team player


(کسی که منافع تیم یا گروه را بر منافع خود ترجیح می دهد) تیم گرای، از خود گذشته، در خدمت تیم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a team member who works for the good of the team, perhaps sacrificing his or her own personal interests or goals.

پیشنهاد کاربران

Team player در مدیریت سازمان، چه در سطح کارمند و چه در سطح مدیریت، به فردی که تَک رو، خودمحور، خودشیفته، رییس ماب، سلطه گر، پدر/مادر سالار نباشد و همگن و هماهنگ و با گروه و طرفدار کار گروهی باشد، اطلاق میگردد.
...
[مشاهده متن کامل]

از اینرو با توجه به منظور گوینده، هر یک از معانی که عزیزان بیان کرده اند میتواند برای ترجمه به کار رود:
گروهی بازی کُن، گروه باز، گروه کار، اهل کار گروهی، همگن با گروه، هماهنگ با گروه، دوستار کار گروهی، بازیکنِ تیم
زیرا این یک ترکیبِ کنایی است و دارای مفهومی تعمیمی.
London company requires a team player committed to quality management
شرکت لندن برای مدیریت کیفیت به یک گروه کارِ متعهد نیاز دارد.

اهل کار گروهی و همکاری
بساز ،
Team player به کسی می گویند که همکاری خوبی با سایر اعضای تیم دارد.
ترکی:
اوزی یولا
همکار دلسوز
هم تیمی
هم گروه
همکار
اهل کار گروهی
کار گروهی

اهل همکاری
گروهباز
گروهکار
گروهی باز
گروهی کار
کسی که منافع تیم یا گروه را بر منافع خود ترجیح می دهد. تیم گرایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)