tastelessness


بی مزگی، بی سلیقگی

جمله های نمونه

1. The paper points out that comments of poetic critics on "Tastelessness" in Nan Dynasty should be analyzed comprehensively from both the writing pursuit of "Metaphysics" and the poetry concepts.
[ترجمه گوگل]این مقاله خاطرنشان می کند که نظرات منتقدان شاعر درباره «بی مزه بودن» در سلسله نان را باید هم از منظر نوشتاری «مابعدالطبیعه» و هم از مفاهیم شعری، به طور جامع تحلیل کرد
[ترجمه ترگمان]این روزنامه اشاره می کند که نظرات منتقدان شاعرانه در \"Tastelessness\" در نان Nan باید به صورت جامع از هر دو شیوه نوشتاری \"متافیزیک\" و \"مفاهیم شعر\" تجزیه و تحلیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. "Pseudoscience" leads to tastelessness of American food, which is the main cause of the national disaster of obesity.
[ترجمه گوگل]"شبه شناسی" منجر به بی مزه شدن غذاهای آمریکایی می شود که عامل اصلی فاجعه ملی چاقی است
[ترجمه ترگمان]\" \" منجر به tastelessness غذای آمریکایی می شود که عامل اصلی بلای ملی چاقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some ministers and city officials are outraged, saying the newspaper has crossed the line from satire to tastelessness.
[ترجمه گوگل]برخی از وزرا و مسئولان شهری خشمگین هستند و می گویند این روزنامه از مرز طنز به بی سلیقه ای عبور کرده است
[ترجمه ترگمان]برخی از وزرا و مقامات شهر عصبانی هستند و می گویند که این روزنامه از هجو به tastelessness تجاوز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One path to self-indulgence lies in having just the right level of tastelessness for a screen saver on your computer.
[ترجمه گوگل]یکی از راه‌های رسیدن به خود ارضایی، داشتن سطح مناسبی از بی مزه بودن برای محافظ صفحه نمایش در رایانه شما است
[ترجمه ترگمان]یک راه به خود - تنها داشتن سطح مناسب of برای محافظ صفحه نمایش روی کامپیوترتان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Journalism faculty spokeswoman Larisa Bakulina slammed the calendar as a "work of erotic tastelessness. "
[ترجمه گوگل]لاریسا باکولینا، سخنگوی دانشکده روزنامه‌نگاری، تقویم را به شدت «یک کار بی‌مزه‌ای وابسته به عشق شهوانی» خواند
[ترجمه ترگمان]لاریسا Bakulina، سخنگوی دانشکده روزنامه نگاری، این تقویم را به عنوان \"کار of شهوانی\" به هم کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lack of good taste, gaudiness, coarseness, flashiness

پیشنهاد کاربران

بپرس