1. The tartness of many vinegar-laced bottled mustards adds a restorative acid element to many dishes as well.
[ترجمه گوگل]ترشی بسیاری از خردل های بطری شده با سرکه، یک عنصر اسیدی ترمیم کننده را نیز به بسیاری از ظروف اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]The بسیاری از بطری های حاوی سرکه، یک عنصر اسید ترمیمی را به بسیاری از غذاها اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The بسیاری از بطری های حاوی سرکه، یک عنصر اسید ترمیمی را به بسیاری از غذاها اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Its cranberry tartness is balanced with just a hint of sweetness.
[ترجمه گوگل]ترشی کرن بری آن فقط با کمی شیرینی متعادل است
[ترجمه ترگمان]cranberry Its آن را با نوعی شیرینی متعادل نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]cranberry Its آن را با نوعی شیرینی متعادل نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He could smell the pine, the tartness of nearby tree sap.
[ترجمه گوگل]او بوی کاج، ترشی شیره درختان نزدیک را حس می کرد
[ترجمه ترگمان]بوی کاج و درخت های اطراف آن را بوی خوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بوی کاج و درخت های اطراف آن را بوی خوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Whole Stamping, heat treatment, blade special make, tartness and orderliness.
[ترجمه گوگل]کل مهر زنی، عملیات حرارتی، ساخت تیغه خاص، ترشی و نظم
[ترجمه ترگمان]کل Stamping، تصفیه حرارتی، make، نظم خاص، نظم و ترتیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کل Stamping، تصفیه حرارتی، make، نظم خاص، نظم و ترتیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The rigidity, tartness and preservation are not bad.
[ترجمه گوگل]سفتی، ترشی و حفظ بد نیست
[ترجمه ترگمان]انعطاف ناپذیری، tartness و نگهداری بد نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انعطاف ناپذیری، tartness و نگهداری بد نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The tartness of some wines is due to high concentrations of L-malate.
[ترجمه گوگل]ترشی برخی از شراب ها به دلیل غلظت بالای L-مالات است
[ترجمه ترگمان]The برخی از شراب ها به خاطر غلظت بالای L - مالات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The برخی از شراب ها به خاطر غلظت بالای L - مالات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The tartness of the cranberry make it one of the few berries never to be eaten raw.
[ترجمه گوگل]ترشی کرن بری آن را به یکی از معدود توت هایی تبدیل کرده است که هرگز خام مصرف نمی شود
[ترجمه ترگمان]The of آن را یکی از چند دانه توت که هرگز خام نخورده است می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The of آن را یکی از چند دانه توت که هرگز خام نخورده است می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Don't skip the sliced tomato—its crisp tartness really perks things up.
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی برش خورده را نادیده نگیرید - تردی ترد آن واقعاً همه چیز را خوب می کند
[ترجمه ترگمان]از گوجه فرنگی بریده شده صرف نظر نکنید - لباس های crisp و crisp را واقعا بالا ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از گوجه فرنگی بریده شده صرف نظر نکنید - لباس های crisp و crisp را واقعا بالا ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These acids give the fruits tartness and slow down bacterial spoilage.
[ترجمه گوگل]این اسیدها به میوه ها ترشی می دهند و فساد باکتری ها را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]این اسیدها به میوه ها واکنش می دهند و فساد میکروبی را آهسته می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اسیدها به میوه ها واکنش می دهند و فساد میکروبی را آهسته می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mrs. Sanford, who conveys a just-us-girls warmth and tartness that doesn't always come through in the book, looked quizzical.
[ترجمه گوگل]خانم سانفورد، که گرمی و لجبازی دخترها را که همیشه در کتاب دیده نمیشود، بیان میکند، عجیب به نظر میرسید
[ترجمه ترگمان]خانم سنفورد، که فقط ما رو از بین می بره، گرما و گرما که همیشه توی کتاب پیش نمی اد، quizzical به نظر می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم سنفورد، که فقط ما رو از بین می بره، گرما و گرما که همیشه توی کتاب پیش نمی اد، quizzical به نظر می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The tangy tartness of the lime juice combined with the antiseptic astringency of the icy-cold vodka—wonderful.
[ترجمه گوگل]ترشی تند آب لیموترش همراه با خاصیت ضد عفونی کننده ودکای سرد یخی شگفت انگیز است
[ترجمه ترگمان]مخلوط تند آب لیمو با داروهای ضد عفونی، مخلوط عرق سرد و سرد مخلوط شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مخلوط تند آب لیمو با داروهای ضد عفونی، مخلوط عرق سرد و سرد مخلوط شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The bitter tartness that is associated with ginseng is not evident in this tea.
[ترجمه گوگل]ترشی تلخی که با جینسینگ همراه است در این چای مشهود نیست
[ترجمه ترگمان]tartness تلخ که با ginseng در ارتباط است، در این چای مشهود نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]tartness تلخ که با ginseng در ارتباط است، در این چای مشهود نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This grape's inherent tartness should be embraced in youth, for wines made from albari?o do not age well, and the vibrant aromas begin to noticeably fade within months of bottling.
[ترجمه گوگل]ترشی ذاتی این انگور را باید در جوانی پذیرفت، زیرا شراب های تهیه شده از آلباری به خوبی پیر نمی شوند و عطرهای پر جنب و جوش آن در عرض چند ماه پس از بسته بندی به طور قابل توجهی محو می شوند
[ترجمه ترگمان]این انگور کوچک انگور را باید در جوانی به خاطر انواع شراب که از albari ساخته شده بود در آغوش گرفت؟ نه به سن و سال، و رایحه خوش aromas در عرض چند ماه دیگر به طور قابل توجهی محو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این انگور کوچک انگور را باید در جوانی به خاطر انواع شراب که از albari ساخته شده بود در آغوش گرفت؟ نه به سن و سال، و رایحه خوش aromas در عرض چند ماه دیگر به طور قابل توجهی محو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The red has a rich, fruity, almost Beaujolais-like flavor, very mild with just a hint of tartness.
[ترجمه گوگل]رنگ قرمز دارای طعمی غنی، میوه ای و تقریباً شبیه بوژله است، بسیار ملایم و فقط کمی ترش
[ترجمه ترگمان]قرمز دارای یک طعم غنی، میوه ای و تقریبا شبیه به طعم است، خیلی ملایم با کمی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قرمز دارای یک طعم غنی، میوه ای و تقریبا شبیه به طعم است، خیلی ملایم با کمی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید