1. A tattler is worse than a thief.
2. Avoid a questioner, for he is also a tattler.
[ترجمه گوگل]از پرسشگر بپرهیزید، زیرا او نیز اهل تلقین است
[ترجمه ترگمان]از یک سوال کننده اجتناب کنید، چون او نیز یک tattler است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The pedlar was inquisitive and something of a tattler, always itching to hear the news and anxious to tell it again.
[ترجمه گوگل]دستفروش کنجکاو بود و چیزی شبیه تند و تیز بود، همیشه از شنیدن خبر خارش می کرد و مشتاق بود که دوباره آن را بگوید
[ترجمه ترگمان]فروشنده کنجکاو و کنجکاو بود و همیشه دلش می خواست این خبر را بشنود و دلش می خواست دوباره این خبر را به او بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You write lying shit, and the Tattler is an ass wipe!
[ترجمه گوگل]شما دروغ گوه می نویسید، و Tattler پاک کردن الاغ است!
[ترجمه ترگمان]! تو دروغ دروغ می نویسی! و the هم از بین میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The tattler was the one who informed against those talking during the test.
[ترجمه گوگل]تلهزن کسی بود که در حین آزمایش از کسانی که صحبت میکردند، خبر میداد
[ترجمه ترگمان]tattler کسی بود که در مورد کسانی که در طول آزمایش با آن ها صحبت می کردند، مطلع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In 1709 a magazine called Tattler began publication.
[ترجمه گوگل]در سال 1709 مجله ای به نام Tattler شروع به انتشار کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۰۹ یک مجله به نام tattler شروع به انتشار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید