tear a strip off

پیشنهاد کاربران

### 🔸 معادل فارسی:
دعوا کردن شدید / حسابی گوشمالی دادن / با عصبانیت انتقاد کردن
در زبان محاوره ای:
پدرشو درآورد، لهش کرد، حسابی دعواش کرد، از خجالتش دراومد
- - -
### 🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( محاوره ای – بریتانیایی ) :**
انتقاد یا دعوای شدید از کسی، معمولاً با لحن تند، خشمگین و تحقیرآمیز
مثال: The teacher **tore a strip off** him for cheating.
معلم بابت تقلب حسابی دعواش کرد.
2. ** ( احساسی – واکنشی ) :**
وقتی کسی از روی عصبانیت یا دلخوری، طرف مقابل رو با کلمات تند و تحقیرکننده مورد حمله قرار می ده
مثال: She **tore a strip off** her friend for lying.
بابت دروغ گفتن، حسابی از خجالت دوستش دراومد.
3. ** ( رسانه ای – اجتماعی ) :**
در نقدهای عمومی یا فضای مجازی، برای حمله ی لفظی شدید به شخصیت ها یا نهادها
مثال: The columnist **tore a strip off** the prime minister over the scandal.
نویسنده ی ستون بابت رسوایی، حسابی نخست وزیر رو کوبید.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
chew out – scold – berate – lash out – lay into – tell off – rip into