این دیگه تو رو ناراحت نمی کنه.
شرحه شرحه کردن
تکه و پاره کردن
ریزریز کردن
سلاخی کردن
تکه و پاره کردن
ریزریز کردن
سلاخی کردن
یه مکان رو زیر و رو کردن برای پیدا کردن چیزی.
تفرقه انداختن بین یک جمع.
تفرقه انداختن بین یک جمع.
● از هم پاچاندن ( گروه، کشور، در کل یک اتحاد رو )
● از هم پاچاندن ( امید، آرزو، نقشه، . . . )
they teared my hope apart
● در هم دریدن
a tiger can tear a rabbit apart
● از هم پاچاندن ( امید، آرزو، نقشه، . . . )
● در هم دریدن
اصلی ترین معنیش به معنای پاره شدن و پاره کردن هست
مثلا میگیم طرف داره خودشو پاره میکنه
یا میگیم خودمو پاره کردم بگیرمش ولی نتونستم
Alan will tear itself apart through fear
آلن خودشو از ترس پاره خواهد کرد
مثلا میگیم طرف داره خودشو پاره میکنه
یا میگیم خودمو پاره کردم بگیرمش ولی نتونستم
آلن خودشو از ترس پاره خواهد کرد
متلاشی کردن
تکه تکه کردن
۱. کسی را به شدت ناراحت کردن
به عنوان مثال :
۲. به شدت سرزنش یا انتقاد کردن از کسی یا چیزی
به عنوان مثال :
... [مشاهده متن کامل]
۳. با دقت داخل مکانی را جستجو کردن
به عنوان مثال :
پاره پوره کردن، جرواجرکردن
داغون کردن، به شدت غمگین کردن
تجزیه شدن یک کشور
۱_پاره پوره کردن
I tore my books apart after my exams
2_ازهم پاشاندن کسی ( به شدت ناراحت کردن )
Her cring tear me apart.
3از هم پاشاندن یه گروه یا جمع
His betrayal tore his family apart
2_ازهم پاشاندن کسی ( به شدت ناراحت کردن )
3از هم پاشاندن یه گروه یا جمع
1جدایی، تفرقه2 دلگیر بودن، حال کسی گرفته بودن یا گرفته شدن
زیر و رو کردن
۱ ) پاره شدن
۲ ) حاله کسی را بد کردن کسی را ناراحت کردن
Hello from the outside
At least I can say that I've tried
To tell you I'm sorry for breaking your heart
But it don't matter, it clearly 💥doesn't tear you apart💥 anymore
HELLO
Song by Adele
۲ ) حاله کسی را بد کردن کسی را ناراحت کردن
دو به هم زنی
معنای متفاوت نسبت به جمله مهمترین به ترتیب زیر
۱ - جر واجر کردن چیزی مثل کاغذ که میگیم پاره کردن
۲ - نابود شدن مثلا فک کنین یه خونه براثر سیل یا جنگ نابود میشه
۳ - حاله کسی را بد کردن کسی را ناراحت کردن
... [مشاهده متن کامل]
She tore the papers apart
All the houses were torn apart by the storm
I'll never live with my kids and it tears me apart
موفق باشین
۱ - جر واجر کردن چیزی مثل کاغذ که میگیم پاره کردن
۲ - نابود شدن مثلا فک کنین یه خونه براثر سیل یا جنگ نابود میشه
۳ - حاله کسی را بد کردن کسی را ناراحت کردن
... [مشاهده متن کامل]
موفق باشین
برهم زدن، تخریب کردن، ازبین بردن، به اغتشاش کشاندن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)