tear apart

پیشنهاد کاربران

It doesn't tear you apart anymore
این دیگه تو رو ناراحت نمی کنه.
tear apart =to destroy sth by breaking it into pieces, e. g. There are these piranha fish with really sharp teeth that can tear apart an animal in just a few seconds.
tear apart
شرحه شرحه کردن
تکه و پاره کردن
ریزریز کردن
سلاخی کردن
یه مکان رو زیر و رو کردن برای پیدا کردن چیزی.
تفرقه انداختن بین یک جمع.
● از هم پاچاندن ( گروه، کشور، در کل یک اتحاد رو )
● از هم پاچاندن ( امید، آرزو، نقشه، . . . )
they teared my hope apart
● در هم دریدن
a tiger can tear a rabbit apart
اصلی ترین معنیش به معنای پاره شدن و پاره کردن هست
مثلا میگیم طرف داره خودشو پاره میکنه
یا میگیم خودمو پاره کردم بگیرمش ولی نتونستم
Alan will tear itself apart through fear
آلن خودشو از ترس پاره خواهد کرد
متلاشی کردن
تکه تکه کردن
Phrasal verb :
۱. کسی را به شدت ناراحت کردن
به عنوان مثال :
stop crying—it's tearing me apart
۲. به شدت سرزنش یا انتقاد کردن از کسی یا چیزی
به عنوان مثال :
‘I thought when I ran against him 4 years ago, he just tore me apart
...
[مشاهده متن کامل]

۳. با دقت داخل مکانی را جستجو کردن
به عنوان مثال :
I'll help you find it; I'll tear your house apart if I have to

منابع• https://www.lexico.com/definition/tear_apart
پاره پوره کردن، جرواجرکردن
داغون کردن، به شدت غمگین کردن
تجزیه شدن یک کشور
۱_پاره پوره کردن
I tore my books apart after my exams
2_ازهم پاشاندن کسی ( به شدت ناراحت کردن )
Her cring tear me apart.
3از هم پاشاندن یه گروه یا جمع
His betrayal tore his family apart
1جدایی، تفرقه2 دلگیر بودن، حال کسی گرفته بودن یا گرفته شدن
زیر و رو کردن
۱ ) پاره شدن
۲ ) حاله کسی را بد کردن کسی را ناراحت کردن
Hello from the outside
At least I can say that I've tried
To tell you I'm sorry for breaking your heart
But it don't matter, it clearly 💥doesn't tear you apart💥 anymore
HELLO
Song by Adele
دو به هم زنی
معنای متفاوت نسبت به جمله مهمترین به ترتیب زیر
۱ - جر واجر کردن چیزی مثل کاغذ که میگیم پاره کردن
۲ - نابود شدن مثلا فک کنین یه خونه براثر سیل یا جنگ نابود میشه
۳ - حاله کسی را بد کردن کسی را ناراحت کردن
...
[مشاهده متن کامل]

She tore the papers apart
All the houses were torn apart by the storm
I'll never live with my kids and it tears me apart
موفق باشین

برهم زدن، تخریب کردن، ازبین بردن، به اغتشاش کشاندن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس