targe

/tɑːrdʒ//tɑːdʒ/

معنی: سپر
معانی دیگر: (مهجور) سپر، اسکاتلند اماج، هدف، سند، زدن، پرسیدن

جمله های نمونه

1. They said the targe was out of reach.
[ترجمه گوگل]گفتند هدف دور از دسترس است
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که targe از دسترس خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The partial instability for targe scale discrete systems is also discussed.
[ترجمه گوگل]ناپایداری جزئی برای سیستم‌های گسسته در مقیاس هدف نیز مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]ناپایداری نسبی برای سیستم های گسسته در مقیاس targe نیز مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Like a targe of polished metal the round sea lay at his feet, and the shadows of the fishing boats moved in the little bay.
[ترجمه گوگل]دریای گرد مانند یک ذره فلز صیقلی جلوی پای او افتاده بود و سایه‌های قایق‌های ماهیگیری در خلیج کوچک حرکت می‌کردند
[ترجمه ترگمان]همچون a از فلز براق که روی پای او افتاده بود و سایه های قایق های ماهیگیری در خلیج کوچک حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In this paper, the principles and methods of target recognition are discussed mainly, using infrared optical technical equipment through the measurement of the targe. . .
[ترجمه گوگل]در این مقاله، اصول و روش‌های تشخیص هدف عمدتاً با استفاده از تجهیزات فنی نوری مادون قرمز از طریق اندازه‌گیری هدف مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله اصول و روش های بازشناسی هدف عمدتا با استفاده از تجهیزات فنی نوری مادون قرمز از طریق اندازه گیری the مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has no enough urge to reach her targe .
[ترجمه گوگل]او نمیل کافی برای رسیدن به هدفش را ندارد
[ترجمه ترگمان]اون به اندازه کافی دوست نداره که به \"targe\" دسترسی پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is a personal statement of what you can give your targe audience. So choose your brand wisely because your brand is your stamp of excellent service.
[ترجمه گوگل]این بیانیه شخصی است از آنچه می توانید به مخاطبان هدف خود بدهید بنابراین برند خود را عاقلانه انتخاب کنید زیرا برند شما مهر خدمات عالی شماست
[ترجمه ترگمان]این یک شرح شخصی از آن چیزی است که می توانید به مخاطبین targe بدهید بنابراین برند خود را عاقلانه انتخاب کنید چون برند شما stamp سرویس عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It puts forward a method which considers the management of power technical transformation items in any district or province as a system and eight investment statistics targe. . .
[ترجمه گوگل]روشی را مطرح می کند که مدیریت اقلام تحول فنی نیرو را در هر منطقه یا استان به عنوان یک سیستم و هشت هدف آماری سرمایه گذاری در نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]این روش یک روش را مطرح می کند که مدیریت موارد تبدیل فنی برق در هر منطقه یا استان را به عنوان یک سیستم و هشت آمار سرمایه گذاری در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A During 200 the American Down and Feather Council will be testing targe numbers of imported Chinese products to make.
[ترجمه گوگل]A در طول سال 200، شورای داون و پر آمریکا تعداد قابل توجهی از محصولات وارداتی چینی را برای تولید آزمایش خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در طول ۲۰۰ شورای آمریکایی پایین و Feather تعداد زیادی از محصولات چینی وارداتی را آزمایش خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Glyph of Crusader Strike - Your Crusader strike deals 20% more damage when your targe is incapacitated or stunned.
[ترجمه گوگل]Glyph of Crusader Strike - ضربه Crusader شما 20٪ آسیب بیشتری را زمانی که هدف شما ناتوان یا مبهوت می شود وارد می کند
[ترجمه ترگمان]به هنگام ضربه زدن به جنگ های صلیبی، ضربه زدن به صلیبیون جان ۲۰ درصد بیشتر از زمانی است که مهاجم شما ناتوان و ناتوان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The manufacturer's scale is some influences with the strategy of the choice and competition of targe.
[ترجمه گوگل]مقیاس سازنده برخی از تأثیرات بر استراتژی انتخاب و رقابت هدف است
[ترجمه ترگمان]مقیاس سازنده برخی تاثیرات با استراتژی انتخاب و رقابت of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper aims at describing the reform objectives of turnover tax, near term measures for its realization. Moreover, the author also delineates the policy targe. . .
[ترجمه گوگل]هدف این مقاله تشریح اهداف اصلاحی مالیات بر گردش مالی، اقدامات کوتاه مدت برای تحقق آن است علاوه بر این، نویسنده همچنین هدف سیاست را مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]هدف این مقاله شرح اهداف اصلاحات مالیاتی، نزدیک معیارهای دوره برای تحقق آن است علاوه بر این، نویسنده همچنین سیاست targe را نیز مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, the writer suggested a process, by combining the gas turbine and air separation units, to re-cover the tail gas of the targe ammonia plant, a way for utilizing the tail gas.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسنده فرآیندی را با ترکیب توربین گاز و واحدهای جداسازی هوا، برای پوشاندن مجدد گاز دم کارخانه آمونیاک هدف، راهی برای استفاده از گاز دنباله پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسنده یک فرآیند را با ترکیب توربین گاز و واحدهای تفکیک هوایی، برای پوشش دادن گاز دم کارخانه آمونیاک targe، راهی برای استفاده از گاز دم پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The future of Central Asia does not depend on American wish, but America will regard establishing and strengthening the balance of power in Central Asia as a chief strategic targe.
[ترجمه گوگل]آینده آسیای مرکزی به خواست آمریکا بستگی ندارد، اما آمریکا برقراری و تقویت موازنه قدرت در آسیای مرکزی را به عنوان یک هدف استراتژیک اصلی در نظر خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]آینده آسیای میانه به آرزوی آمریکا بستگی ندارد، اما آمریکا برقراری و تقویت تعادل قدرت در آسیای میانه را به عنوان یک استراتژی استراتژیک عمده در نظر خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This article has made suggestions to the calculation method, procedure and main item for the controlling of the cost targe. . .
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش محاسبه، رویه و آیتم اصلی برای کنترل هدف هزینه ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله پیشنهاداتی برای روش محاسبه، روش و مورد اصلی برای کنترل قیمت targe ارائه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سپر (اسم)
buckler, aegis, shield, bumper, fender, buffer, shock absorber, screen, targe, escutcheon, scutcheon

پیشنهاد کاربران

بپرس