teatime

/ˈtiːtaɪm//ˈtiːtaɪm/

هنگام چای (معمولا در عصر)، وقت چای عصرانه

جمله های نمونه

1. John won't be back until teatime.
[ترجمه گوگل]جان تا وقت چایی بر نمی گردد
[ترجمه ترگمان]جان تا موقع صرف چای بر نمیگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We stopped working at teatime.
[ترجمه گوگل]ما در ساعت چای کار را متوقف کردیم
[ترجمه ترگمان]موقع صرف چای توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By teatime, Landless was well pleased with his day's work and the careful planning which had gone into it.
[ترجمه گوگل]با صرف چای، لندلس از کار روزانه و برنامه ریزی دقیقی که برای آن انجام شده بود راضی بود
[ترجمه ترگمان]با صرف چای، از کار روزانه اش لذت می برد و نقشه careful که در آن شرکت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It took them from breakfast to dinnertime to teatime to get everybody.
[ترجمه گوگل]از صبحانه تا شام تا وقت چای خوری طول کشید تا همه را جمع کنند
[ترجمه ترگمان]ناهار را برای صرف ناهار به صرف ناهار صرف صرف ناهار صرف ناهار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These images are as much a part of teatime as a pastry.
[ترجمه گوگل]این تصاویر به اندازه یک شیرینی بخشی از چای خوری هستند
[ترجمه ترگمان]این عکس ها بخشی از چای و شیرینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Teatime is when the belly and the soul refilled.
[ترجمه گوگل]وقت چای خوری زمانی است که شکم و روح دوباره پر می شود
[ترجمه ترگمان]teatime زمانی است که شکم و روح از نو پر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many teashops, restaurants and cafes offer a teatime comparable to those in Europe.
[ترجمه گوگل]بسیاری از چای‌فروشی‌ها، رستوران‌ها و کافه‌ها ساعتی قابل مقایسه با چایخانه‌های اروپا ارائه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رستوران ها، رستوران ها و کافه ها معمولا برای کسانی که در اروپا هستند قابل مقایسه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We left at teatime.
[ترجمه گوگل]ساعت چایی رفتیم
[ترجمه ترگمان]موقع صرف چای رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The meeting will start at lunchtime on Wednesday 16 September and finish at teatime on Friday 18 September.
[ترجمه گوگل]این جلسه در ساعت ناهار در روز چهارشنبه 16 سپتامبر آغاز می شود و در ساعت چای در روز جمعه 18 سپتامبر به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]این جلسه در ساعت ناهار روز چهارشنبه ۱۶ سپتامبر آغاز خواهد شد و در روزه ای جمعه ۱۸ سپتامبر پایان خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The result looked like a misshapen, over-sized hamburger which we ate at teatime, and all agreed was absolutely delicious.
[ترجمه گوگل]نتیجه به نظر یک همبرگر بد شکل و بزرگ به نظر می رسید که در زمان چای خوردیم و همه موافق بودند که کاملاً خوشمزه بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن مثل یک همبرگر بد شکل و بد شکل بود که در موقع صرف چای می خوردیم و همه متفق القول بودند که همه چیز کاملا خوش مزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do you spend quality time with your youngsters at teatime, read to them, play with them?
[ترجمه گوگل]آیا در زمان چای خوری با جوانان خود وقت می گذرانید، برای آنها کتاب می خوانید، با آنها بازی می کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما زمان با صرف چای را با جوانان صرف می کنید، برای آن ها بخوانید، با آن ها بازی کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And by the time she returned it would be six or six thirty. Teatime!
[ترجمه گوگل]و زمانی که او برگشت، شش یا شش و نیم بود وقت چای خوری!
[ترجمه ترگمان]و به محض آن که برگشت، ساعت شش یا شش و نیم بود ! teatime - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Originally, the Middlesbrough man's death was treated as suspicious and the pub sealed off as police questioned teatime drinkers.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، مرگ مرد میدلزبرو مشکوک تلقی شد و میخانه را با بازجویی پلیس از نوشیدنی های چای بسته شد
[ترجمه ترگمان]در اصل، مرگ آن مرد با شک و تردید رفتار شده بود و همان طور که پلیس از چای و مشروبات الکلی پرسش هایی می کرد مهر و موم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sometimes the big girls bullied littleand made us hand over our teatime bread or evening biscuit.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات دخترهای بزرگ قلدری می‌کردند و ما را مجبور می‌کردند که نان یا بیسکویت عصرانه‌مان را به دست بدهیم
[ترجمه ترگمان]گاهی دختران بزرگ برای صرف چای و نان شب به ما حمله می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• time for drinking tea, resting time
teatime is the time in the afternoon when some people have a light meal.
meal in the late afternoon at which tea and light food are served (british); intermission in the activities of unionized institutions

پیشنهاد کاربران

وعده کوچک غذایی در بعد از ظهر
در شمال انگلیس tea=meal
در جنوب dinner
خوردن عصرانه

بپرس