target language

/ˈtɑːrɡətˈlæŋɡwədʒ//ˈtɑːɡɪtˈlæŋɡwɪdʒ/

زبان هدف

جمله های نمونه

1. This can happen when the target language has a grammatical category which the source language lacks.
[ترجمه گوگل]این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که زبان مقصد دارای یک دسته دستوری باشد که زبان مبدأ فاقد آن باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که زبان هدف یک مقوله گرامری داشته باشد که زبان مبدا فاقد آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is the contact of the learner with the target language group likely to be intermittent rather than extensive?
[ترجمه گوگل]آیا تماس زبان آموز با گروه زبان مقصد احتمالاً متناوب است تا گسترده؟
[ترجمه ترگمان]آیا ارتباط گیرنده با گروه زبان هدف به احتمال متناوب می تواند متناوب باشد تا مفصل؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This creates additional problems of target language suitability, problems which have yet to be solved.
[ترجمه گوگل]این امر مشکلات دیگری را در زمینه مناسب بودن زبان مقصد ایجاد می کند، مشکلاتی که هنوز حل نشده اند
[ترجمه ترگمان]این مساله مشکلات دیگری را برای مناسب بودن زبان هدف، مشکلاتی که هنوز حل نشده اند، ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That will be a hundred percent in the target language.
[ترجمه گوگل]که صد در صد در زبان مقصد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این صد درصد در زبان هدف خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the environment of non - target language, learner participation is the most important means of language output.
[ترجمه گوگل]در محیط زبان غیر مقصد، مشارکت زبان آموز مهمترین ابزار خروجی زبان است
[ترجمه ترگمان]در محیط زبان غیر هدف، مشارکت یادگیرنده مهم ترین ابزار خروجی زبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What are the easily confusable of your target language?
[ترجمه گوگل]زبان مقصد شما به راحتی قابل گیج شدن چیست؟
[ترجمه ترگمان]سادگی زبان هدف شما چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper presents a kind of target language generation mechanism in Data Oriented English Chinese Machine Translation System.
[ترجمه گوگل]این مقاله نوعی مکانیسم تولید زبان مقصد را در سیستم ترجمه ماشینی انگلیسی چینی داده‌گرا ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوع مکانیسم تولید زبان هدف را در سیستم ترجمه ماشینی اطلاعات Oriented چینی ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. First, the written target language may use new characters if not an entirely new character set.
[ترجمه گوگل]اول، زبان مقصد نوشته شده ممکن است از کاراکترهای جدید استفاده کند، اگر یک مجموعه کاراکتر کاملاً جدید نباشد
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، زبان هدف نوشته شده ممکن است از شخصیت های جدید استفاده کند اگر یک مجموعه کاملا جدید نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Learner's inter-language fossilized some way short of target language competence while the internalized rule system contained rules that are different from those of the target language system.
[ترجمه گوگل]بین زبان‌های زبان‌آموز تا حدودی کمتر از صلاحیت زبان مقصد متحول شد، در حالی که سیستم قوانین درونی‌شده حاوی قواعدی بود که با سیستم زبان مقصد متفاوت است
[ترجمه ترگمان]در حالی که سیستم قانون درونی شامل قوانینی است که متفاوت از سیستم زبان هدف هستند، زبان درون زبان، کمی از صلاحیت زبان هدف استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Meanwhile, the study and master a target language is not a solitary phenomenon.
[ترجمه گوگل]در این میان، مطالعه و تسلط بر زبان مقصد یک پدیده انفرادی نیست
[ترجمه ترگمان]در عین حال، مطالعه و تسلط بر زبان هدف یک پدیده انفرادی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His use of target language to convey the author's intention is a continuous choice-making process characterized by relevancy, intermediateness, variableness, mediation and adjustability.
[ترجمه گوگل]استفاده او از زبان مقصد برای انتقال مقصود نویسنده، یک فرآیند انتخاب مستمر است که با مرتبط بودن، میانجی بودن، متغیر بودن، میانجیگری و قابلیت تنظیم مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]استفاده او از زبان هدف برای انتقال قصد نویسنده یک فرآیند تصمیم گیری پیوسته است که با ربط، intermediateness، variableness، mediation و adjustability مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For this reason, spoken language interpreters are specifically trained to reject the effects of their utterance of the target language.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، مترجمان زبان گفتاری به طور خاص برای رد تأثیرات بیان آنها از زبان مقصد آموزش دیده اند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، مترجم شفاهی زبان به طور خاص برای رد کردن اثرات گفتار خود از زبان هدف آموزش دیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can use a camera in the classroom to let learners see and hear themselves communicating in the target language.
[ترجمه گوگل]می‌توانید از دوربین در کلاس استفاده کنید تا به زبان‌آموزان اجازه دهید که خود را در حال برقراری ارتباط به زبان مقصد ببینند و بشنوند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از یک دوربین در کلاس استفاده کنید تا به دانش آموزان اجازه دهید که به زبان هدف ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] زبان مقصود

انگلیسی به انگلیسی

• object language, language into which another language is to be translated; language that a nonnative person is in the course of learning; (computer science) computer language into which something written in another computer language is to be translated

پیشنهاد کاربران


source language یا SL در مطالعات ترجمه به معنای زبان مبدا میباشد ( یعنی زبانی که متن اصلی به آن زبان نوشته شده ) .
target language یا TL عبارت متضاد آن به معنای زبان مقصد است ( یعنی زبانی که متن ترجمه شده با آن زبان نوشته میشود ) .

زبان مقصد

بپرس