tarpaulin

/tɑːrˈpɔːrlɪn//tɑːˈpɔːlɪn/

معنی: پارچه کرباسی قیراندود وعایق اب، با تارپولین پوشاندن
معانی دیگر: (پارچه ی ضخیم و پادآب) برزنت، کرباس قیر اندود یا موم اندود، مشما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large sheet of plastic, waterproofed canvas, or other material used to cover and protect something, usu. from rain or snow.

جمله های نمونه

1. Make sure the tarpaulin is securely pegged down.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که برزنت محکم به پایین چسبانده شده است
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که روکش برزنتی به طور ایمن ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He stretched a large tarpaulin over the vehicle, tying it down at the corners.
[ترجمه گوگل]او یک برزنت بزرگ روی وسیله نقلیه کشید و آن را از گوشه ها گره زد
[ترجمه ترگمان]a بزرگی را روی ماشین کشید و در گوشه و کنار آن را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The men sheltered under a tarpaulin slung across the corner of the barge.
[ترجمه گوگل]مردان زیر یک برزنت آویزان شده در گوشه بارج پناه گرفتند
[ترجمه ترگمان]مردها زیر فانوسی که از گوشه قایق آویخته بودند پناه گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A second-hand railway tarpaulin is stronger but more expensive.
[ترجمه گوگل]برزنت راه آهن دست دوم قوی تر اما گران تر است
[ترجمه ترگمان]یک راه آهن دستی دیگر قوی تر اما گران تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had spread a tarpaulin over the duckboards, and on top of it they dumped blankets from the ambulance.
[ترجمه گوگل]روی تخته های اردک برزنت پهن کرده بود و روی آن پتوهایی از آمبولانس انداخته بودند
[ترجمه ترگمان]او یک چادر روی the پهن کرده بود و روی آن پتوها را از آمبولانس بیرون انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Players flee for cover and tarpaulin goes back out.
[ترجمه گوگل]بازیکنان برای پوشش فرار می کنند و برزنت به عقب برمی گردد
[ترجمه ترگمان]بازیکنان برای پوشش دادن به بیرون می گریزند و برزنت پشت سر هم باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Apart from the tarpaulin and the mattresses, I've lost a couple of sleeping bags, some tracksuit bottoms and some trainers.
[ترجمه گوگل]به غیر از برزنت و تشک، چند کیسه خواب، چند کت و شلوار ورزشی و تعدادی مربی گم کرده ام
[ترجمه ترگمان]جدای از چادر و تشک ها، من چند کیسه خواب، چند bottoms و چند مربی را از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He gathered in the tarpaulin as a yachtsman might a spinnaker and dumped it behind him before peering into the semi-darkness.
[ترجمه گوگل]او مانند یک قایق سواری که ممکن است یک نخ ریسی باشد، در برزنت جمع شد و قبل از اینکه به نیمه تاریکی نگاه کند، آن را پشت سرش انداخت
[ترجمه ترگمان]او به درون چادر رفت و آن را در میان تاریکی جمع کرد و قبل از آن که به تاریکی شب نگاه کند، آن را پشت سرش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is understood to have started when tarpaulin sheeting blew on to heaters drying a new resin coating on repair work.
[ترجمه گوگل]مشخص می شود که زمانی شروع شد که ورقه برزنتی روی بخاری ها دمید که یک پوشش رزین جدید را در کار تعمیر خشک می کرد
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که این پوشش در زمانی آغاز شد که روکش برزنتی بر روی بخاری نصب شد و یک روکش رزین جدید روی کار تعمیر نصب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We put a tarpaulin across the window to block out the sun - light.
[ترجمه گوگل]ما یک برزنت در سراسر پنجره قرار دادیم تا جلوی نور خورشید را بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما یک چادر روی پنجره گذاشتیم تا نور خورشید را مسدود کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Packing materials, Tarpaulin and Packing materials belong to our portfolio . For more information please call us.
[ترجمه گوگل]مواد بسته بندی، برزنت و مواد بسته بندی متعلق به مجموعه ما است برای اطلاعات بیشتر لطفا با ما تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]مواد بسته بندی، بسته بندی و مواد بسته بندی به کیف ما تعلق دارند برای اطلاعات بیشتر، لطفا ما را صدا بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Shell fabric for automobile and toy: tarpaulin, loop velvet, poly spun velour, and etc.
[ترجمه گوگل]پارچه صدفی برای اتومبیل و اسباب بازی: برزنت، مخمل حلقه، مخمل پلی تابیده و غیره
[ترجمه ترگمان]پارچه شل برای اتومبیل و اسباب بازی: tarpaulin، velvet، مخمل، پلی velour، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A yellow tarpaulin could indicate that casualties needed evacuation but that the situation was not critical.
[ترجمه گوگل]برزنت زرد می تواند نشان دهد که مصدومان نیاز به تخلیه دارند اما وضعیت بحرانی نیست
[ترجمه ترگمان]یک tarpaulin زرد نمایانگر این است که تلفات مورد نیاز تخلیه است، اما وضعیت بحرانی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A red tarpaulin could indicate the presence of seriously injured victims who needed immediate evacuation.
[ترجمه گوگل]برزنت قرمز می تواند نشان دهنده حضور قربانیانی باشد که به شدت مجروح شده اند و نیاز به تخلیه فوری دارند
[ترجمه ترگمان]یک tarpaulin قرمز می تواند حضور قربانیان آسیب دیده را نشان دهد که نیاز به تخلیه فوری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارچه کرباسی قیراندود وعایق اب (اسم)
tarpaulin

با تارپولین پوشاندن (فعل)
tarpaulin

تخصصی

[عمران و معماری] برزنت - پارچه قیراندود - گونی قیر اندود
[نساجی] تار پولین - پارچه کرباسی قیراندود و ضد آب

انگلیسی به انگلیسی

• canvas waterproofed with tar or paint
a tarpaulin is a sheet of heavy, waterproof material that is used as a protective cover.

پیشنهاد کاربران

Noun - countable - uncountable - British English :
tarp ( American English )
پارچه ضد آب
برزنت
به عنوان نمونه :
1 - Yanto could see something behind the boxes, covered by a tarpaulin
2 - Players flee for cover and tarpaulin goes back out
tarpaulintarpaulin
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/tarpaulin
برزنت، بارپوش، روکش

بپرس