1. Soon Alexander found himself teaching fellow actors, with similar problems, what he had learned.
[ترجمه گوگل]به زودی اسکندر متوجه شد که به هنرپیشه های همکار خود با مشکلاتی مشابه، آموخته هایش را آموزش می دهد
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که آلکساندر خود را به بازیگران هم کار، با مشکلات مشابه، و آنچه آموخته بود، یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. So do reach out ultimately to your assigned teaching fellow, to me, to the help list, to the forums online.
[ترجمه گوگل]بنابراین در نهایت با معلمی که به شما اختصاص داده شده است، با من، لیست راهنما، تالارهای گفتگوی آنلاین تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]بنابراین در نهایت به هم کار assigned خود مراجعه کنید، به فهرست کمک، به فروم های آنلاین مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I was a teaching fellow at the time, educating them on China's modern history and political system.
[ترجمه گوگل]من در آن زمان معلمی بودم و به آنها درباره تاریخ مدرن و نظام سیاسی چین آموزش می دادم
[ترجمه ترگمان]در آن زمان من یک معلم آموزش بودم و آن ها را در تاریخ مدرن چین و سیستم سیاسی به آن ها آموزش دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Please raise your hand and the teaching fellow will bring it to you If you don't have the syllabus.
[ترجمه گوگل]لطفاً دست خود را بالا ببرید و اگر برنامه درسی ندارید، معلم آن را برای شما بیاورد
[ترجمه ترگمان]لطفا دست خودتان را بالا ببرید و این درس را به شما نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A high level of proficiency in English is a requirement for the Teaching Fellow position.
[ترجمه گوگل]مهارت بالای زبان انگلیسی برای موقعیت Teaching Fellow الزامی است
[ترجمه ترگمان]سطح بالایی از مهارت در زبان انگلیسی نیاز به جایگاه هم کار آموزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These indications were precisely what Steve demonstrated before he lost his first job as a teaching fellow in psychology at the State University of New York at Stony Brook.
[ترجمه گوگل]این نشانه ها دقیقاً همان چیزی بود که استیو قبل از از دست دادن اولین شغل خود به عنوان معلم روانشناسی در دانشگاه ایالتی نیویورک در استونی بروک نشان داد
[ترجمه ترگمان]این نشانه ها دقیقا همان چیزی بودند که استیو پیش از اینکه اولین شغلش را به عنوان یک استاد آموزشی در دانشگاه ایالتی نیویورک در استونی بروک از دست بدهد، نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You may email them as an attachment to your teaching fellow, if the teaching fellow has given you permission to do that, and I think they all did.
[ترجمه گوگل]میتوانید آنها را بهعنوان پیوست به معلم خود ایمیل کنید، اگر استاد به شما اجازه این کار را داده باشد، و فکر میکنم همه آنها این کار را کردند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن ها را به عنوان یک ضمیمه به هم کار خود ایمیل کنید، اگر به شما اجازه انجام این کار را داده باشد، و من فکر می کنم همه آن ها اینکار را انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The study helped show the limits of feline intelligence, said Osthaus, who conducted the research while a teaching fellow at Exeter University.
[ترجمه گوگل]اوستهاوس، که این تحقیق را در زمان تدریس در دانشگاه اکستر انجام داد، گفت: این مطالعه به نشان دادن محدودیتهای هوش گربهها کمک کرد
[ترجمه ترگمان]Osthaus که این تحقیق را در حین انجام تحقیقات در دانشگاه اکستر انجام داد، گفت که این مطالعه به نشان دادن محدودیت های هوش گربه کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And besides that, lest that not be enough to make sure everyone can succeed in a course like this, we have a very diligent teaching fellow who not only likes to scribe the courses lectures.
[ترجمه گوگل]و علاوه بر آن، مبادا برای اینکه مطمئن شویم همه میتوانند در دورهای مانند این موفق شوند کافی نباشد، ما یک معلم بسیار کوشا داریم که نه تنها دوست دارد سخنرانیهای دورهها را بنویسد
[ترجمه ترگمان]و علاوه بر آن، برای اینکه مطمئن شویم که همه می توانند در چنین مسیری موفق شوند، ما یک دوست بسیار سخت کوش و سخت کوش داریم که نه تنها دوست دارد دوره های درسی را توصیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید