طاقت کسی را طاق کردن
به ستوه آوردن
بی صبر بی طاقت بی تاب کردن
طاقت، صبر و حوصله ی کسی را تمام کردن/به ته رساندن
To tax =
To drain
به ستوه آوردن
بی صبر بی طاقت بی تاب کردن
طاقت، صبر و حوصله ی کسی را تمام کردن/به ته رساندن
کاسه ی صبر کسی را لبریز کردن