1. Current proposals for a child tax credit would not benefit many children because their families earn too little to owe taxes.
[ترجمه گوگل]پیشنهادهای فعلی برای اعتبار مالیاتی کودکان به نفع بسیاری از کودکان نخواهد بود، زیرا خانوادههای آنها درآمد کمی برای پرداخت مالیات دارند
[ترجمه ترگمان]پیشنهادهای کنونی برای اعتبار مالیاتی کودکان به نفع بسیاری از کودکان نخواهد بود، زیرا خانواده های آن ها بیش از حد به مالیات بدهکار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشنهادهای کنونی برای اعتبار مالیاتی کودکان به نفع بسیاری از کودکان نخواهد بود، زیرا خانواده های آن ها بیش از حد به مالیات بدهکار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Two years ago the state also eliminated the tax credit cap on research and development.
[ترجمه گوگل]دو سال پیش دولت همچنین سقف اعتبار مالیاتی را برای تحقیق و توسعه حذف کرد
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش دولت همچنین سرپوش اعتباری مالیات بر تحقیقات و توسعه را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش دولت همچنین سرپوش اعتباری مالیات بر تحقیقات و توسعه را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They will be able to set off the tax credit against part of this liability.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند اعتبار مالیاتی را در مقابل بخشی از این بدهی تسویه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر خواهند بود اعتبار مالیاتی را به بخشی از این مسئولیت محدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر خواهند بود اعتبار مالیاتی را به بخشی از این مسئولیت محدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The much vaunted working families tax credit gives £207 a week to those with one parent in full-time work.
[ترجمه گوگل]اعتبار مالیاتی خانوادههای کارگری که بسیار مورد تحسین قرار میگیرند، 207 پوند در هفته به افرادی که یکی از والدینشان کار تمام وقت دارند، میدهد
[ترجمه ترگمان]میزان اعتبار و اعتبار خانواده های شاغل در مورد مالیات معاف از مالیات به ۲۰۷ پوند در هفته به افراد مبتلا به یک پدر در کار تمام وقت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میزان اعتبار و اعتبار خانواده های شاغل در مورد مالیات معاف از مالیات به ۲۰۷ پوند در هفته به افراد مبتلا به یک پدر در کار تمام وقت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It would provide a $ 500-per-person tax credit for contributions to charitable organizations that care for the poor.
[ترجمه گوگل]این یک اعتبار مالیاتی 500 دلاری به ازای هر نفر برای کمک به سازمان های خیریه ای که از فقرا مراقبت می کنند فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این بانک اعتبار مالیاتی ۵۰۰ نفری را برای کمک به سازمان های خیریه که به فقرا اهمیت می دهند، فراهم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بانک اعتبار مالیاتی ۵۰۰ نفری را برای کمک به سازمان های خیریه که به فقرا اهمیت می دهند، فراهم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Will the tax credit, for example, put the IRS in the position of checking up on student grades?
[ترجمه گوگل]آیا اعتبار مالیاتی، برای مثال، IRS را در موقعیت بررسی نمرات دانش آموزان قرار می دهد؟
[ترجمه ترگمان]برای مثال، آیا اعتبار مالیاتی IRS را در موقعیت بررسی نمرات دانشجویان قرار می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، آیا اعتبار مالیاتی IRS را در موقعیت بررسی نمرات دانشجویان قرار می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. By the year 2000, the targeted tax credit would cost the treasury an estimated $ 383 million.
[ترجمه گوگل]تا سال 2000، اعتبار مالیاتی هدف گذاری شده حدود 383 میلیون دلار برای خزانه داری هزینه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]تا سال ۲۰۰۰، اعتبار مالیاتی مورد نظر حدود ۳۸۳ میلیون دلار هزینه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا سال ۲۰۰۰، اعتبار مالیاتی مورد نظر حدود ۳۸۳ میلیون دلار هزینه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The tax credit which accompanies a dividend matches the basic rate liability but the trustees pay additional rate tax of 10%.
[ترجمه گوگل]اعتبار مالیاتی که همراه با سود سهام است با بدهی نرخ پایه مطابقت دارد اما متولیان مالیات نرخ اضافی 10٪ را پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]اعتبار مالیاتی که با یک سود سهام همراه است با مسئولیت نرخ پایه همراه است، اما the مالیات نرخ اضافی ۱۰ % را پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعتبار مالیاتی که با یک سود سهام همراه است با مسئولیت نرخ پایه همراه است، اما the مالیات نرخ اضافی ۱۰ % را پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The tax credit will be $ 000 for adoptions involving children with special needs.
[ترجمه گوگل]اعتبار مالیاتی 000 دلار برای فرزندخواندگی کودکان با نیازهای ویژه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اعتبار مالیاتی ۱۰۰۰۰ دلار برای فرزندخواندگی کودکان با نیازهای خاص خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعتبار مالیاتی ۱۰۰۰۰ دلار برای فرزندخواندگی کودکان با نیازهای خاص خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The amount of the investment tax credit is also deducted from the cost of the new equipment.
[ترجمه گوگل]مبلغ اعتبار مالیات سرمایه گذاری نیز از هزینه تجهیزات جدید کسر می شود
[ترجمه ترگمان]مقدار اعتبار مالیاتی سرمایه گذاری نیز از هزینه تجهیزات جدید کسر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقدار اعتبار مالیاتی سرمایه گذاری نیز از هزینه تجهیزات جدید کسر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It would not, therefore, retain the tax credit attached to the original income.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اعتبار مالیاتی متصل به درآمد اصلی را حفظ نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اعتبار مالیاتی متصل به درآمد اصلی را حفظ نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اعتبار مالیاتی متصل به درآمد اصلی را حفظ نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He has proposed a new tax credit that reinforces the traditional use of special tax breaks to affect social policy.
[ترجمه گوگل]او اعتبار مالیاتی جدیدی را پیشنهاد کرده است که استفاده سنتی از معافیت های مالیاتی ویژه را برای تأثیرگذاری بر سیاست های اجتماعی تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]او یک اعتبار مالیاتی جدید پیشنهاد کرده است که استفاده سنتی از معافیت های مالیاتی خاص را تقویت می کند تا بر سیاست اجتماعی تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک اعتبار مالیاتی جدید پیشنهاد کرده است که استفاده سنتی از معافیت های مالیاتی خاص را تقویت می کند تا بر سیاست اجتماعی تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It should be replaced with a tax credit for shareholders that reflects the tax already paid.
[ترجمه گوگل]باید با اعتبار مالیاتی برای سهامداران جایگزین شود که نشان دهنده مالیات قبلاً پرداخت شده باشد
[ترجمه ترگمان]باید با یک اعتبار مالیاتی برای سهامداران جایگزین شود که مالیات را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید با یک اعتبار مالیاتی برای سهامداران جایگزین شود که مالیات را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In some provinces, production houses get a tax credit of as much as 35 percent for money they spend on labor.
[ترجمه گوگل]در برخی استانها، خانههای تولیدی بابت پولی که صرف نیروی کار میکنند تا ۳۵ درصد اعتبار مالیاتی دریافت میکنند
[ترجمه ترگمان]در برخی استان ها، خانه های تولید یک اعتبار مالیاتی به میزان ۳۵ درصد برای پولی که صرف کار می کنند به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در برخی استان ها، خانه های تولید یک اعتبار مالیاتی به میزان ۳۵ درصد برای پولی که صرف کار می کنند به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید