1. tarred with the same brush
دارای عیوب و نواقص مشابه،از یک قماش
2. A few hundred feet down is a tarred road.
[ترجمه گوگل]چند صد فوت پایین تر جاده ای سنگریزه است
[ترجمه ترگمان]چند متر پایین تر یک جاده قیر اندود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند متر پایین تر یک جاده قیر اندود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I was tarred with the same brush, to a certain extent.
[ترجمه گوگل]من با همین برس تا حدی قیر شدم
[ترجمه ترگمان]من تا حدودی با همان برس tarred بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من تا حدودی با همان برس tarred بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sometimes rain lashed the tarred roofs of the huts until they glistened like the skin of a seal.
[ترجمه گوگل]گاهی باران بر سقفهای قیرانی کلبهها میتابید تا اینکه مانند پوست فوک میدرخشیدند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات باران بر فراز بام های قیر اندود کلبه ها به چشم می خورد، تا آن که همچون پوست یک مهر می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات باران بر فراز بام های قیر اندود کلبه ها به چشم می خورد، تا آن که همچون پوست یک مهر می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ralph even tarred the roof gutters and fixed a leak by the chimney.
[ترجمه گوگل]رالف حتی ناودان های سقف را قیر کرد و نشتی کنار دودکش را برطرف کرد
[ترجمه ترگمان]رالف حتی سقف gutters را هم پوشانده بود و یک سوراخ روی بخاری نصب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رالف حتی سقف gutters را هم پوشانده بود و یک سوراخ روی بخاری نصب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Candles and tarred kindling, and spices, Carrie thought, wrinkling her nose.
[ترجمه گوگل]کری فکر کرد شمعها و آتشسوزی قیردار و ادویهها، بینیاش را چروک میکرد
[ترجمه ترگمان]کری فکر کرد: شمع و روشن کردن tarred و ادویه و ادویه، بینی اش را چین داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کری فکر کرد: شمع و روشن کردن tarred و ادویه و ادویه، بینی اش را چین داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We are all tarred with the same brush; we are all members of the vast human family.
[ترجمه گوگل]همه ما با یک قلم مو قیر خورده ایم ما همه اعضای خانواده بزرگ انسانی هستیم
[ترجمه ترگمان]ما همگی با همان قلم مو tarred؛ ما همه اعضای خانواده بزرگ انسانی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما همگی با همان قلم مو tarred؛ ما همه اعضای خانواده بزرگ انسانی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His head was covered by a tarred leather hood.
[ترجمه گوگل]سرش را یک کلاه چرمی قیراندود پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]سرش با یک روپوش چرمی مشکی پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرش با یک روپوش چرمی مشکی پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But he was tarred with Estabrook's guilt.
[ترجمه گوگل]اما او با گناه استبروک قیر شد
[ترجمه ترگمان]اما او با احساس گناه Estabrook tarred بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما او با احساس گناه Estabrook tarred بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Kleider has been tarred by recent business scandals.
[ترجمه گوگل]کلایدر توسط رسوایی های تجاری اخیر تحت تأثیر قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]Kleider از رسوایی های تجاری اخیر لکه دار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Kleider از رسوایی های تجاری اخیر لکه دار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Who tarred them on?
[ترجمه گوگل]چه کسی آنها را آزار داد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی آن ها را پوشیده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه کسی آن ها را پوشیده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. On board, they tarred and feathered an effigy of the President.
[ترجمه گوگل]در کشتی، آنها مجسمه رئیس جمهور را قیر انداختند و پر کردند
[ترجمه ترگمان]سوار کشتی شدند و تمثال رئیس جمهور را پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوار کشتی شدند و تمثال رئیس جمهور را پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The side tracks off the tarred road were rutted and uneven.
[ترجمه گوگل]مسیرهای فرعی جاده سنگریزه شده شیاردار و ناهموار بود
[ترجمه ترگمان]رد پاها در جاده قیر اندود شده و ناهموار و ناهموار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رد پاها در جاده قیر اندود شده و ناهموار و ناهموار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He should be tarred and feathered for what he has done.
[ترجمه گوگل]او را باید به خاطر کاری که کرده است قیر و پر کرد
[ترجمه ترگمان]او باید محاکمه شود و به خاطر کاری که انجام داده به اندازه کافی بزرگ و پر زرق و برق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او باید محاکمه شود و به خاطر کاری که انجام داده به اندازه کافی بزرگ و پر زرق و برق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید