1. For a few moments she stared at the tawny eagle and then at Mr Wolski, and he looked at her.
[ترجمه گوگل]برای چند لحظه به عقاب خرمایی و سپس به آقای ولسکی خیره شد و او به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]برای چند لحظه به عقاب سیاه و سپس به آقای Wolski خیره شد و به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her figure-hugging topaz velvet suit brought out the tawny lights in her brown eyes.
[ترجمه گوگل]کت و شلوار مخملی توپاز که در آغوش کشیده بود، نورهای قهوه ای رنگ را در چشمان قهوه ای او نشان داد
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار مخمل طلایی رنگش را در چشمان قهوه ای رنگش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She had tawny hair.
4. She had tawny blonde hair down to her shoulders and a rather thin face with high cheekbones and a wide mouth.
[ترجمه گوگل]موهای بلوند مایل به قهوه ای تا شانه هایش و صورت نسبتاً لاغری با گونه های بلند و دهانی پهن داشت
[ترجمه ترگمان]موهای بلوند براقش را روی شانه هایش انداخته بود و صورت نسبتا نازکی با گونه های برجسته و دهان گشاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the mob I could see Sally's tawny head bobbing up and down.
[ترجمه گوگل]در میان جمعیت میتوانستم سر قهوهای سالی را ببینم که بالا و پایین میزند
[ترجمه ترگمان]سر و کله گندم گون سلی را می دیدم که بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Even, so I wondered, the tawny, cross-eyed tiger-fish moving beneath the glittering surface of the lake.
[ترجمه گوگل]حتی، بنابراین من تعجب کردم، ببر ماهی قهوه ای رنگ و چشم متقابل در زیر سطح درخشان دریاچه حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، در این فکر بودم که یک پلنگ قهوه ای چشم در زیر نور درخشان دریاچه حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her hair was dyed tawny brown and carefully waved.
[ترجمه گوگل]موهایش قهوه ای مایل به قهوه ای بود و با دقت تکان داده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش قهوه ای پررنگ بود و با دقت برایش دست تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The snowy owl and tawny owl assemblages diverge most greatly from this, with fewer complete mandibles than maxillae.
[ترجمه گوگل]مجموعه جغد برفی و جغد خرمایی بیشتر از این تفاوت دارند و فک پایینتری نسبت به فک بالا دارند
[ترجمه ترگمان]این جغد سفید و جغد دانی که بیشتر از maxillae mandibles از این، diverge بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Breeding numbers of the tawny owl were at their lowest since surveying began in 196
[ترجمه گوگل]تعداد زادآوری جغد قهوه ای از زمان شروع بررسی در سال 196 به پایین ترین حد خود رسیده است
[ترجمه ترگمان]از زمانی که بررسی در ۱۹۶ نفر شروع شد، تعداد Breeding جغد tawny در پایین ترین سطح خود قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was in fact a butterfly, tawny orange like a tiger with a purple and black lace frill to its wings.
[ترجمه گوگل]در واقع یک پروانه بود، نارنجی مایل به قهوهای مانند ببر با بالهایش توری بنفش و مشکی
[ترجمه ترگمان]در حقیقت یک پروانه مانند یک ببر گندم گون بود با حاشیه دوزی و توری سیاه که از بال های آن بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It made Fabio think of some huge, tawny animal.
[ترجمه گوگل]این باعث شد فابیو به یک حیوان بزرگ و قهوه ای رنگ فکر کند
[ترجمه ترگمان]به فکر یک حیوان عظیم الجثه و قهوه ای رنگی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Around 50,000 pairs of tawny owls remain in Britain, compared to just 000 barn owls.
[ترجمه گوگل]حدود 50000 جفت جغد خرمایی در بریتانیا باقی مانده است، در حالی که فقط 000 جغد انباری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حدود ۵۰ هزار جغد قهوه ای در بریتانیا باقی می مانند، در حالی که در مقایسه با هزار جغد انباری، جغدها در این کشور می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. No more tawny owls in the tall Scotch pines.
[ترجمه گوگل]دیگر خبری از جغدهای قهوه ای رنگ در کاج های بلند اسکاچ نیست
[ترجمه ترگمان]دیگر هیچ جغدی در میان کاج های بلند اسکاتلندی دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And it's only the tawny owl who goes tu-whit-tu-whoo.
[ترجمه گوگل]و این فقط جغد قهوهای است که میرود تو-ویت-تو-وو
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید