1. Tasting is believing, to coin a phrase! .
[ترجمه گوگل]چشیدن یعنی باور کردن، برای ساختن یک عبارت!
[ترجمه ترگمان]Tasting اعتقاد داره که یه جمله رو شروع کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Tasting اعتقاد داره که یه جمله رو شروع کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She sniffed at her glass of wine before tasting it.
[ترجمه گوگل]او قبل از چشیدن لیوان شراب خود را بو کرد
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه مزه اش را بچشد، لیوان شراب را بو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه مزه اش را بچشد، لیوان شراب را بو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The unemployed are tasting the bitter fruits of the market economy.
[ترجمه گوگل]بیکاران در حال چشیدن میوه های تلخ اقتصاد بازار هستند
[ترجمه ترگمان]افراد بی کار در حال چشیدن میوه های تلخ اقتصاد بازار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد بی کار در حال چشیدن میوه های تلخ اقتصاد بازار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It's always best to keep tasting the food while you're cooking it.
[ترجمه گوگل]همیشه بهترین کار این است که در حین پختن غذا به مزه مزه آن ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]همیشه بهتر است که در حالی که مشغول پختن غذا هستی، غذا را بچشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همیشه بهتر است که در حالی که مشغول پختن غذا هستی، غذا را بچشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many a blindfolded tasting panel has failed to spot the difference between the apple grown without pesticides and that which has.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پانل های چشایی با چشم بسته نتوانسته اند تفاوت بین سیبی که بدون آفت کش رشد می کند و سیبی که دارد تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پانل چشیدن مزه چشم بسته در تشخیص تفاوت میان سیب کشت شده بدون آفت کش ها و این که چه چیزی دارد، شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پانل چشیدن مزه چشم بسته در تشخیص تفاوت میان سیب کشت شده بدون آفت کش ها و این که چه چیزی دارد، شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But the bottom line to consider when tasting wine is whether or not you actually like it.
[ترجمه گوگل]اما نکته اصلی که باید در هنگام مزه کردن شراب در نظر بگیرید این است که آیا واقعاً آن را دوست دارید یا نه
[ترجمه ترگمان]اما نکته آخر برای در نظر گرفتن این است که آیا شما واقعا آن را دوست دارید یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما نکته آخر برای در نظر گرفتن این است که آیا شما واقعا آن را دوست دارید یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A good tasting apple with a good red colour.
[ترجمه گوگل]یک سیب خوش طعم با رنگ قرمز خوب
[ترجمه ترگمان]یک سیب خوب با یک رنگ قرمز خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سیب خوب با یک رنگ قرمز خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was like tasting honey and flowers, she had thought, beginning perceptibly to relax.
[ترجمه گوگل]او فکر کرده بود که مثل چشیدن عسل و گل بود و به طرز محسوسی شروع به آرامش کرد
[ترجمه ترگمان]فکر کرده بود: مثل مزه کردن عسل و گل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کرده بود: مثل مزه کردن عسل و گل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He stood straight and breathed through his mouth tasting mint coolness.
[ترجمه گوگل]صاف ایستاد و از دهانش نفس کشید و طعم خنکی نعناع را چشید
[ترجمه ترگمان]او صاف ایستاد و با دهان باز از دهانش مزه نعناع را مزه مزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او صاف ایستاد و با دهان باز از دهانش مزه نعناع را مزه مزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. From there will be wine tasting and a day trip to Luxembourg.
[ترجمه گوگل]از آنجا مزه شراب و یک سفر یک روزه به لوکزامبورگ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]از آنجا مزه مزه شراب و مسافرت روز به لوکزامبورگ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا مزه مزه شراب و مسافرت روز به لوکزامبورگ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A seven-course dinner and wine tasting are part of the programme.
[ترجمه گوگل]یک شام هفت وعده و مزه شراب بخشی از برنامه است
[ترجمه ترگمان]یک شام ۷ روزه و چشیدن شراب بخشی از برنامه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک شام ۷ روزه و چشیدن شراب بخشی از برنامه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She kissed her forehead, tasting the saltiness of her skin with the tip of her tongue.
[ترجمه گوگل]پیشانی او را بوسید و با نوک زبانش شوری پوستش را چشید
[ترجمه ترگمان]او پیشانی اش را بوسید، طعم شوری پوستش را با نوک زبانش مزه مزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پیشانی اش را بوسید، طعم شوری پوستش را با نوک زبانش مزه مزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Many people add salt to their food out of habit, without even tasting it first.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد از روی عادت به غذای خود نمک میافزایند، بدون اینکه ابتدا آن را مزه کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نمک را به غذای خود اضافه می کنند و حتی ابتدا آن را مزه مزه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نمک را به غذای خود اضافه می کنند و حتی ابتدا آن را مزه مزه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. One way of persuading people to drink sensibly is to provide good - tasting alternatives with less alcohol.
[ترجمه گوگل]یکی از راههای متقاعد کردن مردم به نوشیدن معقول این است که جایگزینهای خوب و خوش طعم با الکل کمتر ارائه کنید
[ترجمه ترگمان]یک راه برای متقاعد کردن مردم برای نوشیدن عاقلانه، ارائه جایگزین های با مزه خوب با الکل کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک راه برای متقاعد کردن مردم برای نوشیدن عاقلانه، ارائه جایگزین های با مزه خوب با الکل کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید