tashkent

/ˌtæʃˈkent//ˌtæʃˈkent/

شهر تاشکند (پایتخت جمهوری ازبکستان)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the capital of Uzbekistan.

جمله های نمونه

1. The Tashkent agreement was then incorporated into the terms of the CFE treaty.
[ترجمه گوگل]سپس موافقتنامه تاشکند در شرایط معاهده CFE گنجانده شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن قرارداد تاشکند در چارچوب پیمان CFE گنجانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Outside of Tashkent, where Chusovitina grew up, there were sheep farms and ranches.
[ترجمه گوگل]خارج از تاشکند، جایی که چوسویتینا در آن بزرگ شد، مزارع و دامداری های گوسفند وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در خارج از تاشکند، جایی که Chusovitina بزرگ شد، مزارع و مراتع گوسفند وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Yang arrived in Tashkent, the capital of Uzbekistan on May 20 for an official visit and a Council of Foreign Ministers meeting of the Shanghai Cooperation Organization.
[ترجمه گوگل]یانگ برای یک سفر رسمی و نشست شورای وزیران امور خارجه سازمان همکاری شانگهای در 20 مه وارد تاشکند، پایتخت ازبکستان شد
[ترجمه ترگمان]یانگ در روز ۲۰ ماه مه برای دیدار رسمی و شورای وزرای خارجه با سازمان هم کاری شانگهای وارد تاشکند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the joint efforts of all sides, the Tashkent summit will achieve full success and become another grand event in the history of the SCO.
[ترجمه گوگل]با تلاش مشترک همه طرف ها، اجلاس تاشکند به موفقیت کامل دست خواهد یافت و به رویداد بزرگ دیگری در تاریخ سازمان همکاری شانگهای تبدیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]با تلاش های مشترک همه طرفین، اجلاس تاشکند به موفقیت کامل دست خواهد یافت و در تاریخ سازمان هم کاری شانگهای یک رویداد بزرگ دیگر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The extensive network of partnership the last Tashkent Summit decided to create is steadily taking shape.
[ترجمه گوگل]شبکه گسترده مشارکتی که آخرین اجلاس سران تاشکند تصمیم به ایجاد آن گرفت، به طور پیوسته در حال شکل گیری است
[ترجمه ترگمان]شبکه گسترده مشارکت در اجلاس اخیر تاشکند تصمیم به ایجاد پیوسته شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He spent his childhood in Samarkand and Tashkent.
[ترجمه گوگل]دوران کودکی خود را در سمرقند و تاشکند گذراند
[ترجمه ترگمان]او دوران کودکی خود را در سمرقند و تاشکند گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He arrived in Tashkent on June kicking off his state visit to Uzbekistan.
[ترجمه گوگل]او در ژوئن وارد تاشکند شد و سفر رسمی خود به ازبکستان را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]او در ماه ژوئن وارد تاشکند شد و به دیدار خود از ازبکستان پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From Tashkent, Hu flew into Astana on the evening of June 11 for his visit to Kazakhstan.
[ترجمه گوگل]هو از تاشکند در شامگاه 11 ژوئن برای بازدید از قزاقستان به آستانه پرواز کرد
[ترجمه ترگمان]هو از تاشکند در غروب روز ۱۱ ژوئن برای دیدار خود از قزاقستان به آستانه پرواز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tashkent from Hebei to the needs of the freight paid by you, our goods to the carrier, it means we have completed the task.
[ترجمه گوگل]تاشکند از هبی به نیازهای حمل و نقل پرداخت شده توسط شما، کالاهای ما به حامل، به این معنی است که ما کار را انجام داده ایم
[ترجمه ترگمان]تاشکند از Hebei به نیازهای باری که شما پرداخت کرده است، کالاهای ما به حامل یعنی این که ما این وظیفه را کامل کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Between psychiatric hospitalizations, he was evaluated in Tashkent by a board of psychiatrists who declared him to be without serious mental illness.
[ترجمه گوگل]بین بستری شدن در بیمارستان روانپزشکی، او در تاشکند توسط هیئت روانپزشکان ارزیابی شد که او را فاقد بیماری روانی جدی اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]او بین hospitalizations روانی در تاشکند توسط گروهی از روانپزشکان ارزیابی شد که او را بدون یک بیماری روانی جدی اعلام کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He just graduated from Tashkent International School and is about to study in University.
[ترجمه گوگل]او به تازگی از مدرسه بین المللی تاشکند فارغ التحصیل شده و در شرف تحصیل در دانشگاه است
[ترجمه ترگمان]او تازه از مدرسه بین المللی تاشکند فارغ التحصیل شده است و در حال تحصیل در دانشگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Day nursery in Tashkent, Uzbekistan.
[ترجمه گوگل]مهد کودک در تاشکند، ازبکستان
[ترجمه ترگمان]مهد کودک در تاشکند، ازبکستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To the south of the camps is the main road from Moscow to Kuibyshev and ultimately to Tashkent.
[ترجمه گوگل]در جنوب کمپ ها جاده اصلی مسکو به کویبیشف و در نهایت به تاشکند قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در جنوب این اردوگاه ها، جاده اصلی مسکو تا Kuibyshev و در نهایت به تاشکند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They captured and looted many famous cities, including Samarkand, Tashkent, Bokhara and Herat.
[ترجمه گوگل]آنها بسیاری از شهرهای معروف از جمله سمرقند، تاشکند، بخارا و هرات را تصرف و غارت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیاری از شهرهای معروف از جمله سمرقند، تاشکند، بخارا و هرات را به غارت و غارت بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A Korean airliner was hijacked by two passengers and forced to fly to Tashkent.
[ترجمه گوگل]یک هواپیمای مسافربری کره ای توسط دو مسافر ربوده شد و مجبور به پرواز به تاشکند شد
[ترجمه ترگمان]یک هواپیمای کره توسط دو مسافر ربوده شد و مجبور به پرواز به تاشکند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• capital city of uzbekistan
tashkent is the capital of uzbekistan and its largest city. population: 2,100,000 (1990).

پیشنهاد کاربران

بپرس