tarp

/ˈtɑːrp//ˈtɑːp/

(عامیانه) مخفف: tarpaulin

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a tarpaulin.

جمله های نمونه

1. A clear plastic tarp flapped and ballooned in the breeze.
[ترجمه گوگل]یک برزنت پلاستیکی شفاف در نسیم بال می‌زد و به باد می‌زد
[ترجمه ترگمان]یک tarp پلاستیکی شفاف تکان می خورد و در نسیم تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tarp rolled askew, one end wrapped around the goal post.
[ترجمه گوگل]برزنت به سمت کج غلتید، یک سر آن دور تیرک دروازه پیچیده شد
[ترجمه ترگمان]برزنتی به طرف راست چرخید و یک سر دور دروازه هدف پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There were a couple of men under the tarp with us, shivering with fever.
[ترجمه گوگل]چند مرد زیر برزنت با ما بودند که از تب می لرزیدند
[ترجمه ترگمان]چند نفر زیر چادر با ما بودند و از تب می لرزیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The TARP program's unpopularity lingers even after a Congressional Budget Office report last month said the program would wind up costing taxpayers about $25 billion, far less than initial estimates.
[ترجمه گوگل]عدم محبوبیت برنامه TARP حتی پس از گزارش دفتر بودجه کنگره در ماه گذشته که گفته بود این برنامه حدود 25 میلیارد دلار برای مالیات دهندگان هزینه خواهد داشت، باقی مانده است که بسیار کمتر از برآوردهای اولیه است
[ترجمه ترگمان]عدم محبوبیت برنامه TARP حتی پس از گزارش دفتر بودجه کنگره در ماه گذشته، گفت که این برنامه برای مالیات دهندگان حدود ۲۵ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت، که بسیار کم تر از تخمین های اولیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the TARP seeks to buy assets too cheaply, banks will not take part.
[ترجمه گوگل]اگر TARP به دنبال خرید دارایی های بسیار ارزان باشد، بانک ها در آن شرکت نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اگر the به دنبال خرید تجهیزات بسیار ارزان باشد، بانک ها شرکت نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Backers of the plan, including banking regulators, housing industry officials and bankers, say the about-face for the Troubled Asset Relief Program (TARP) would help both banks and homeowners.
[ترجمه گوگل]حامیان این طرح، از جمله رگولاتورهای بانکی، مقامات صنعت مسکن و بانکداران، می گویند که برنامه کمک به دارایی های مشکل دار (TARP) هم به بانک ها و هم به مالکان خانه کمک می کند
[ترجمه ترگمان]Backers از این برنامه، از جمله تنظیم کنندگان بانکی، مقامات صنعت مسکن و بانکداران، می گویند که در مورد صورت - چهره برای برنامه امدادرسانی دارایی آشفته (TARP)به بانک ها و صاحبان خانه کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was a tarp on the mound, but I went out there to sit anyway.
[ترجمه گوگل]یک برزنت روی تپه بود، اما من بیرون رفتم تا بنشینم
[ترجمه ترگمان]روی پشته یک پارچه بود، اما من بیرون رفتم که بنشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Initially, Paulson was reportedly in favor of spending TARP money to buy up troubled assets.
[ترجمه گوگل]طبق گزارش ها، در ابتدا، پالسون طرفدار خرج کردن پول TARP برای خرید دارایی های مشکل بود
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، Paulson به نفع خرج کردن پول TARP برای خرید دارایی های مشکل دار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The TARP as originally conceived was to buy up toxic assets off the bank balance sheets.
[ترجمه گوگل]TARP همانطور که در ابتدا تصور می شد برای خرید دارایی های سمی از ترازنامه بانک ها بود
[ترجمه ترگمان]The که در اصل به دست آمد این بود که دارایی های مهلک را از روی برگه موجودی بانک خریداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. TARP was the Bush administrations administration's Troubled Asset Release Relief Program.
[ترجمه گوگل]TARP برنامه امدادی برای آزادسازی دارایی های مشکل دار دولت بوش بود
[ترجمه ترگمان]TARP، برنامه رهایی دارایی دولت بوش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. TARP program. It also comes out of the blue; the banks' audited accounts still show that their nonperforming loans have fallen dramatically.
[ترجمه گوگل]برنامه TARP آن را نیز از آبی بیرون می آید حساب‌های حسابرسی شده بانک‌ها همچنان نشان می‌دهد که وام‌های غیرجاری آنها به شدت کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]برنامه TARP همچنین از آبی خارج می شود؛ حساب های حسابرسی بانک ها همچنان نشان می دهد که وام های nonperforming به طور چشمگیری کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why don't we take a look at that tarp from the coffee factory?
[ترجمه گوگل]چرا نگاهی به آن برزنت کارخانه قهوه نمی اندازیم؟
[ترجمه ترگمان]چطوره یه نگاهی به اون پارچه توی کارخونه قهوه بندازیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In rehearsal, everything went smoothly as volunteers ran on to the field and unfurled the tarp in the allotted time.
[ترجمه گوگل]در تمرین، همه چیز به آرامی پیش رفت زیرا داوطلبان به میدان دویدند و در زمان تعیین شده برزنت را باز کردند
[ترجمه ترگمان]در تمرین، همه چیز به آرامی پیش رفت و داوطلبان به سمت زمین دویدند و the را در زمان اختصاص داده شده باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Along the left side of the car was a rectangular piece of gray tarp.
[ترجمه گوگل]در امتداد سمت چپ ماشین یک تکه مستطیل شکل از برزنت خاکستری قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در سمت چپ اتومبیل یک قطعه مستطیلی رنگ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• strong waterproof fabric, tarpaulin

پیشنهاد کاربران

Noun - countable - uncountable - American English :
مخفف کلمه tarpaulin ( British English )
پارچه ضد آب
برزنت
به عنوان نمونه :
1 - Yanto could see something behind the boxes, covered by a tarpaulin
2 - Players flee for cover and tarpaulin goes back out
tarptarp
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/tarpaulin
برزنت
مخفف Troubled Asset Relief Program
برنامه امداد دارایی های آشفته
سایبان
مشما، برزنت
شرکت ردیابی و برگرداندن اجناس گمشده.
مخفف
Trace and Return Partnership

بپرس