tastily

/ˈteɪstɪli//ˈteɪstɪli/

معنی: بطور خوش مزه
معانی دیگر: بطور خوش مزه

جمله های نمونه

1. The green tea not only tastily stimulates, but can also go greasy . . . Therefore, I unify these fragmentary knowledge, has decided a diet plan for oneself.
[ترجمه گوگل]چای سبز نه تنها به طرز خوشمزه ای تحریک می کند، بلکه می تواند چرب نیز شود بنابراین، من این دانش پراکنده را متحد می کنم، یک برنامه غذایی برای خود تصمیم گرفته ام
[ترجمه ترگمان]چای سبز نه تنها tastily را تحریک می کند بلکه میتوان آن را چرب کرد بنابراین، من این دانش fragmentary را متحد می کنم، تصمیم رژیم غذایی برای خود گرفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Appropriate: Feed less acrimony, much acid is sweet tastily food.
[ترجمه گوگل]مناسب: تند تند کمتر تغذیه کنید، اسید زیاد غذای خوش طعمی شیرین است
[ترجمه ترگمان]مناسب: به تندی تغذیه کنید، بیشتر اسید غذای خوش مزه و شیرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Flavor tastily, rich in vitamins A, C, antipyretic sputum, blocking the prevent constipation.
[ترجمه گوگل]طعم لذیذ، سرشار از ویتامین های A، C، خلط تب بر، جلوگیری از یبوست
[ترجمه ترگمان]Flavor tastily، غنی از ویتامین A، C، antipyretic بزاق، مانع از یبوست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The meal was tastily cooked.
[ترجمه گوگل]غذا با مزه طبخ شد
[ترجمه ترگمان]غذا پخته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Folk prescription 3: Assorted salad, it is green vegetables for the most part, taste tastily, benefit at reducing weight.
[ترجمه گوگل]نسخه عامیانه 3: سالاد متنوع، بیشتر سبزیجات سبز است، طعمی لذیذ دارد، برای کاهش وزن مفید است
[ترجمه ترگمان]تجویز محلی ۳: assorted سالاد، سبزیجات سبز بیشتر از سبزیجات است، که از کاهش وزن بهره مند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After the brew, form beauty, flowers, tea are sweet flavor tastily, aftertaste deg.
[ترجمه گوگل]پس از دم کردن، شکل زیبایی، گل، چای طعم شیرین، خوش طعم، درجه مزه
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه فن، زیبایی، گل، چای و چای را شکل می دهند، tastily deg (aftertaste deg)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In so much fruit, what has nutrition most, most tastily ?
[ترجمه گوگل]در این همه میوه، چه چیزی بیشتر و خوشمزه تر است؟
[ترجمه ترگمان]در این همه میوه، چه چیزی بیشتر از همه تغذیه می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As to Shang Pin, avoid the edible of tall caloric hoosh and skilly, change with light weak, tastily wax gourd, towel gourd or bamboo shoot soup. . . etc give priority to.
[ترجمه گوگل]در مورد شانگ پین، از خوردن هوش های پر کالری و ماهرانه پرهیز کنید، آن را با کدوی مومی ضعیف و خوش طعم، کدوی حوله ای یا سوپ ساقه بامبو تغییر دهید و غیره اولویت دادن به
[ترجمه ترگمان]همانند to پین، از خوردن خوردنی of بالا و skilly اجتناب کنید، با نور ضعیف نور، gourd موم tastily، کدو towel و یا سوپ خوری بامبو، و غیره اولویت دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This product the pale golden brown, clear transparent, with elegant vegetables joss-stick, flowers, fruit with oak fusion perfect, exquisite and refined, soft taste tastily, typical unique style.
[ترجمه گوگل]این محصول قهوه ای طلایی کم رنگ، شفاف شفاف، با سبزیجات زیبا، گل، میوه با ترکیب بلوط کامل، نفیس و تصفیه شده، طعم نرم خوشمزه، سبک معمولی منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]این محصول قهوه ای کمرنگ و شفاف، با سبزیجات ظریف، چوب، گل، میوه با ترکیب بلوط کامل، عالی و ظریف، ظریف و ظریف، سبک منحصر به فرد خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The simplest way is it is it in boiling water scald, cheer, saline cold and dressed with sause, faint scent slips fragile, very tastily .
[ترجمه گوگل]ساده ترین راه این است که آن را در آب جوش دم کرده، شادی، نمک سرد و پوشیده با سوسیس، عطر ضعیف شکننده، بسیار خوش طعم است
[ترجمه ترگمان]ساده ترین راه این است که آن را در آب جوش بیاورند و با آب جوش بیاورند، عرق کنند، سرم را سرد کنند و با عطر ضعیف، عطر ضعیف، ضعیف و شکننده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her lunch is fortunately mensal the verdure that go up tastily what salad can be her gluttonous is small " error " adjust slightly.
[ترجمه گوگل]ناهار او خوشبختانه سرسبزی است که با مزه بالا می رود چه سالاد می تواند پرخور او باشد کوچک "خطا" تنظیم کمی
[ترجمه ترگمان]ناهار او خوشبختانه به خاطر verdure است که به tastily تبدیل می شود و سالاد می تواند gluttonous او باشد \"خطای\" کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Shangse that lowing cloth pulls tea is bright red, flavor tastily downy, the belt is beautiful sweet, acerbity taste is less.
[ترجمه گوگل]Shangse که پایین پارچه چای می کشد قرمز روشن، طعم خوش طعم، کمربند زیبا شیرین، طعم تند کمتر است
[ترجمه ترگمان]The که پارچه را تیمار می کند قرمز روشن، عطر tastily کرک دار، کمربند زیبا و شیرین است و طعم شیرین آن کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because each kind of sliced meat uses fresh Tang Tangshou, incites exceptionally tastily tenderly delicious, the whole family north and south are all suitable.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که هر نوع گوشت تکه‌شده از تانگ‌شوی تازه استفاده می‌کند، که فوق‌العاده لذیذ و لذیذ را تحریک می‌کند، کل خانواده شمال و جنوب همگی مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هر نوع گوشت بریده شده از تانگ Tangshou، به طور استثنایی خوش مزه و خوش مزه است، تمام خانواده شمال و جنوب همگی مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Has the special rich fragrance, the feeling in the mouth like abalone, extremely lubricates tastily .
[ترجمه گوگل]دارای رایحه ی خاص و غنی، حسی مانند آبریز در دهان، فوق العاده لذیذ روان می کند
[ترجمه ترگمان]عطر غنی خاصی دارد، احساسی که در دهان مانند صدف abalone، extremely lubricates، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بطور خوش مزه (قید)
tastily

انگلیسی به انگلیسی

• deliciously, appetizingly; in good taste

پیشنهاد کاربران

بپرس