tarot

/ˌtæˈroʊ//ˈtærəʊ/

(در ورق فالگیری) هر یک از 22 ورق عکس دار، تارو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (sometimes cap.) any of a set of twenty-two playing cards that bear allegorical pictures, used in fortunetelling and as the trump cards in a game played with seventy-eight cards.

جمله های نمونه

1. Don't worry if you haven't as our Tarot computer will select a number for you.
[ترجمه گوگل]نگران نباشید، زیرا کامپیوتر تاروت ما شماره ای را برای شما انتخاب می کند
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، اگر به عنوان یک کامپیوتر Tarot یک شماره برای تو انتخاب کند، نگران نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Remember, Tarot is a powerful way of revealing the truth about your life and relationships.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، تاروت راهی قدرتمند برای آشکار کردن حقیقت در مورد زندگی و روابط شما است
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید، Tarot راه قدرتمندی برای آشکار کردن حقیقت درباره زندگی و روابط شما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I found I couldn't do the tarot readings anymore.
[ترجمه گوگل]متوجه شدم که دیگر نمی توانم تاروت خوانی کنم
[ترجمه ترگمان] من دیگه نتونستم برنامه tarot رو اجرا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This mysterious man had penetrated Jaq's Tarot.
[ترجمه گوگل]این مرد مرموز به تاروت جاق نفوذ کرده بود
[ترجمه ترگمان]این مرد اسرارآمیز وارد Tarot Jaq شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tarot reading and astrology were presented by my mage at a fairly down-market level.
[ترجمه گوگل]تاروت خوانی و طالع بینی توسط جادوی من در سطح نسبتاً پایینی از بازار ارائه شد
[ترجمه ترگمان]فال تاروت و طالع بینی من در سطح بازار نسبتا پایین توسط مغ من ارائه می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She looked up from her Tarot cards as Topaz approached, her thin lips tightening.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن توپاز از کارت های تاروتش به بالا نگاه کرد و لب های نازکش سفت شد
[ترجمه ترگمان]همچنان که نزدیک می شد، از کارت های Tarot بالا را نگاه می کرد، لب های نازکش تنگ می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An ordinary pack; a Tarot pack; she spread them out on the polished mahogany.
[ترجمه گوگل]یک بسته معمولی؛ یک بسته تاروت؛ آنها را روی چوب ماهون صیقلی پهن کرد
[ترجمه ترگمان]یک گله معمولی؛ یک گله Tarot، آن ها را روی چوب ماهون و براق پهن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Crystal ball, palm readings, tarot cards.
[ترجمه گوگل]توپ کریستالی، خواندن کف دست، کارت های تاروت
[ترجمه ترگمان]توپ کریستال، readings کف دست، فال تاروت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tarot is believed to be one of the most accurate forms of prediction.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که تاروت یکی از دقیق ترین اشکال پیش بینی است
[ترجمه ترگمان]باور بر این است که Tarot یکی از دقیق ترین شکل های پیش بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Had herself a tarot deck and a crystal ball and told people whatever stupid malarkey they wanted to hear.
[ترجمه گوگل]خودش یک عرشه تاروت و یک توپ کریستالی داشت و به مردم می‌گفت هر نوع مرض احمقی که می‌خواستند بشنوند
[ترجمه ترگمان]او خودش یک عرشه tarot و یک گوی بلورین داشت و به مردم هر چه malarkey احمقانه ای که می خواستند بشنوند گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Learn about the minor arcana tarot cards in this free tarot card reading and deck history video clip.
[ترجمه گوگل]در این کلیپ ویدیویی رایگان خواندن کارت تاروت و تاریخچه عرشه با کارت های تاروت کوچک آرکانا آشنا شوید
[ترجمه ترگمان]در مورد کارت های پلاستیکی که در این کارت خالی از فال تاروت و کلیپ ویدیویی تاریخ روی عرشه وجود دارد چیزهایی را یاد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In films, we always see the tarot seedy parlor or back room.
[ترجمه گوگل]در فیلم‌ها، ما همیشه سالن تاروت یا اتاق پشتی را می‌بینیم
[ترجمه ترگمان]توی فیلم ها، ما همیشه توی اتاق پذیرایی tarot و اتاق پذیرایی رو می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To - treat people, the way is the Tarot letter to the code of conduct.
[ترجمه گوگل]برای - رفتار با مردم، راه نامه تاروت به آیین نامه رفتار است
[ترجمه ترگمان]برای رفتار با مردم، این روش نامه Tarot به کد رفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Jungian Tarot Deck is a visual companion to Robert Wang's book, The Jungian Tarot and Its Archetypal Imagery, an authoritative introduction to Jungian Psychology.
[ترجمه گوگل]عرشه تاروت یونگ یک همراه بصری کتاب رابرت وانگ، تاروت یونگ و تصاویر کهن‌الگوی آن، مقدمه‌ای معتبر بر روان‌شناسی یونگ است
[ترجمه ترگمان]دک Tarot Jungian یک همراه دیداری برای کتاب رابرت وانگ، The یونگ و archetypal Imagery است که یک مقدمه معتبر برای روان شناسی یونگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Why did you hide that Tarot deck in your music room?
[ترجمه گوگل]چرا آن دک تاروت را در اتاق موسیقی خود پنهان کردید؟
[ترجمه ترگمان]چرا اون عرشه Tarot رو توی اتاق your قایم کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pack of 78 cards with picture symbols used for fortune-telling; art of tarot-card reading
the tarot is a pack of cards with pictures on them that is used to predict what will happen to people in the future.

پیشنهاد کاربران

** "Tarot" refers to a pack of playing cards, used from at least the mid - 15th century in various parts of Europe to play card games such as Tarocchini�. It is also a divination system that uses a specific set of 78 illustrated cards to offer insights into the past, present, and future.
...
[مشاهده متن کامل]

** "تاروت" به مجموعه ای از کارت های بازی اشاره دارد که از حداقل قرن پانزدهم میلادی در بخش های مختلف اروپا برای بازی های کارتی مانند تاروکچینی استفاده می شده است.
همچنین یک سیستم پیشگویی است که از مجموعه ای خاص از ۷۸ کارت مصور برای ارائه بینش هایی درباره گذشته، حال و آینده استفاده می کند
### مثال؛
1. She consulted the tarot to gain insight into her future.
2. The tarot reading revealed some surprising information about his career.
3. Many people use tarot as a tool for self - reflection and guidance.

فال مخصوصا با ورق مخصوص تاروت

بپرس