tediousness

جمله های نمونه

1. Online trading also reduces the tediousness and complexity involved in trading.
[ترجمه گوگل]تجارت آنلاین همچنین باعث کاهش خستگی و پیچیدگی در معاملات می شود
[ترجمه ترگمان]معاملات آنلاین همچنین پیچیدگی و پیچیدگی مربوط به تجارت را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Because of the singleness and tediousness on representation, the traditional historical documentary lacks of visibility.
[ترجمه گوگل]به دلیل مجرد بودن و خسته‌کننده بودن بازنمایی، مستند تاریخی سنتی قابل مشاهده نیست
[ترجمه ترگمان]به دلیل of و tediousness در نمایش، مستند قدیمی تاریخی فاقد قابلیت دید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To stay separate from the tediousness of daily experiences, she purposely magnifies the details, attempting to elevate a self-image that is wise and beautiful, resolute and determined.
[ترجمه گوگل]برای جدا ماندن از خسته‌کننده بودن تجربیات روزانه، او عمداً جزئیات را بزرگ‌نمایی می‌کند و سعی می‌کند تصویری عاقلانه و زیبا، مصمم و مصمم را از خود بالا ببرد
[ترجمه ترگمان]او برای جدا ماندن از تجارب روزانه تجربیات روزانه، به عمد جزئیات را بزرگ می کند و تلاش می کند تصویر خود - تصویری را بالا ببرد که خردمند و زیبا، مصمم و مصمم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It absorbs the strong points of the heuristic method and dynamic programming method in solving such problems, and overcomes the tediousness of the above methods.
[ترجمه گوگل]نقاط قوت روش اکتشافی و روش برنامه ریزی پویا را در حل این گونه مسائل جذب می کند و بر خسته کننده بودن روش های فوق غلبه می کند
[ترجمه ترگمان]این روش نقاط قوت روش اکتشافی و روش برنامه نویسی پویا را در حل این مشکلات جذب می کند و بر the روش های بالا فایق می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Give in all night have no the sleep the tediousness oneself seek a footpath for exist, only this and no more just!
[ترجمه گوگل]تمام شب را تسلیم کن نه خوابی که خسته کننده ای که دنبال راهی برای وجودش است، فقط این و نه بیشتر عادلانه!
[ترجمه ترگمان]در تمام شب هیچ خوابی برای خود نداشته باش و خود را در خواب فرو نخواهی برد، جز این و فقط همین و نه بیشتر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are others to whom Idleness dictates another espedient, by which life may be passed unprofitably away without the tediousness of many vacant hours.
[ترجمه گوگل]دیگرانی هستند که بیکاری برایشان مقتضیات دیگری حکم می کند، که ممکن است با آن زندگی بدون خسته کننده بودن ساعات خالی زیاد، به طور غیرمنفعتی از بین برود
[ترجمه ترگمان]دیگرانی هم هستند که Idleness فرمان می دهند که در آن زندگی بدون خستگی و خستگی چند ساعت دیگر از آن بگذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Art. . . is merely the refuge which the ingenious have invented, when they were supplied with food and women, to escape the tediousness of life.
[ترجمه گوگل]هنر صرفاً پناهگاهی است که مبتکران اختراع کرده‌اند، زمانی که غذا و زنان به آنها داده می‌شود تا از خستگی زندگی فرار کنند
[ترجمه ترگمان]هنر، تنها پناهگاهی است که the اختراع کرده اند، در حالی که با غذا و زنان آن را فراهم ساخته اند، تا از ملال زندگی بگریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With Gears, it's possible for users to select multiple files at a time and batch upload them, saving you time and tediousness.
[ترجمه گوگل]با Gears، این امکان برای کاربران وجود دارد که چندین فایل را در یک زمان انتخاب کرده و آنها را به صورت دسته‌ای آپلود کنند و در وقت و خسته‌کننده بودن شما صرفه‌جویی کنند
[ترجمه ترگمان]با Gears، ممکن است کاربران چندین فایل را در یک زمان انتخاب کرده و دسته ای از آن ها را آپلود کنند و زمان و tediousness را ذخیره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our house is hell, and you, a merry devil, did rob it of some taste of tediousness .
[ترجمه گوگل]خانه ما جهنم است و تو ای شیطان شاد، طعم ملال آور را از آن ربودی
[ترجمه ترگمان]خانه ما جهنم است و تو، شیطان مری، آن را از ذوق و سلیقه تو محروم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The clock dragged away the minutes teasing her with the tediousness of the day.
[ترجمه گوگل]ساعت با طاقت فرساي روز او را اذيت كرد و دقايقي را از بين برد
[ترجمه ترگمان]ساعتی که گذشت زمان می گذشت و با کسالت و کسالت روز او را آزار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It can be as basic as a program that spares us from the tediousness of deleting spam from our email, or as evolved as one that simulates human interaction to answer customer service questions.
[ترجمه گوگل]این می تواند به اندازه برنامه ای باشد که ما را از خسته کننده بودن حذف هرزنامه از ایمیل خود نجات می دهد، یا به اندازه برنامه ای که تعامل انسانی را برای پاسخ به سوالات خدمات مشتری شبیه سازی می کند، تکامل یافته باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند به اندازه یک برنامه ساده باشد که ما را از the حذف اسپم از ایمیل خود محروم می کند، یا همان طور که به عنوان کسی که تعامل انسان را شبیه سازی می کند تا پاسخ به سوالات سرویس مشتری را شبیه سازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are others to whom Idleness dictates another expedient, by which life may be passed unprofitably away without the tediousness of many vacant hours.
[ترجمه گوگل]دیگرانی هستند که بیکاری مصلحت دیگری را به آنها دیکته می کند، که ممکن است به وسیله آن زندگی بدون طاقت فرسا بودن ساعات خالی زیاد، به طور غیرمنفعتی از بین برود
[ترجمه ترگمان]کسان دیگری هم هستند که در این راه چاره ای جز این نیست که زندگی بدون خستگی و خستگی چند ساعت دیگر از آن بگذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There are in work all grades, from mere relief of tediousness up to the profoundest delights, according to the nature of the work and the abilities of the worker.
[ترجمه گوگل]با توجه به ماهیت کار و توانایی های کارگر، همه درجات کار وجود دارد، از رفع خستگی صرف تا عمیق ترین لذت ها
[ترجمه ترگمان]با توجه به ماهیت کار و توانایی کارگر، همه درجات در کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Therefore, since brevity is the soul of wit, and tediousness the limbs and outward flourishes, I will be brief.
[ترجمه گوگل]پس چون اختصار جان شوخى است و ملال آورى اعضاء و ظاهر شکوفا مى شود، مختصر مى گویم
[ترجمه ترگمان]از این رو، از آنجا که اختصار، روح عقل است، و دست و پا را تکان می دهم، کوتاه خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• boredom, tedium; monotonousness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : tedium / tediousness
✅️ صفت ( adjective ) : tedious
✅️ قید ( adverb ) : tediously
خستگی، ناراحتی، کسالت، کج خلقی
dullness owing to length or slowness

بپرس