tearoff


کندن از، پاره پاره کردن

پیشنهاد کاربران

Roofs were torn off
سقف ها کنده شدن از جاشون
tear off
به سرعت ترک کردن
tear those absurd flyers off the wall
اون تراکت های تبلیغاتی مزخرف رو از دیوار بکن ( از دیوار جدا کن )
کندن لباس . در آوردن لباس
جدا کردن
پاره کردن یه چیز به صورت کامل مثلا کاغذی رو در نظر بگیرید که پاره شده میگیم i tore the paper اما اگه به دو نیم تبدیل شه اینجا دیگه off میگیره i tore off the paper خب همونطور که میدونید tore گذشته tear هست.
to remove something by ripping or tearing
to remove something quickly
Remove sth by pulling it away from sth else with force
کندن چیزی مثلا برگه از روی دیوار
جا ماندن
ترک کردن
راهی شدن

بپرس