taste bud

/ˈteɪstˈbəd//teɪstbʌd/

جوانه ی چشایی، عضو انتهایی ذائقه، پرز چشایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of the oval or rounded cell structures on the surface of the tongue that form the sense organ of taste.

جمله های نمونه

1. When selecting fresh fish, let your taste buds be your guide.
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب ماهی تازه، اجازه دهید جوانه های چشایی راهنمای شما باشند
[ترجمه ترگمان]وقتی ماهی تازه را انتخاب می کنید، بگذارید مزه شما را راهنمای شما باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He lost his teeth and taste buds.
[ترجمه S.ganji] او دندان ها و حس چشایی اش را از دست داد.
|
[ترجمه گوگل]دندان ها و جوانه های چشایی خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]دندان هایش را از دست داد و غنچه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Indeed, there are no taste buds in this central region.
[ترجمه گوگل]در واقع، هیچ جوانه چشایی در این منطقه مرکزی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در واقع هیچ buds در این منطقه مرکزی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The taste buds can handle only periodic assaults and the sweet red pepper bread afforded intermediate breaks and recovery time.
[ترجمه گوگل]جوانه های چشایی فقط می توانند حملات دوره ای را تحمل کنند و نان فلفل قرمز شیرین باعث استراحت و زمان بهبودی می شود
[ترجمه ترگمان]حس چشایی تنها می تواند حملات تناوبی و نان فلفل قرمز شیرین را تحمل کند و زمان ریکاوری را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After centuries of crumbling gently before exciting our taste buds with your delicate flavour you have finally departed your origins.
[ترجمه گوگل]پس از قرن‌ها فروریختن آرام قبل از اینکه جوانه‌های چشایی ما را با طعم لطیف خود هیجان‌زده کنید، بالاخره منشا خود را ترک کردید
[ترجمه ترگمان]بعد از قرن ها، پس از قرن ها، قبل از آن که طعم buds را با طعم delicate حس کنیم، بالاخره اصل و نسب شما را از دست داده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their taste buds are numb by now.
[ترجمه گوگل]جوانه های چشایی آنها در حال حاضر بی حس شده است
[ترجمه ترگمان]حس چشایی اونها تا حالا بی حس شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The taste buds are confined to the tip, the sides and the back of the tongue only.
[ترجمه گوگل]جوانه های چشایی فقط به نوک، پهلوها و پشت زبان محدود می شوند
[ترجمه ترگمان]جوانه های طعم به نوک، کناره ها و پشت زبان محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Maybe he'd had his taste buds removed by surgery.
[ترجمه گوگل]شاید با جراحی جوانه های چشایی اش را برداشته باشد
[ترجمه ترگمان]شاید اون taste رو با جراحی باز کرده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But it does not activate taste buds and has no intrinsic flavour.
[ترجمه گوگل]اما جوانه های چشایی را فعال نمی کند و طعم ذاتی ندارد
[ترجمه ترگمان]اما آن را فعال نمی کند و طعم درونی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion:The fungiform papilla as well as taste bud depends on the lingual nerve.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پاپیلای قارچی شکل و همچنین جوانه چشایی به عصب زبانی بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The fungiform و غنچه طعم به عصب زبانی بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's the only beer with just the right taste Bud Light. The difference is drinkability.
[ترجمه گوگل]این تنها آبجو با طعم مناسب Bud Light است تفاوت در نوشیدنی است
[ترجمه ترگمان] این تنها آبجو با مزه \"باد روشن ها\" - ه تفاوت بین \"drinkability\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This colour - enhanced image depicts a taste bud on the tongue.
[ترجمه گوگل]این تصویر تقویت‌شده رنگ، جوانه چشایی را روی زبان نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این تصویر افزایش رنگ، غنچه طعم را بر روی زبان نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results: Taste buds were found in the epithelium of apex linguae and circumvallate papillae; the taste bud consisted of light cells and dark cells.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: جوانه‌های چشایی در اپی‌تلیوم زبان‌های راس و پاپیلای دوری یافت شدند جوانه چشایی از سلول های روشن و سلول های تیره تشکیل شده بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: جوانه های طعم در اپیتلیوم رنگدانه apex و circumvallate papillae یافت شد؛ جوانه مزه متشکل از سلول های نوری و سلول های تاریک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For my tastebuds the best way to dilute sparkling wine is with fresh orange juice to make the traditional Bucks Fizz.
[ترجمه گوگل]برای ذائقه‌های من، بهترین راه برای رقیق کردن شراب گازدار با آب پرتقال تازه برای درست کردن بوکس سنتی است
[ترجمه ترگمان]برای tastebuds بهترین راه برای رقیق کردن شراب درخشان، آب پرتقال تازه است تا the باکس سنتی را درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Now the question arises: have my taste-buds been ruined by the muck I've plucked from the mouths of babes?
[ترجمه گوگل]حال این سوال پیش می‌آید: آیا ذائقه‌ی من به خاطر لکه‌هایی که از دهان بچه‌ها برداشته‌ام خراب شده است؟
[ترجمه ترگمان]حالا سوال مطرح می شود: آیا taste که من از دهانشان بیرون کشیدم خراب شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Once you have swirled the wine around your tastebuds, spit it out into a lined bucket.
[ترجمه گوگل]پس از چرخاندن شراب در اطراف ذائقه خود، آن را در یک سطل خط دار تف کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی شراب را دور tastebuds have، آن را در یک سطل پر چین تف کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Her philosophy on food: you don't need to sacrifice your tastebuds to eat healthily.
[ترجمه گوگل]فلسفه او در مورد غذا: لازم نیست ذائقه خود را فدای تغذیه سالم کنید
[ترجمه ترگمان]فلسفه او در مورد غذا: شما نیاز ندارید tastebuds خود را قربانی کنید تا سالم بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Hellmann's have introduced five new salad dressings to tickle our tastebuds which compare favourably calorie-wise with lower calorie mayonnaise.
[ترجمه گوگل]هلمن پنج سس سالاد جدید برای غلغلک دادن به ذائقه ما معرفی کرده است که از نظر کالری با سس مایونز کم کالری مقایسه می شود
[ترجمه ترگمان]Hellmann ها پنج چاشنی جدید سالاد را معرفی کرده اند تا tastebuds ما را که با کالری کم تر با کالری کم تر مقایسه می شوند، غلغلک دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Then, over a light lunch, which had set her mistreated tastebuds drooling, she had planned her strategy.
[ترجمه گوگل]سپس، در صرف یک ناهار سبک، که باعث شده بود مزه‌های بد رفتاری او آب‌ریزش کند، استراتژی خود را برنامه‌ریزی کرد
[ترجمه ترگمان]بعد، بعد از یک ناهار سبک که با آب دهانش را کنار گذاشته بود، او نقشه خود را کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Eight teams from the world's top business schools and universities wait at round tables, ready for a showdown of their esoteric wine knowledge and tastebud skills.
[ترجمه گوگل]هشت تیم از مدارس و دانشگاه‌های برتر کسب‌وکار جهان پشت میزهای گرد منتظر می‌مانند و آماده نمایش دانش باطنی شراب و مهارت‌های ذائقه خود هستند
[ترجمه ترگمان]هشت تیم از مدارس برتر جهان و دانشگاه ها در میزه ای گرد منتظر هستند، آماده برای نمایش نهایی دانش esoteric و مهارت های tastebud هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• receptor on the tongue that perceives flavor
your taste buds are the little points on the surface of your tongue which enable you to recognize the flavour of a food or drink.
receptor on the surface of the tongue that perceives flavor, gustatory organ

پیشنهاد کاربران

حسگر های چشایی
یعنی ان قدر خوشمزه هست که ریشه های چشائی من را تحریک کرد یا به عبارتی دهانم آب افتاد از خوشمزگی یا خیلی خوشمزه هست
ذائقه. قوه چشایی
گیرنده های چشایی/ جوانه های چشایی

بپرس