technology

/tekˈnɑːlɪdʒi//tekˈnɒlədʒi/

معنی: تکنولوژی، فن شناسی، اشنایی باصول فنی، شگرد شناسی
معانی دیگر: فن، شگرد، تروند، علم کار بسته، تروندگان، فنوری، تروند شناسی، فن آوری، ورزه شناسی، واژه های فنی، تروند واژگان، اصطلاحات فنی، زبان فنی، روش فنی، تروند روش، روال فنی، فنون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: technologies
مشتقات: technologist (n.)
(1) تعریف: a field of knowledge concerned with the use of industrial arts and applied science to achieve practical objectives, or the various inventions and means of solving problems that result from research in this field.

- Doctors now depend heavily on medical technology.
[ترجمه امیر ۸۷] امروزه پزشکان به فناوری پزشکی احتیاج دارند
|
[ترجمه گوگل] اکنون پزشکان به شدت به فناوری پزشکی وابسته هستند
[ترجمه ترگمان] اکنون پزشکان به شدت به فن آوری پزشکی وابسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- That country has vast natural resources but lacks the technology to exploit them.
[ترجمه گوگل] این کشور منابع طبیعی وسیعی دارد اما فاقد فناوری برای بهره برداری از آنهاست
[ترجمه ترگمان] این کشور منابع طبیعی وسیعی دارد اما فاقد فن آوری برای بهره برداری از آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a particular method of solving practical problems that results from research in the fields of industrial arts and applied sciences.

- These houses are heated with the newest solar technology.
[ترجمه گوگل] این خانه ها با جدیدترین فناوری خورشیدی گرم می شوند
[ترجمه ترگمان] این خانه ها با جدیدترین فن آوری خورشیدی گرم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. technology has invaded every province of life
تکنولوژی همه ی زمینه های زندگی را تحت الشعاع قرار داده است.

2. technology is their strength
سرچشمه ی قدرت آنان تکنولژی است.

3. computer technology
فن آوری (تکنولوژی) کامپیوتر

4. cutting-edge technology
تکنولوژی پیشرفته

5. their technology is in advance of ours
تکنولوژی آنها از ما جلوتر است.

6. highly developed technology
تکنولوژی بسیار پیشرفته

7. in space technology they lag behind us by ten years
آنها در فنون فضانوردی ده سال از ما عقب هستند.

8. advances in medical technology
پیشرفت های تروندگان (تکنولوژی) پزشکی

9. the transfer of technology to african countries
تراگرد تکنولوژی به کشورهای افریقایی

10. the magic of computer technology
اعجاز فن آوری رایانه

11. during the years when space technology was still in its youth
در آن سال هایی که فنون فضایی تازه نضج گرفته بود

12. the main thrust of modern technology has not been limited to camputers
رانش تکنولوژی جدید محدود به رایانه (کامپیوتر) نبوده است.

13. we have the lead in computer technology
ما در فن کامپیوتر پیش هستیم.

14. our company is in the forefront of space technology
شرکت ما از نظر فنون فضایی در صدر قرار دارد.

15. Technology has had an irreversible impact on society.
[ترجمه گوگل]فناوری تأثیرات جبران ناپذیری بر جامعه داشته است
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی تاثیری جبران ناپذیر بر جامعه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Science and technology are auxiliary to each other.
[ترجمه گوگل]علم و فناوری کمکی به یکدیگر هستند
[ترجمه ترگمان]علم و تکنولوژی به هم کمکی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. New technology has rendered my old computer obsolete.
[ترجمه گوگل]فناوری جدید کامپیوتر قدیمی من را منسوخ کرده است
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی جدید کامپیوتر قدیمی من را منسوخ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Modern technology makes moving money around much easier than it used to be.
[ترجمه گوگل]فناوری مدرن جابجایی پول را بسیار ساده تر از گذشته می کند
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی مدرن، پول در حال حرکت را بسیار ساده تر از آن چیزی است که باید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Inventions typically involve minor improvements in technology.
[ترجمه گوگل]اختراعات معمولاً شامل پیشرفت های جزئی در فناوری هستند
[ترجمه ترگمان]اختراعات نوعا شامل پیشرفت های جزئی در تکنولوژی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The benefits of nuclear technology, she said, had been grossly overestimated.
[ترجمه گوگل]او گفت که مزایای فن آوری هسته ای به شدت بیش از حد برآورد شده است
[ترجمه ترگمان]او گفت که منافع تکنولوژی هسته ای به شدت تخمین زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Technology has turned the world into a global village.
[ترجمه گوگل]تکنولوژی دنیا را به دهکده ای جهانی تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی دنیا را به یک دهکده جهانی تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. This technology is still in its early stages.
[ترجمه گوگل]این فناوری هنوز در مراحل اولیه خود است
[ترجمه ترگمان]این تکنولوژی هنوز در مراحل اولیه خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکنولوژی (اسم)
technology

فن شناسی (اسم)
technology

اشنایی باصول فنی (اسم)
technology

شگرد شناسی (اسم)
technology

تخصصی

[کامپیوتر] تکنولوژی .
[برق و الکترونیک] فناوری
[صنایع غذایی] فن شناسی، تکنولوژی
[مهندسی گاز] فن شناسی
[زمین شناسی] فناوری
[صنعت] فناوری، فن شناسی، تکنولوژی
[نساجی] فن آوری
[ریاضیات] فن شناسی، فن آوری، صنعت، تکنولوژی
[پلیمر] فناوری
[آمار] فناوری

انگلیسی به انگلیسی

• sciences of the industrial arts, applied sciences; technical methods and processes
technology is the activity or study of using scientific knowledge for practical purposes.
a technology is the scientific equipment and methods used in a particular area of activity.

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: فَناوَری

⚫ نگارش به خط لاتین: Fanāvary

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

1. تکنولوژی 2. فن آوری. فن شناسی. دانش فنی 3. علم کاربسته. فن 4. روش فنی 5. افزار سازی 6. اصطلاحات فنی
مثال:
the system uses existing technology as its base
این سیستم فناوری موجود را به عنوان پایه و مبنا استفاده می کند.
فناوری / تکنولوژی
مثال: The rapid advancement of technology has changed our lives.
پیشرفت سریع فناوری زندگی ما را تغییر داده است.
فن، فن سازه و فن شناسی: سال هاست که آن را به فناوری برمی گردانند. اما امروزه تکنولوژی سه معنی دارد. یکی صناعت، روش، هنر و شگردهایی که در ساخت چیزی به کاررفته است. دیگری خودِ فرآورده و برونداد کارهاست.
...
[مشاهده متن کامل]
سوم هم رشته و نظامی است که به بررسی طراحی، پیدایش و ویژگی های روش ها و بروندادها می پردازد. به این ترتیب واژه فناوری یکسره نادرست می نماید. به نظر می رسد وقتی مورد اول یعنی شیوه صناعت و روش ها موردنظر باشد، فن درست می نماید و هنگامی که فرآورده، مصنوع و برونداد به کارگیری فنون موردنظر باشد، چیزی مثل فن سازه رسانای مقصود گوینده باشد. درنهایت هرگاه مورد سوم یعنی مطالعه چگونگی پدید آوردن فنون، فن سازه ها و ویژگی های آنها موردنظر باشد، فن شناسی مقصود را می رساند.

technology ( عمومی )
واژه مصوب: فنّاوری
تعریف: تجهیزات و روش های علمی که در حیطۀ خاصی به کار برده شود
tech = فن آوری
nology = علم شناسی
ology = شاخه ای از دانش
logy= سخت فهمی
معانی بالا بدون در نظر گرفته شدن در حالات اسم، صفت و . . . میباشد.
متاسفانه این لغت با توجه به عدم داشتن اصالت و ریشه در زبان انگلیسی و اینکه در قرن ۱۷ توسط آمریکایی ها برای اولین استفاده و وارد دایره لغات انگلیسی شد هیچ ارتباطی به دانش hi_tek ( جستجو کنید ) ندارد و به از مجموعه غلطهای مصطلحی میباشد که در عین ناباوری برای علوم روز نیز به کار میرود.
...
[مشاهده متن کامل]

هم اکنون متخصصان حوزه انفورماتیک و زبان شناسی به دنبال لغتی مناسب برای این حوزه میباشند تا با دانش و علم در عالی نرین سطوح یا همان hi_ tek در یک غالب مورد استفاده قرار نگیرند.
لغت پیشنهادی بنده با توجه به تایید این موضوع در تمامی سطوح hi_ tek solution بطور قطع teknology بوده که در فارسی به معنی علم انفورماتیک به عنوان مثال معنی خواهد شد.
امیدوارم این مطلب بسط داده شده تا این لغت سرانجام اصلاح گردد .
منابع:
دیکشنری لانگ من
دیکشنری امریکن هریتچ
دیکشنری آکسفورد
دانشنامه ویکی پدیا
با تشکر

شناخت فنی
دانش فنی
مسائل فنی
فن شناسی
شگرد
تکنولوژی = فناوری
فناوری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس