بین اطلاعات و داده های نا مربوط چیزی رو پیدا کردن
کشف
گره چیزی را گشودن
ته و توی چیزی را در آوردن
باز کردن موهای گره خورده از هم
I teased my sister hair out after she washed her hair
من موهای خواهرم رو از هم باز کردم بعد اینکه موهاشو شست
من موهای خواهرم رو از هم باز کردم بعد اینکه موهاشو شست
زیر و بم چیزی را فهمیدن
to succeed in discovering something difficult, complicated, or secret
پی بردن به ( مفهوم چیزی ) =obtain information
I was able to tease out the meaning of the film only after watching it again for the fourth time.
استخراج ( اطلاعات )
یافتن ( راه حل )
یافتن ( راه حل )
- بیرون کشیدن ( اطلاعات، حقیقت و . . . )
- زیر زبان کشیدن
- زیر زبان کشیدن