این کلمه هم اسم است و هم نقش دستوری فعل را دارد: Tatterdemalion /ˌt�tərdɪˈmeɪlijən/ – meaning: 1. ( n ) a person dressed in ragged clothes. آدم کهنه پوش؛ مندرس پوش؛ فردِ ژنده پوش؛ پاره پوش Example 1: 👇 ... [مشاهده متن کامل]
Your father was a tatterdemalion like yourself, and never saw two jars of gold even in his dreams. پدرت هم مثل خودت آدم ژنده پوشی بود و هرگز دو کوزه طلا حتی در خواب هم نمی دید. Example 2: 👇 It was as though some tatterdemalion had thrust himself into a gathering of dandies. گویی یک مندرس پوش خود را به جمعی از شیک پوشان چپانده بود. Example 3: 👇 Towards the tatterdemalion the policeman now advances quickly. پلیس اکنون به سرعت به سمت فردِ ژنده پوش پیش می رود. ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ 2. ( adj ) ragged or disreputable in appearance; being in a decayed state or condition; dilapidated. ظاهری کهنه یا ناخوشایند؛ در حالت یا وضعیت خراب؛ فرسوده. Example 1: 👇 What he wants to do is to get the tatterdemalion main building into shape so that it can be used as a retreat for priests and laymen. کاری که او می خواهد انجام دهد این است که ساختمان داغان و فرسوده ی اصلی را به شکلی درآورد تا بتوان از آن به عنوان خلوتگاهی برای کشیش ها و افراد غیر روحانی استفاده کرد. Example 2: 👇 They began with a tatterdemalion parade of musicians and baton twirlers down the aisle and onto the stage. آن ها با رژه ای نچسب و قدیمی از نوازندگان و باتوم ها یی که به طرف پایین می چرخیدند کار را شروع کرده و از راهرو به روی صحنه رفتند. Example 3: 👇 He was clad in a tatterdemalion dress. او لباسی ژولیده و کهنه پوشیده بود.