1. Things could improve as the effects of a tax break for defense manufacturers become evident.
[ترجمه گوگل]با آشکار شدن اثرات معافیت مالیاتی برای تولیدکنندگان دفاعی، اوضاع ممکن است بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]همه چیز می تواند به عنوان اثرات وقفه مالیاتی برای تولید کنندگان دفاعی بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز می تواند به عنوان اثرات وقفه مالیاتی برای تولید کنندگان دفاعی بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. With the associated tax break, the promised returns could gross up into handsome rewards.
[ترجمه گوگل]با معافیت مالیاتی مرتبط، بازده های وعده داده شده می توانند به پاداش های خوبی تبدیل شوند
[ترجمه ترگمان]با شکست مالیاتی همراه، بازگشت وعده داده شده ممکن است به پاداش های هنگفت افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با شکست مالیاتی همراه، بازگشت وعده داده شده ممکن است به پاداش های هنگفت افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And there is a distinct possibility that the tax break might go primarily to people already giving.
[ترجمه گوگل]و احتمال مشخصی وجود دارد که معافیت مالیاتی عمدتاً به افرادی که قبلاً دادهاند تعلق گیرد
[ترجمه ترگمان]و احتمال این وجود دارد که شکست مالیاتی در درجه اول به مردم واگذار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و احتمال این وجود دارد که شکست مالیاتی در درجه اول به مردم واگذار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Because the tax break for mortgage interest would disappear, the finances of home ownership would change.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که معافیت مالیاتی برای بهره وام مسکن ناپدید می شود، وضعیت مالی مالکیت خانه تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که معافیت مالیاتی برای بهره رهن از بین خواهد رفت، وضعیت مالی مالکیت خانه تغییر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که معافیت مالیاتی برای بهره رهن از بین خواهد رفت، وضعیت مالی مالکیت خانه تغییر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The market took off because of a simple tax break.
[ترجمه گوگل]بازار به دلیل یک معافیت مالیاتی ساده بالا گرفت
[ترجمه ترگمان]این بازار به دلیل معافیت مالیاتی ساده تعطیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بازار به دلیل معافیت مالیاتی ساده تعطیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A tax break also expired for hiring young people, certain veterans and other targeted groups, according to Woolf.
[ترجمه گوگل]به گفته وولف، معافیت مالیاتی نیز برای استخدام جوانان، کهنه سربازان خاص و سایر گروه های هدف منقضی شده است
[ترجمه ترگمان]به گفته Woolf، یک شکست مالیاتی همچنین برای استخدام جوانان، سربازان قدیمی و دیگر گروه های هدف، منقضی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به گفته Woolf، یک شکست مالیاتی همچنین برای استخدام جوانان، سربازان قدیمی و دیگر گروه های هدف، منقضی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Obama's much - touted tax break for middle and working class Americans survived but was scaled back.
[ترجمه گوگل]معافیت مالیاتی بسیار تبلیغ شده اوباما برای آمریکایی های طبقه متوسط و کارگر جان سالم به در برد اما کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]آمریکایی های طبقه متوسط و طبقه متوسط اوباما جان سالم به در بردند اما عقب نشینی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آمریکایی های طبقه متوسط و طبقه متوسط اوباما جان سالم به در بردند اما عقب نشینی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One is the tax break on overtime.
[ترجمه گوگل]یکی معافیت مالیاتی اضافه کاری است
[ترجمه ترگمان] یکی از مالیات اضافه کاری بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یکی از مالیات اضافه کاری بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And we've been getting huge tax break for years.
[ترجمه گوگل]و ما سال ها معافیت مالیاتی بزرگی دریافت می کنیم
[ترجمه ترگمان]و ما سالهاست که دچار رکود اقتصادی عظیمی شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و ما سالهاست که دچار رکود اقتصادی عظیمی شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You'll only get the income tax break if you itemize your deductions, and many people may be better off taking the standard deduction instead.
[ترجمه گوگل]شما فقط در صورتی تخفیف مالیات بر درآمد را دریافت خواهید کرد که کسورات خود را جزئی کنید و بسیاری از افراد ممکن است بهتر باشند به جای آن از کسر استاندارد استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]اگر deductions را حذف کنید، تنها درآمد مالیاتی را به دست خواهید آورد و افراد بسیاری ممکن است بهتر باشند به جای آن کسر استاندارد را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر deductions را حذف کنید، تنها درآمد مالیاتی را به دست خواهید آورد و افراد بسیاری ممکن است بهتر باشند به جای آن کسر استاندارد را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And you'll get a tax break on capital gains - if any - when you sell.
[ترجمه گوگل]و در صورت فروش، معافیت مالیاتی برای سود سرمایه دریافت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]و اگر هر وقت که می فروشید، یک وقفه مالیات بر سود سرمایه به دست خواهید آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و اگر هر وقت که می فروشید، یک وقفه مالیات بر سود سرمایه به دست خواهید آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mr Ryan's bill would end the tax break for the most expensive of these plans.
[ترجمه گوگل]لایحه آقای رایان به معافیت مالیاتی برای گران ترین این طرح ها پایان می دهد
[ترجمه ترگمان]لایحه آقای رایان به کاهش مالیات برای گران ترین برنامه ها پایان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لایحه آقای رایان به کاهش مالیات برای گران ترین برنامه ها پایان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This will also be the year when Woopies - well off older people - get a tax break.
[ترجمه گوگل]همچنین این سالی خواهد بود که Woopies - افراد مسن تر - معافیت مالیاتی دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]این همچنین سالی خواهد بود که افراد مسن تر به خوبی از مالیات معاف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این همچنین سالی خواهد بود که افراد مسن تر به خوبی از مالیات معاف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Less than a decade ago, no Tory minister dared threaten the tax break on mortgage interest.
[ترجمه گوگل]کمتر از یک دهه پیش، هیچ وزیر محافظهکاری جرأت تهدید معافیت مالیاتی بر سود وام مسکن را نداشت
[ترجمه ترگمان]کم تر از یک دهه پیش، هیچ وزیر توری جرات نداشت مالیات بر نرخ وام مسکن را تهدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کم تر از یک دهه پیش، هیچ وزیر توری جرات نداشت مالیات بر نرخ وام مسکن را تهدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید