1. تاتو ( خالکوبی ) – رایج ترین معنی
- انگلیسی: "He has colorful tats on his arms. "
- فارسی: "او روی بازوهایش خالکوبی های رنگی دارد. "
- توجه: در فارسی عامیانه، "تات" ( Tat ) نیز به صورت مختصر برای تاتو استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
2. چیزهای بی ارزش/درجه دو – در اصطلاحات عامیانه
- انگلیسی: "Don’t buy that, it’s just cheap tats!"
- فارسی: "نخر این چیزا، اینا فقط اشتباه های بی ارزشه!"
- معادل دیگر: "کالای بنجل" ( برای اجناس بی کیفیت ) .
- - -
3. مخفف Tattoos ( در گفتار غیررسمی )
- مثال:
- "Her tats tell a story. " → "تاتوهای او یک داستان را روایت می کنند. "
- - -
4. واژه های مرتبط در فارسی:
| انگلیسی | فارسی | توضیح |
| - - - - - - - - - | - - - - - - - | - - - - - - - |
| Tattoo | خالکوبی، تاتو | رسمی تر |
| Ink ( اسلنگ برای تاتو ) | جوهر ( در اصطلاح: تاتو ) | مثلاً: "He loves his ink. " → "او عاشق تاتوهایش است. " |
- - -
5. نکات فرهنگی:
- در فارسی، "تاتو" ( از Tattoo ) رایج تر از "تات" است، اما در گفتار غیررسمی ممکن است شنیده شود.
- برای اشاره به خالکوبی های موقت از عبارت "تاتوی حنا" یا "خالکوبی موقت" استفاده می شود.
- - -
deepseek
- انگلیسی: "He has colorful tats on his arms. "
- فارسی: "او روی بازوهایش خالکوبی های رنگی دارد. "
- توجه: در فارسی عامیانه، "تات" ( Tat ) نیز به صورت مختصر برای تاتو استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
2. چیزهای بی ارزش/درجه دو – در اصطلاحات عامیانه
- انگلیسی: "Don’t buy that, it’s just cheap tats!"
- فارسی: "نخر این چیزا، اینا فقط اشتباه های بی ارزشه!"
- معادل دیگر: "کالای بنجل" ( برای اجناس بی کیفیت ) .
- - -
3. مخفف Tattoos ( در گفتار غیررسمی )
- مثال:
- "Her tats tell a story. " → "تاتوهای او یک داستان را روایت می کنند. "
- - -
4. واژه های مرتبط در فارسی:
| انگلیسی | فارسی | توضیح |
| - - - - - - - - - | - - - - - - - | - - - - - - - |
| Tattoo | خالکوبی، تاتو | رسمی تر |
| Ink ( اسلنگ برای تاتو ) | جوهر ( در اصطلاح: تاتو ) | مثلاً: "He loves his ink. " → "او عاشق تاتوهایش است. " |
- - -
5. نکات فرهنگی:
- در فارسی، "تاتو" ( از Tattoo ) رایج تر از "تات" است، اما در گفتار غیررسمی ممکن است شنیده شود.
- برای اشاره به خالکوبی های موقت از عبارت "تاتوی حنا" یا "خالکوبی موقت" استفاده می شود.
- - -