فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: teems, teeming, teemed
• : تعریف: to have in abundance; swarm (usu. fol. by with). • مترادف: abound, overflow, pullulate, swarm • مشابه: brim, bristle, burst, bustle
- The lake teems with fish.
[ترجمه گوگل] دریاچه پر از ماهی است [ترجمه ترگمان] دریاچه پر از ماهی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Fish teem in these waters.
[ترجمه حامد] ماهی در این آبها فراوان است
|
[ترجمه گوگل]ماهی ها در این آب ها پر می شوند [ترجمه ترگمان]ماهی در این آب ها ماهی می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Hippopotamuses teem in this river.
[ترجمه گوگل]اسبهای آبی در این رودخانه پراکنده میشوند [ترجمه ترگمان]نیروی دریایی توی این رودخونه هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His writings teem with satyr and a neatness of style.
[ترجمه گوگل]نوشتههای او مملو از طنز و سبک آراستگی است [ترجمه ترگمان]نوشته های او با ساتیر و لطافت سبک حکاکی شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Fish teem in Chinese waters.
[ترجمه گوگل]انباشت ماهی در آب های چین [ترجمه ترگمان]ماهی teem در آب های چین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Hells bells! they could not even spell teem!
[ترجمه گوگل]زنگ های جهنم! آنها حتی قادر به املای teem نبودند! [ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! ! اونا حتی نمی تونن خودشون رو طلسم کنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Fish teem in this river.
[ترجمه گوگل]ماهی در این رودخانه پر می شود [ترجمه ترگمان]ماهی ها توی این رودخونه هستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. How many hydra per cubic centimetre teem in that pond?
[ترجمه گوگل]چند هیدرا در هر سانتی متر مکعب در آن حوضچه وجود دارد؟ [ترجمه ترگمان]چند تا hydra در هر سانتیمتر مکعب در آن برکه وجود دارد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The coastal waters teem with fat crabs.
[ترجمه گوگل]آب های ساحلی مملو از خرچنگ های چاق است [ترجمه ترگمان]آب های ساحلی با خرچنگ های درشت پوشانده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Good ideas teem in her head.
[ترجمه گوگل]ایده های خوب در سرش موج می زند [ترجمه ترگمان]افکار خوب توی سرش دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The earth's tropics teem with species.
[ترجمه گوگل]مناطق استوایی زمین مملو از گونه ها است [ترجمه ترگمان]مناطق استوایی پر از انواع مختلف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This is to teem with absolute sincerity and lucky day.
[ترجمه گوگل]این روز پر از صداقت مطلق و روز خوش شانس است [ترجمه ترگمان]این به teem با صداقت مطلق و روز شانس است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Our woods teem with them both, and around every swamp may be seen the partridge or rabbit walk, beset with twiggy fences and horse-hair snares, which some cow-boy tends.
[ترجمه گوگل]جنگلهای ما مملو از هر دوی آنها است، و در اطراف هر باتلاقی میتوان دید کبک یا خرگوش راه میرود، پر از حصارهای شاخهدار و تلههای موی اسب، که برخی از گاو پسرها از آن مراقبت میکنند [ترجمه ترگمان]جنگل ما با هر دوی آن ها است، و دور هر باتلاق ممکن است دیده شود که کبک یا خرگوشی با حصارهای پوشیده از خار و horse که بعضی از آن ها شبیه گاو است در محاصره است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Teem Plaza is a great place for shopping.
[ترجمه گوگل]Teem Plaza مکانی عالی برای خرید است [ترجمه ترگمان]teem پلازا یک مکان عالی برای خرید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The rivers here teem with fish.
[ترجمه گوگل]رودخانه های اینجا مملو از ماهی است [ترجمه ترگمان]روده ای اینجا پر از ماهی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The streets teem with cars, trucks and vans with all kinds of designs and colors running like a millpond, with no horns hooting .
[ترجمه گوگل]خیابانها مملو از ماشینها، کامیونها و وانتها با انواع طرحها و رنگها هستند که مانند یک برکه آسیاب میچرخند، بدون اینکه بوقهایی به صدا درآید [ترجمه ترگمان]خیابان ها پر از اتومبیل ها، کامیون ها و ون های با انواع طرح ها و رنگ های مختلف مانند a بودند که هیچ شاخ و شاخ در آن ایجاد نشده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• be full of; swarm with if a place is teeming with people, there are a lot of people moving around in it in an unorganized way.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: To be full of; to abound or swarm 🐝 🔍 مترادف: Abound ✅ مثال: The forest was teeming with wildlife, from birds to small mammals. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... [مشاهده متن کامل]
❗️معنای دوم: ✍ توضیح: To pour heavily 🔍 مترادف: Cascade ✅ مثال: The rain began to teem down, soaking everyone outside.
باران شدید to�rain�heavily: It's been teeming down all�day. It's teeming�with�rain.