teashop


معنی: رستوران، قهوه خانه
معانی دیگر: رستوران، نهارخوری، قهوه خانه

جمله های نمونه

1. As a special treat, I'll take you to my favourite tea-shop.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک غذای خاص، شما را به چای‌فروشی مورد علاقه‌ام می‌برم
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک درمان خاص، شما را می برم به مغازه favourite
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It obliterated a teashop down the block with an explosion so strong it spit broken glass and debris in their faces and left Abdullah temporarily deaf.
[ترجمه گوگل]این یک چایخانه را در داخل بلوک با انفجاری چنان قوی از بین برد که شیشه های شکسته و آوار را به صورت آنها تف کرد و عبدالله را موقتاً ناشنوا کرد
[ترجمه ترگمان]با انفجاری که به قدری شدید بود که شیشه شکسته و آوار را در صورت های آن ها تف کرد و عبدالله را به طور موقت ناشنوا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The teashop:The teashop often plays videos. The poor kids always stand at the gate and watch the videos. Indian movies are their favorite ones.
[ترجمه گوگل]چایخانه: چایخانه اغلب ویدئوها را پخش می کند بچه های بیچاره همیشه پشت دروازه می ایستند و فیلم ها را تماشا می کنند فیلم های هندی فیلم های مورد علاقه آنهاست
[ترجمه ترگمان]The: The اغلب ویدیو بازی می کند بچه های فقیر همیشه کنار دروازه می ایستند و فیلم تماشا می کنند فیلم های هندی عزیزان خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was almost certainly the first wedding breakfast that particular Lyons' teashop had provided.
[ترجمه گوگل]تقریباً مطمئناً این اولین صبحانه عروسی بود که چای‌فروشی خاص لیون تهیه کرده بود
[ترجمه ترگمان]این اولین صبحانه عروسی بود که خاص لیون teashop فراهم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Toward the middle of the afternoon, we stopped in a large village and the driver let his mule eat and drink. We entered a teashop.
[ترجمه گوگل]در اواسط بعد از ظهر، در یک روستای بزرگ توقف کردیم و راننده به قاطر خود اجازه داد که بخورد و بیاشامد وارد یک چایخانه شدیم
[ترجمه ترگمان]نزدیک اواسط بعد از ظهر، در یک دهکده بزرگ توقف کردیم و راننده با قاطر خود به خوردن و نوشیدن ادامه داد ما وارد یه \"teashop\" شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An annual eisteddfod or Welsh music festival still attracts Welsh singers and musicians from all around the world and one teashop is called Ti Gwyn.
[ترجمه گوگل]جشنواره سالانه eisteddfod یا موسیقی ولزی هنوز هم خوانندگان و نوازندگان ولزی را از سراسر جهان جذب می کند و یک چایخانه به نام Ti Gwyn است
[ترجمه ترگمان]یک جشنواره موسیقی سالانه یا موسیقی ولز هنوز خوانندگان و موسیقیدانان اهل ولز را از سراسر جهان جذب می کند و یک teashop به نام \"تی Gwyn\" نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Twice a week we drew from the nude in a small room over a teashop.
[ترجمه گوگل]هفته‌ای دو بار در یک اتاق کوچک بر روی یک چایخانه از برهنه نقاشی می‌کشیدیم
[ترجمه ترگمان]در عرض یک هفته، در یک اتاق کوچک در یک اتاق کوچک، در یک اتاق کوچک به تصویر کشیده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Although some Chinese cities may now boast some of the most modernized skylines in the world, down at street level one can usually still find the traditional herbal teashop.
[ترجمه گوگل]اگرچه برخی از شهرهای چین ممکن است اکنون دارای برخی از مدرن ترین خطوط افق در جهان باشند، در سطح خیابان معمولاً هنوز هم می توان چایخانه سنتی گیاهی را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]اگرچه در حال حاضر برخی از شهره ای چین ممکن است برخی از most modernized در دنیا را به خود جلب کنند، اما در سطح خیابان، می توان معمولا the گیاهی سنتی را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رستوران (اسم)
tavern, restaurant, saloon, buffet, cafe, coffee shop, teashop, eating house

قهوه خانه (اسم)
coffee shop, coffee house, teahouse, teashop

انگلیسی به انگلیسی

• cafe or restaurant where tea and light meals are served, tearoom; (british usage) luncheonette, cafeteria, small restaurant serving light meals
cafe or restaurant where tea and light meals are served, tearoom; (british usage) luncheonette, cafeteria, small restaurant serving light meals
a tea shop is a small restaurant or caf,, where tea, coffee, cakes, and light meals are served.

پیشنهاد کاربران

بپرس