tarpon

/ˈtɑːrpən//ˈtɑːpɒn/

معنی: ماهی بزرگ وباریک مدیترانه
معانی دیگر: (جانور شناسی) ماهی تارپون (تیره ی megalopidae از راسته ی elopiformes به ویژه megalops atlanticus - بومی غرب اقیانوس اطلس)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: tarpon, tarpons
• : تعریف: a big silvery game fish with very large scales, found in the warmer parts of the Atlantic Ocean.

جمله های نمونه

1. Even the tarpon were biting, and he dragged out a seventy-pounder.
[ترجمه گوگل]حتی تارپون هم گاز می گرفت و یک هفتاد پوندی بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]حتی the گاز می گرفتند و یک ماهی هفتاد پوندی را بیرون می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As the tarpon swam through the silversides, they eventually saw me and turned away.
[ترجمه گوگل]در حالی که تارپون در کناره های نقره ای شنا می کرد، در نهایت مرا دیدند و دور شدند
[ترجمه ترگمان]همان طور که tarpon در silversides شنا می کردند، سرانجام مرا دیدند و چرخیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As the tarpon swam through the silversides, they eventually saw me and turned away. Just like you see in the picture.
[ترجمه گوگل]در حالی که تارپون در کناره های نقره ای شنا می کرد، در نهایت مرا دیدند و دور شدند درست همانطور که در تصویر می بینید
[ترجمه ترگمان]همان طور که tarpon در the شنا می کردند، سرانجام مرا دیدند و چرخیدم همونطور که توی عکس می بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you want to learn how to fly-fish for tarpon in the Gulf of Mexico?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یاد بگیرید که چگونه ماهی تارپون را در خلیج مکزیک پرواز کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید یاد بگیرید چطور می توانید از ماهی ها در خلیج مکزیک پرواز کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hansen and her teenage son are staying home in Tarpon Springs, Fla., near Tampa.
[ترجمه گوگل]هانسن و پسر نوجوانش در تارپون اسپرینگز، فلوریدا، نزدیک تامپا در خانه می مانند
[ترجمه ترگمان]هانسن و پسر نوجوانش در Tarpon اسپرینگز، Fla نزدیک تامپا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی بزرگ و باریک مدیترانه (اسم)
tarpon

انگلیسی به انگلیسی

• type of fish

پیشنهاد کاربران

بپرس