tee off

/ˈtiːˈɒf//tiːɒf/

معنی: محکم زدن، شروع کردن، اغاز کردن
معانی دیگر: 1- (بازی گلف) گوی را از روی تی زدن 2- آغاز کردن، شروع کردن 3- (امریکا - خودمانی) خشمگین کردن، منزجر کردن، برزخ کردن، محکم زدن با on

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to begin play in a game of golf or on a single hole.

(2) تعریف: (informal) to begin; start.

(3) تعریف: (slang) to anger; irritate.
مشابه: aggravate, exasperate, irk, peeve

- Her comments really teed me off.
[ترجمه گوگل] نظرات او واقعاً من را خسته کرد
[ترجمه ترگمان] نظرات او واقعا مرا عصبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: (slang) to attack verbally (usu. fol. by on).

- He teed off on me for forgetting his birthday.
[ترجمه گوگل] او مرا به خاطر فراموشی تولدش اذیت کرد
[ترجمه ترگمان] به خاطر فراموش کردن تولدش به من فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The first pair are due to tee off at 10 o'clock.
[ترجمه گوگل]جفت اول قرار است ساعت 10 به پایان برسد
[ترجمه ترگمان]دو جفت اول به خاطر ضربه tee در ساعت ۱۰ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When will the professor tee off his law course?
[ترجمه گوگل]استاد چه زمانی دوره حقوق خود را پایان می دهد؟
[ترجمه ترگمان]چه زمانی استاد از قانون خود استفاده خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Finally, in August, it became possible to tee off and stay over -- in rooms starting at $ 27
[ترجمه گوگل]سرانجام، در ماه آگوست، امکان تپ کردن و اقامت در اتاق‌هایی با قیمت 27 دلار فراهم شد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، در ماه آگوست، برای ضربه زدن و ماندن در کلاس از ۲۷ دلار امکان پذیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We'll tee off at 10 o'clock.
[ترجمه گوگل]ساعت 10 حرکت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ساعت ۱۰ ضربه tee را می زنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now, it's time to tee off.
[ترجمه گوگل]حالا وقت آن رسیده است
[ترجمه ترگمان]حالا زمان ضربه زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Before you tee off, I have something really amazing to show you!
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه شما را ترک کنید، من یک چیز واقعا شگفت انگیز برای نشان دادن به شما دارم!
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه ضربه tee بزنید، یک چیز واقعا شگفت انگیزی برای نشان دادن شما دارم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tee off on 99 challenging mini golf tracks in 4 exciting theme worlds!
[ترجمه گوگل]99 مسیر چالش برانگیز مینی گلف را در 4 دنیای موضوعی هیجان انگیز ببینید!
[ترجمه ترگمان]در حالی که در ۴ بازی کوتاه گلف در ۴ جهان موضوعی مهیج به چالش کشیده می شوند، tee را متوقف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We tee off at ten o'clock.
[ترجمه گوگل]ساعت ده حرکت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ساعت ده ضربه tee را می زنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Did you tee off on the 16 th hole about 15 minutes ago?
[ترجمه گوگل]آیا حدود 15 دقیقه پیش سوراخ 16 را ترک کردید؟
[ترجمه ترگمان]تو ۱۵ دقیقه پیش روی ۱۶ تا سوراخ کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Golfers tee off at Beppu Golf Club.
[ترجمه گوگل]گلف بازان در باشگاه گلف Beppu به میدان می روند
[ترجمه ترگمان]ضربه tee در باشگاه گلف Beppu
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And I'm gonna tee off on your face!
[ترجمه گوگل]و من روی صورتت میزنم!
[ترجمه ترگمان] و صورتت رو با صورتت خالی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You tee off on the plastic turf whacking your ball against the screen.
[ترجمه گوگل]روی زمین چمن پلاستیکی توپ خود را به صفحه می کوبید
[ترجمه ترگمان]ضربه tee را می زنید و توپ خود را محکم به صفحه می زنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Which of you should tee off first?
[ترجمه گوگل]کدام یک از شما باید اول از بین برود؟
[ترجمه ترگمان]کدام یک از شما باید اول شروع کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When will the tee off his law course?
[ترجمه گوگل]چه زمانی این سه راهی رشته حقوق خود را ترک می کند؟
[ترجمه ترگمان]چه زمانی زمین قانون را قطع می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محکم زدن (فعل)
bang, whack, pommel, tee off

شروع کردن (فعل)
start, tee off, begin, start up, commence, launch, set in, embark

اغاز کردن (فعل)
initial, set, tee off, begin, commence, inchoate, inaugurate, incept, initiate, sparkplug

پیشنهاد کاربران

To tee off means to start or begin something, often with enthusiasm or energy.
شروع یا آغاز کردن کاری، اغلب با اشتیاق یا انرژی.
**************************************************************************************************
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
For example, in a meeting, a team leader might say, “Let’s tee off the discussion with some new ideas. ”
When starting a project, someone might announce, “I’m ready to tee off and get things rolling. ”
A friend might say, “I can’t wait to tee off the weekend with some fun activities. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-initiative/?swpmtx=5fa502733c3ba6271714773321bafd3d&swpmtxnonce=4cbbf645a7
Tee: جایگاه قرارگیری توپ قلف
Tee off: در قلف، یعنی شما حرکت اسوینگ ( زدن توپ ) را انجام بدهید.
املا صحیح
teed off=برزخ شدن/عصبانی شدن
Commenc
Start
شروع کردن

بپرس