1. The plane taxied along the tarmac.
[ترجمه گوگل]هواپیما در امتداد آسفالت حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما روی باند فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They staggered in a zigzag across the tarmac.
[ترجمه گوگل]آنها در یک زیگزاگ در سراسر آسفالت تلوتلو خوردند
[ترجمه ترگمان]از روی جاده پرپیچ و خم جاده تلوتلو می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The passenger were shepherd across the tarmac to the airliner.
[ترجمه گوگل]مسافر از طریق آسفالت به هواپیما چوپانی می کرد
[ترجمه ترگمان]مسافر از روی باند پرواز می کرد و به سمت هواپیما حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Standing on the tarmac were two American planes.
[ترجمه گوگل]روی آسفالت دو هواپیمای آمریکایی ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]ایستادن روی آسفالت دو هواپیمای آمریکایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Journalists waited on the tarmac to question him.
[ترجمه گوگل]خبرنگاران روی آسفالت منتظر بودند تا از او بازجویی کنند
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران در جاده منتظر بودند تا سوال او را بپرسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Three planes were standing on the tarmac, waiting to take off.
[ترجمه گوگل]سه هواپیما روی آسفالت ایستاده بودند و منتظر بلند شدن بودند
[ترجمه ترگمان]سه هواپیما روی باند فرودگاه ایستاده بودند و منتظر بودند که بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The men used a roller to flatten the tarmac.
[ترجمه گوگل]مردان از یک غلتک برای صاف کردن آسفالت استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]مردها از یک غلتک برای پهن کردن آسفالت استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As Parretti walked across the tarmac, fraud officers closed in.
[ترجمه گوگل]همانطور که پارتی از طریق آسفالت راه می رفت، افسران کلاهبرداری به داخل آن بسته شدند
[ترجمه ترگمان]همچنان که Parretti از روی باند فرودگاه می گذشت، افسرهای کلاه برداری در بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I'm going to tarmac the front drive.
[ترجمه گوگل]من می خواهم درایو جلو را آسفالت کنم
[ترجمه ترگمان]من از ماشین پیاده میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Normally[sentence dictionary], walking along tarmac is a piece of cake after the rocky excursion along a ridge.
[ترجمه گوگل]به طور معمول [فرهنگ جملات]، راه رفتن در امتداد آسفالت یک تکه کیک پس از گشت و گذار صخره ای در امتداد خط الراس است
[ترجمه ترگمان]به طور معمول [ فرهنگ لغت [ جمله ]، پیاده روی در امتداد آسفالت یک قطعه کیک بعد از گردشی سنگی در امتداد یک صخره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He removed the glasses on reaching the tarmac and he shook the Chief of Protocol's extended hand.
[ترجمه گوگل]با رسیدن به آسفالت عینک را برداشت و دست دراز رئیس پروتکل را فشرد
[ترجمه ترگمان]او عینکش را روی باند پهن کرد و دست دراز پروتکل را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The men hopped to the tarmac and unraveled a rust-stained intestine of hose.
[ترجمه گوگل]مردها به سمت آسفالت رفتند و شیلنگی که زنگ زده بود باز کردند
[ترجمه ترگمان]افراد روی باند فرود امدند و یک روده کثیف زنگ زده را باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The old estate looked quite ready to swap tarmac for mud; this one has a distinctly more suburban air.
[ترجمه گوگل]املاک قدیمی کاملاً آماده به نظر می رسید که آسفالت را با گل عوض کنند این یکی به طور مشخص هوای حومه شهر دارد
[ترجمه ترگمان]ملک قدیمی، کاملا آماده بود که جاده پر گل را عوض کند؛ این یکی هوای more در حومه شهر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There was a pool of blood on the tarmac now, around his head.
[ترجمه گوگل]حالا حوض خون روی آسفالت بود، دور سرش
[ترجمه ترگمان]حالا یک برکه پر از خون روی باند بود، دور سرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The narrow strip of tarmac, not enclosed by fences, winds free in a continuous search for easy passage.
[ترجمه گوگل]نوار باریک آسفالت که توسط نردهها محصور نشده است، در جستجوی مداوم برای عبور آسان، بدون وزش باد میپیچد
[ترجمه ترگمان]نوار باریک جاده آسفالت که با حصار محصور نشده و در جستجوی پیوسته برای عبور آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید