tarmac

/ˈtɑːrˌmæk//ˈtɑːmæk/

معنی: جاده اسفالته دارای سنگفرش
معانی دیگر: (نام بازرگانی نوعی آسفالت که از قیر زغال سنگ می سازند) تارمک، (انگلیس) باند فرودگاه، tarmacadam جاده اسفالته دارای سنگفرش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: trademark for a bituminous substance used in paving and surfacing roads, parking lots, and the like.

(2) تعریف: (l.c.) any similar paving substance, or a landing or parking area, esp. for airplanes, that is made of such material.

جمله های نمونه

1. The plane taxied along the tarmac.
[ترجمه گوگل]هواپیما در امتداد آسفالت حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما روی باند فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They staggered in a zigzag across the tarmac.
[ترجمه گوگل]آنها در یک زیگزاگ در سراسر آسفالت تلوتلو خوردند
[ترجمه ترگمان]از روی جاده پرپیچ و خم جاده تلوتلو می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The passenger were shepherd across the tarmac to the airliner.
[ترجمه گوگل]مسافر از طریق آسفالت به هواپیما چوپانی می کرد
[ترجمه ترگمان]مسافر از روی باند پرواز می کرد و به سمت هواپیما حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Standing on the tarmac were two American planes.
[ترجمه گوگل]روی آسفالت دو هواپیمای آمریکایی ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]ایستادن روی آسفالت دو هواپیمای آمریکایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Journalists waited on the tarmac to question him.
[ترجمه گوگل]خبرنگاران روی آسفالت منتظر بودند تا از او بازجویی کنند
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران در جاده منتظر بودند تا سوال او را بپرسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Three planes were standing on the tarmac, waiting to take off.
[ترجمه گوگل]سه هواپیما روی آسفالت ایستاده بودند و منتظر بلند شدن بودند
[ترجمه ترگمان]سه هواپیما روی باند فرودگاه ایستاده بودند و منتظر بودند که بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The men used a roller to flatten the tarmac.
[ترجمه گوگل]مردان از یک غلتک برای صاف کردن آسفالت استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]مردها از یک غلتک برای پهن کردن آسفالت استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As Parretti walked across the tarmac, fraud officers closed in.
[ترجمه گوگل]همانطور که پارتی از طریق آسفالت راه می رفت، افسران کلاهبرداری به داخل آن بسته شدند
[ترجمه ترگمان]همچنان که Parretti از روی باند فرودگاه می گذشت، افسرهای کلاه برداری در بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm going to tarmac the front drive.
[ترجمه گوگل]من می خواهم درایو جلو را آسفالت کنم
[ترجمه ترگمان]من از ماشین پیاده میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Normally[sentence dictionary], walking along tarmac is a piece of cake after the rocky excursion along a ridge.
[ترجمه گوگل]به طور معمول [فرهنگ جملات]، راه رفتن در امتداد آسفالت یک تکه کیک پس از گشت و گذار صخره ای در امتداد خط الراس است
[ترجمه ترگمان]به طور معمول [ فرهنگ لغت [ جمله ]، پیاده روی در امتداد آسفالت یک قطعه کیک بعد از گردشی سنگی در امتداد یک صخره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He removed the glasses on reaching the tarmac and he shook the Chief of Protocol's extended hand.
[ترجمه گوگل]با رسیدن به آسفالت عینک را برداشت و دست دراز رئیس پروتکل را فشرد
[ترجمه ترگمان]او عینکش را روی باند پهن کرد و دست دراز پروتکل را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The men hopped to the tarmac and unraveled a rust-stained intestine of hose.
[ترجمه گوگل]مردها به سمت آسفالت رفتند و شیلنگی که زنگ زده بود باز کردند
[ترجمه ترگمان]افراد روی باند فرود امدند و یک روده کثیف زنگ زده را باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The old estate looked quite ready to swap tarmac for mud; this one has a distinctly more suburban air.
[ترجمه گوگل]املاک قدیمی کاملاً آماده به نظر می رسید که آسفالت را با گل عوض کنند این یکی به طور مشخص هوای حومه شهر دارد
[ترجمه ترگمان]ملک قدیمی، کاملا آماده بود که جاده پر گل را عوض کند؛ این یکی هوای more در حومه شهر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was a pool of blood on the tarmac now, around his head.
[ترجمه گوگل]حالا حوض خون روی آسفالت بود، دور سرش
[ترجمه ترگمان]حالا یک برکه پر از خون روی باند بود، دور سرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The narrow strip of tarmac, not enclosed by fences, winds free in a continuous search for easy passage.
[ترجمه گوگل]نوار باریک آسفالت که توسط نرده‌ها محصور نشده است، در جستجوی مداوم برای عبور آسان، بدون وزش باد می‌پیچد
[ترجمه ترگمان]نوار باریک جاده آسفالت که با حصار محصور نشده و در جستجوی پیوسته برای عبور آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جاده اسفالته دارای سنگ فرش (اسم)
tarmac, tarmacadam

انگلیسی به انگلیسی

• mixture of tar and gravel; runway
cover with tarmac, cover with a combination of tar and crushed rocks
tarmac is a material used for making road surfaces. it consists of crushed stones mixed with tar; tarmac is a trademark.
you can refer to any area with a tarmac surface as the tarmac, especially the parts of an airport where planes stand before they take off or after they land.

پیشنهاد کاربران

باند فرودگاه
برای بیاد سپاری : تارمک بر وزن نارمک
Difference between tarmac and asphalt
tarmac
An area of ground covered with a hard surface, esp. the areas of an airport where aircraft park, land, and take off/ In aviation, tarmac refers to the area of an airport where planes are parked, loaded, and unloaded/ airport apron, apron, flight line, ramp, or tarmac
...
[مشاهده متن کامل]

یک منطقه از زمین با یک سطح سخت، به ویژه، مناطقی از یک فرودگاه که در آن هواپیما پارک، فرود و بلند می شود.
در هوانوردی، به منطقه ای از فرودگاه گفته می شود که هواپیماها در آن پارک، بارگیری و تخلیه می شوند.
صحن فرودگاه به محلی از فرودگاه گفته می شود که در آن یک هواگرد پارک شده یا بارگیری یا تخلیه بار شده یا مسافران سوار می شوند یا سوخت گیری انجام می شود.
The plane was damaged on landing when it slid off the tarmac.

tarmac
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Airport_apron
تارمک آسفالت نیست عزیزان. نمی دونم چرا همه آسفالت ترجمه کرده اند. آسفالت میشه asphalt. با تارمک هم متفاوته. در گوگل سرچ کنید، با تصویر تفاوت این دو رو متوجه می شوید. چند صد سایت در تفاوت این دو نوشته شده! معنی اشتباه وارد سایت نکنید لطفا: (
آسفالت ( مخلوط قیر و شن و ماسه )
باند فرودگاه

بپرس