o'clock on the evening of 4 in a secret sting operation were arrested and later released on his $ 500 bail.
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش پلیس هونولولو، تیتر کاسمه و سه نفر دیگر حدود ساعت 10 عصر روز 4 در یک عملیات ضربتی مخفیانه دستگیر و سپس با قرار وثیقه 500 دلاری آزاد شدند
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش پلیس هونولولو، Teeter Cosme و سه تن دیگر در حدود ساعت ۱۰ شب ۴ در یک عملیات ضربتی امنیتی دستگیر و پس از آن ۵۰۰ دلار به قید وثیقه آزاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Teeter totter caught up between bein " a father & a prima donna . "
[ترجمه گوگل]تتر تتر بین "پدر و پریمادونا" قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Teeter در بین ما یک پدر زن اول زن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Invariably our toes are unnaturally cramped into odd-shaped shoes and the feet raised because we choose to teeter around in high heels!
[ترجمه گوگل]همیشه انگشتان پاهای ما به طور غیر طبیعی در کفش‌های عجیب و غریب فشرده می‌شوند و پاها را بالا می‌بریم، زیرا ما انتخاب می‌کنیم که با کفش‌های پاشنه بلند بچرخیم!
[ترجمه ترگمان]همواره انگشتان پا به طور غیر طبیعی به کفش های عجیب و غریب تبدیل می شوند و پاهای ما بالا می رود، چون ما انتخاب می کنیم که با پاشنه های بلند پرواز کنیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلو تلو خوردن (فعل)
swing, reel, oscillate, vacillate, stagger, dodder, stumble, wobble, lurch, totter, teeter

بالا و پایین رفتن (فعل)
skip, seesaw, teeter

الله کلنگ بازی کردن (فعل)
teeter

پس و پیش رفتن (فعل)
totter, teeter

انگلیسی به انگلیسی

• be rocked, rock, swing, fluctuate
if someone or something teeters, they seem about to fall over.
teeter is also used in expressions like `teeter on the brink' and `teeter on the edge' to describe situations which are very close to becoming disastrous.

پیشنهاد کاربران

move or balance unsteadily; sway back and forth
آشفته بودن، بهم ریخته شدن، نامتعادل شدن
بین دو دیدگاه یا موقعیت متضاد در نوسان بودن
the country was teetering on the edge of second wave of economic recession.
“I just keep teetering constantly and just fighting myself: Keep the business, don’t keep the business

بپرس