[ترجمه مهین] باید حیوانات را دوست داشته باشیم . انها خیلی بامزه ودوستداشتنی هستند
|
[ترجمه گوگل]انسان باید حیوانات را دوست داشته باشد آنها خیلی خوشمزه هستند [ترجمه ترگمان]انسان باید حیوانات را دوست داشته باشد خیلی خوش مزه اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Freshly baked apple pie makes a tasty dessert.
[ترجمه گوگل]پای سیب تازه پخته شده یک دسر خوشمزه درست می کند [ترجمه ترگمان]پای سیب پخته یک دسر خوش مزه درست می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Although it is tasty, crab is very filling.
[ترجمه گوگل]اگرچه خرچنگ خوشمزه است، اما بسیار سیر کننده است [ترجمه ترگمان]با اینکه خوش مزه است، اما بسیار پر کننده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Try this tasty dish for supper with a crispy salad.
[ترجمه گوگل]این غذای خوشمزه را برای شام با سالاد ترد امتحان کنید [ترجمه ترگمان]این غذای خوش مزه رو برای شام با سالاد مخلوط بخور [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Snails are a tasty treat for hedgehogs.
[ترجمه گوگل]حلزون ها یک خوراکی خوشمزه برای جوجه تیغی هستند [ترجمه ترگمان]snails یک درمان خوش مزه برای خارپشت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These sausages are really tasty - where did you buy them?
[ترجمه گوگل]این سوسیس ها واقعا خوشمزه هستند - از کجا خریدید؟ [ترجمه ترگمان]این سوسیس های واقعا خوش مزه است - آن ها را از کجا خریدی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Oh, and the okonomiyaki is very tasty.
[ترجمه گوگل]اوه، و اوکونومیاکی بسیار خوشمزه است [ترجمه ترگمان] اوه، و \"okonomiyaki\" خیلی خوش مزه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was all good wholesome tasty food in those days.
[ترجمه گوگل]آن روزها همه غذای سالم و خوشمزه بود [ترجمه ترگمان]در آن روزها غذای خوش مزه خوبی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Loaf-tin shaped varieties are seldom tasty or worth eating and are often cooked without the flavoursome larding of fat.
[ترجمه گوگل]انواع قلع نان به ندرت خوشمزه یا ارزش خوردن دارند و اغلب بدون چربی خوش طعم پخته می شوند [ترجمه ترگمان]گونه های Loaf به ندرت خوش مزه و یا باارزش هستند و اغلب بدون چربی flavoursome چربی پخته می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Gordon thought the proposition sounded very tasty.
[ترجمه گوگل]گوردون فکر کرد که این پیشنهاد بسیار خوشمزه به نظر می رسد [ترجمه ترگمان] گوردون \"فکر می کرد این پیشنهاد خیلی خوش مزه به نظر میرسه\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Estate agents think it will be a very tasty morsel for an international company.
[ترجمه گوگل]کارگزاران املاک فکر می کنند این یک لقمه بسیار خوشمزه برای یک شرکت بین المللی خواهد بود [ترجمه ترگمان]نمایندگان املاک فکر می کنند که یک لقمه بسیار خوش مزه برای یک شرکت بین المللی خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He clearly had something tasty up his sleeve.
[ترجمه گوگل]او به وضوح چیزی خوشمزه در آستین خود داشت [ترجمه ترگمان] واضحه که یه چیز خوش مزه تو آستینش داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. While all of the sauces are tasty, the grilled items are generously seasoned and stand well on their own.
[ترجمه گوگل]در حالی که همه سس ها خوش طعم هستند، اقلام کبابی سخاوتمندانه چاشنی شده اند و به خوبی می ایستند [ترجمه ترگمان]در حالی که تمام سس ها خیلی خوش مزه است، آیتم های سرخ شده به طور سخاوتمندانه ای مکمل یکدیگر هستند و به خوبی بر روی خود می ایستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید