1. tawdry jewellery
جواهر بدلی و پر زرق و برق
2. It seems a tawdry nightmare, looking back.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد کابوس تلخی است، نگاه کردن به گذشته
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه یه کابوس بوده و به گذشته نگاه می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her successes are dismissed as tawdry, her claims to original exploration comprehensively deflated.
[ترجمه گوگل]موفقیتهای او بهعنوان ضعیف رد میشوند، و ادعای او در مورد اکتشاف اولیه بهطور همهجانبه نادیده گرفته میشود
[ترجمه ترگمان]موفقیت های او به صورت tawdry (tawdry)صورت می گیرد، ادعاهای او در مورد اکتشاف اصلی به صورت جامع باطل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He wheels around on his tawdry rug and picks up the phone.
[ترجمه گوگل]روی قالیچه خشکش می چرخد و گوشی را برمی دارد
[ترجمه ترگمان]چرخی زد و گوشی را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Truth, however tawdry or trivial, may be told without let or hindrance from libel laws.
[ترجمه گوگل]حقیقت، هر چند ساده یا پیش پا افتاده، ممکن است بدون اجازه یا مانع از قوانین افترا گفته شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، آنچه بیش از حد معمول و پیش پاافتاده بود، ممکن است بدون اجازه یا مانع از قوانین تهمت و افترا به شما گفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A motley collection of tawdry items was scattered over an area at least four feet square.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای رنگارنگ از اقلام رنگارنگ در منطقه ای حداقل چهار فوت مربع پراکنده شده بود
[ترجمه ترگمان]مجموعه متنوعی از اجناس tawdry بر روی منطقه ای به مساحت چهار متر مربع پخش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The place was all tawdry bars, dance-halls and flop-houses that were also houses of assignation.
[ترجمه گوگل]این مکان همه بارها، سالن های رقص و فلاپ هاوس بود که خانه های اختصاصی نیز بودند
[ترجمه ترگمان]این مکان همه جا پر زرق و برق، سالن رقص و خانه های flop بود که خانه هایی بود که در خانه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As the rest of the tawdry tale emerged the Foreign Office and Downing Street lapsed into embarrassed silence.
[ترجمه گوگل]همانطور که بقیه داستان تلخ ظاهر شد، وزارت خارجه و داونینگ استریت در سکوت شرم آور فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]همچنان که باقی داستان tawdry از اداره امور خارجه و خیابان داونینگ بیرون آمد، سکوت ناراحت کننده ای برقرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But, through a tawdry heap of bushes, he watched the procession and the bare wooden coffin lifted by altar boys.
[ترجمه گوگل]اما، از میان انبوهی از بوته ها، صفوف و تابوت چوبی برهنه را که توسط پسران محراب بلند شده بود، تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]اما از میان انبوهی از بوته ها، دسته دسته را نگاه کرد و تابوت چوبی لخت را کنار محراب بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The main street has assumed its tawdry prosperity with discomfort.
[ترجمه گوگل]خیابان اصلی با ناراحتی رونق نازک خود را به خود گرفته است
[ترجمه ترگمان]خیابان اصلی، کامیابی tawdry را با ناراحتی فرض کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Maybe we should resist the tawdry temptation of some Transatlantic travelling courtesy of air miles?
[ترجمه گوگل]شاید ما باید در برابر وسوسههای ناخوشایند برخی از سفرهای ماوراء اقیانوس اطلس به واسطه مایلهای هوایی مقاومت کنیم؟
[ترجمه ترگمان]شاید ما باید در مقابل وسوسه کننده چند مایلی سفر هوایی مقاومت کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A woman regarded as gaudy or tawdry.
[ترجمه گوگل]زنی که بهعنوان زرنگ یا ژولیده شناخته میشود
[ترجمه ترگمان] یه زن به عنوان زرق و برق و زرق و برق نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She saw herself as shallow, tawdry.
[ترجمه گوگل]او خود را کم عمق و چروک می دید
[ترجمه ترگمان]خودش رو یه کم کم عمق می دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Steve Coogan, a comedian whose private life has often been newspaper fodder, complained about "tawdry muckraking" and the "sociopathic" treatment meted out by editors.
[ترجمه گوگل]استیو کوگان، کمدینی که زندگی خصوصی او اغلب به علوفه روزنامه تبدیل شده است، از "مغز و لجن کشی" و رفتار "اجتماعی" سردبیران شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]استیو Coogan، یک کمدین که زندگی خصوصی اش اغلب علوفه روزنامه بوده است، از \"muckraking tawdry\" و \"sociopathic\" که توسط ویراستاران برگزار می شود شکایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There is much getting up of a tawdry morality, barely skin deep, much crying, "Peace, peace, " where there is no peace and very little deep heart-searching anxiety to be thoroughly purged from sin.
[ترجمه گوگل]در جایی که هیچ آرامشی وجود ندارد و اضطراب عمیق جستجوگر قلبی برای پاکسازی کامل از گناه وجود ندارد، بسیار بلند می شود، به سختی پوست عمیقی می شود، بسیار فریاد می زند: «آرامش، صلح»
[ترجمه ترگمان]چیزهای زیادی از یک اخلاق tawdry، به سختی پوست، گریه کردن، \"صلح، صلح\"، جایی که هیچ صلح و اضطرابی عمیق در اعماق قلب وجود ندارد تا به طور کامل از گناه پاک شود، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید