tear duct

/ˈtɪr dʌkt//ˈtɪr dʌkt/

جمله های نمونه

1. People with blocked tear ducts cannot cry.
[ترجمه گوگل]افرادی که مجرای اشک بسته شده اند نمی توانند گریه کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که مجاری اشک را مسدود کرده اند نمی توانند گریه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her tear ducts were responding as they always did when her emotions bubbled up.
[ترجمه گوگل]مجرای اشک او مثل همیشه وقتی احساساتش جوش می زد واکنش نشان می داد
[ترجمه ترگمان]مجرای اشک او مثل همیشه وقتی که احساسات او به هم می خورد، پاسخ می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I had great smell, excellent salivary glands, powerful tear ducts, and the vision of an old mole.
[ترجمه گوگل]بوی عالی، غدد بزاقی عالی، مجاری اشک قوی، و بینایی یک خال قدیمی داشتم
[ترجمه ترگمان]بوی خوبی به مشام می رسید، غدد لنفاوی عالی و مجرای اشک پر قدرت و تصویر یک جاسوس پیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In time, the tear duct usually finishes developing and the problem goes.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، مجرای اشک معمولاً به پایان می رسد و مشکل برطرف می شود
[ترجمه ترگمان]در زمان، مجرای اشکی معمولا در حال توسعه است و مشکل از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The utility model relates to a memory type tear duct dilating drainage tube, comprising a memory tube core (30) and a tube body or a tube coupling (
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی مربوط به یک لوله زهکشی گشادکننده مجرای اشک آور نوع حافظه است که شامل یک هسته لوله حافظه (30) و یک بدنه یا یک جفت لوله است
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به یک نوع حافظه پاره با دهانه لوله تخلیه، متشکل از یک هسته لوله حافظه (۳۰)و یک بدنه لوله و یا کوپلینگ لوله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My tear duct was almost cut and I ended up with 7 stitches and I couldn't return to the game.
[ترجمه گوگل]مجرای اشک من تقریبا قطع شد و در نهایت 7 بخیه زدم و نتوانستم به بازی برگردم
[ترجمه ترگمان]مجرای اشک من تقریبا بریده شده بود و من با ۷ تا بخیه زدم و نتوانستم به بازی برگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tear duct was obstructed.
[ترجمه گوگل]مجرای اشک مسدود شده بود
[ترجمه ترگمان]لوله اشکی مسدود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A sty should not be confused with a blocked tear duct.
[ترجمه گوگل]گل مژه را نباید با مجرای اشکی مسدود شده اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان]طویله نباید با مجرای اشک مسدود شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pull open the two more noticeable eyelids and take a look - it's located right in the corner by the tear duct.
[ترجمه گوگل]دو پلک قابل توجه تر را باز کنید و نگاهی بیندازید - درست در گوشه مجرای اشک قرار دارد
[ترجمه ترگمان]دو پلک چشم دیگر را باز کنید و نگاهی بیاندازید - درست در گوشه کنار لوله اشکی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To investigate the clinical value of Nd: YAG laser (made in China) in treatment of tear duct blockage.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ارزش بالینی لیزر Nd: YAG (ساخت چین) در درمان انسداد مجرای اشکی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد ارزش بالینی of: لیزر yag (که در چین ایجاد شده است)در درمان انسداد مجاری اشک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small tube which carries fluid to and from the eye

پیشنهاد کاربران

بخش های مختلف چشم را هم در تصویر می توانید مشاهده کنید. . .
tear duct
بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی 👁 👁
✅ eyeball = تخم چشم
✅ eyelid = پلک
✅ eyelash / lash = مژه
✅ sclera /white = صلبیه، سفیدی چشم
✅ retina = شبکیه
✅ iris = عنبیه
...
[مشاهده متن کامل]

✅ cornea = قرنیه
✅ vitreous body / vitreous humour = زجاجیه
✅ lens = عدسی
✅ ciliary muscle = ماهیچه مژگانی
✅ tear duct = مجرای اشکی
✅ optic nerve = عصب بینایی

اشکدان ( گوشه صورتی رنگ داخل چشم )

بپرس