1. the children's teasing enraged the dogمسخره بازی بچه ها سگ را دیوانه کرد.2. dad, jahangir is teasing me!آقاجون،جهانگیر دارد مرا اذیت می کند!3. she took delight in teasing her brotherاو از دست انداختن برادرش شادکام می شد.