tearless

/ˈtɪələs//ˈtɪələs/

معنی: تهی از اشک، بی اشک
معانی دیگر: بی گریه، ناگریان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: tearlessly (adv.), tearlessness (n.)
(1) تعریف: not crying.
متضاد: tearful, teary
مشابه: dry

(2) تعریف: unable to cry.

جمله های نمونه

1. The mother stared at her dead baby with tearless grief.
[ترجمه گوگل]مادر با اندوهی بی اشک به نوزاد مرده اش خیره شد
[ترجمه ترگمان]مادر با غصه به نوزاد مرده او خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Every girl is a tearless Angel.
[ترجمه گوگل]هر دختری فرشته ای بی اشک است
[ترجمه ترگمان]هر دختری فرشته tearless
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The young woman stood there silent and tearless.
[ترجمه گوگل]زن جوان ساکت و بدون اشک آنجا ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]زن جوان ساکت و بدون احساس ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every girl was used to be a tearless angel, that period, I predicate that she was certain to dry her eyes.
[ترجمه گوگل]هر دختری عادت داشت که یک فرشته بی اشک باشد، آن دوره، من حدس می زنم که حتماً چشمانش را خشک می کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر من هر دختری از این زمان، چون فرشته بدون عاطفه بود، به این نتیجه رسیدم که او مطمئن است چشمانش را خشک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tearless grief bleeds inwardly.
[ترجمه گوگل]غم بی اشک در باطن خونریزی می کند
[ترجمه ترگمان]غم و اندوه در درونش خونریزی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تهی از اشک (صفت)
tearless

بی اشک (صفت)
tearless

پیشنهاد کاربران

بپرس