tax return

جمله های نمونه

1. You have to fill in your tax return by tomorrow.
[ترجمه mahyr] باید تا فردا اظهارنامه مالیاتی تان را پر کنید
|
[ترجمه گوگل]تا فردا باید اظهارنامه مالیاتی خود را تکمیل کنید
[ترجمه ترگمان]باید تا فردا باید tax رو پر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He filed a tax return but failed to remit what he owed.
[ترجمه گوگل]او اظهارنامه مالیاتی داد اما بدهی خود را پرداخت نکرد
[ترجمه ترگمان]اون برگشت مالیات رو پر کرد ولی نتونست چیزی رو که بهش بدهکار بود رو تحویل بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Under the Forbes plan, filing a tax return might require only two calculations.
[ترجمه گوگل]بر اساس طرح فوربس، ارائه اظهارنامه مالیاتی ممکن است تنها به دو محاسبه نیاز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تحت طرح فوربس، تشکیل یک بازگشت مالیاتی تنها به دو محاسبات نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inside was a spoof tax return with the usual warnings about false statements.
[ترجمه گوگل]داخل یک اظهارنامه مالیاتی جعلی با هشدارهای معمول در مورد اظهارات نادرست بود
[ترجمه ترگمان]در داخل یک بازگشت مالیاتی گمراه کننده با هشدارهای معمول درباره بیانیه های کاذب وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even the math behind a simple tax return carries assumptions that are open to challenge.
[ترجمه گوگل]حتی ریاضیات پشت یک اظهارنامه مالیاتی ساده مفروضاتی را به همراه دارد که قابل چالش هستند
[ترجمه ترگمان]حتی ریاضی پشت یک بازگشت مالیاتی ساده فرضیاتی را به همراه دارد که پذیرای چالش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I completed a tax return but heard nothing more.
[ترجمه گوگل]من اظهارنامه مالیاتی را تکمیل کردم اما چیزی بیشتر نشنیدم
[ترجمه ترگمان]من بازگشت مالیاتی را تکمیل کردم اما دیگر چیزی نشنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reclaiming this tax involves filling in a tax return, including details of your salary received and the tax deducted.
[ترجمه گوگل]بازپس گیری این مالیات شامل پر کردن اظهارنامه مالیاتی، شامل جزئیات حقوق دریافتی و مالیات کسر شده است
[ترجمه ترگمان]مالیات بر این مالیات شامل پر کردن یک بازگشت مالیاتی از جمله جزئیات حقوق شما و کسر مالیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How should Mr. Green file his tax return on income from the author's remuneration?
[ترجمه گوگل]آقای گرین چگونه باید اظهارنامه مالیاتی خود را از درآمد حاصل از حق الزحمه نویسنده تنظیم کند؟
[ترجمه ترگمان]آقای گرین چگونه باید مالیات خود را بر درآمد حاصل از غرامت نویسنده باز کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How to file Individual Income Tax Return in. . .
[ترجمه گوگل]نحوه تنظیم اظهارنامه مالیات بر درآمد افراد در
[ترجمه ترگمان]چگونه بازگشت مالیات بر درآمد فردی در سال را ثبت کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Adjusted gross income: A subtotal in an individual's tax return computed by deducting from gross income any business-related expenses and other deductions . . .
[ترجمه گوگل]درآمد ناخالص تعدیل شده: جمع فرعی در اظهارنامه مالیاتی یک فرد که با کسر از درآمد ناخالص هر گونه هزینه های مربوط به کسب و کار و سایر کسورات محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]درآمد ناخالص ملی: A در بازده مالیات یک فرد، با کسر از درآمد ناخالص هر یک از هزینه های مربوط به کسب وکار و کسری دیگر محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Did you filed a Federal Income Tax return last year?
[ترجمه گوگل]آیا سال گذشته اظهارنامه مالیات بر درآمد فدرال را ارسال کردید؟
[ترجمه ترگمان]سال گذشته یک اظهارنامه مالیات بر درآمد فدرال تنظیم کردید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He assist me with my income tax return.
[ترجمه گوگل]او به من در اظهارنامه مالیات بر درآمد کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اون به من کمک کرد تا درآمد مالیاتی خودمو جبران کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When was your last federal income tax return filed?
[ترجمه گوگل]آخرین اظهارنامه مالیات بر درآمد فدرال شما چه زمانی ثبت شد؟
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که مالیات پرداخت شد کی بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He fiddled an income - tax return.
[ترجمه گوگل]او یک اظهارنامه مالیاتی درآمد
[ترجمه ترگمان]او با بازگشت مالیات بر درآمد کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their aim: to take some of the pain and the expense out of the annual chore of filing a tax return.
[ترجمه گوگل]هدف آنها این است که بخشی از درد و هزینه را از مشقت سالانه تسلیم اظهارنامه مالیاتی خارج کنند
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها این است که برخی از درد و هزینه ها را از کار سالیانه پر کردن مالیات معاف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] اظهارنامه مالیاتی

انگلیسی به انگلیسی

• return of surplus tax money that was paid

پیشنهاد کاربران

( also, income tax return ) ; ( also tax form )
a form that some people must fill in to give information about how much they have earned in a year
فرمی که برخی افراد باید آن را پر کنند تا اطلاعاتی در مورد میزان درآمد خود در یک سال ارائه کنند
...
[مشاهده متن کامل]

فرم اظهارنامه مالیاتی
Barrowman said: “I’m an Isle of Man resident. The money comes to the Isle of Man because that’s fundamentally where I live. It goes on my tax return, and like all my sources of income that I’ve generated over many years.
You need to file a tax return each year.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/tax-return
فرم اظهارنامه مالیاتی
اظهارنامه مالیاتی

بپرس